بازگشت به صفحه نخست

 

 

طرح پيش نهادي برای منشور فوروم اجتماعی ایران-گروه تدارک

مهدي سامع

Mehdi_samee@yahoo.com

اعتقاد به دنيايي ديگر يك اتوپيا نيست بلكه واقعيتي است كه از هم اكنون بشريت در حال به ثمر رساندن آن است.جهاني ديگر ممكن است، براي ساختن آن  متحد شويم

 

گروه تدارک فوروم اجتماعی ایران  متشکل از نیروها و افراد مدافع بدیل جهانی سازی نئو لیبرال است که در جهت تشکیل فوروم اجتماعی در ایران تلاش می کند و خود را چنین تعریف می کند:

 

1- جنبشي كه اكنون خود را «بديل جهاني سازي» مي نامد ازتظاهرات بزرگ در  سياتل (آمريكا) آغاز، و در تظاهرات پرشور جنوا (ايتاليا) با به زمين ريخته شدن خون كارلوگيولاني وارد مرحله جديدي شد. اين جنبش با همه ي گوناگونيهايي كه دارد، يك جنبش نوين است كه در مسيري بدون بازگشت به پيش مي رود.

در اين جنبش از اتحاديه‌هاي كارگري، دهقاني، بي خانمانها، سازمانهاي فمينيستي و طرفداران محيط زيست، آنارشيستها، روشنفكران چپ و ليبرال، جريانات رفرميست سوسياليستي و جريانات راديكال كمونيستي، سازمانها و نهادهاي مدافع حقوق بشر، سازمانهاي مهاجران و همجنس‌گرايان، بسياري از سازمانهاي مذهبي خيريه تا سازمانهاي سياسي و مذهبي ارتجاعي و ناسيوناليستي افراطي و شركت دارند.

 

2- دومين گردهمايي فوروم اجتماعي جهان در پورتو الگره موفق به تصويب يك منشور جهاني شدند. براساس ماده اول این منشور  «فوروم یک فضای دیدار باز است برای تعمیق تفکرات، بحثهای نظری دموکراتیک، فورمولبندی و تدوین پیشنهادات، تبادل کاملاً آزاد تجربیات، و تشریح و توضیح با هدف عملیات مؤثر در یک جامعهء مدنی مخالف نئولیبرالیزم و تسلط سرمایه بر جهان و تمام اشکال امپریالیزم، و نیروی خود را برای ساختن یک جامعهء جهانی بر محور نوع بشر به کار می گیرد.»

اين منشور عليرغم كم و كاستيهايش يك گام مهم به جلو بود و پس از آن نيروهاي گوناگون درون جنبش، هريك بنا به مواضع اجتماعي و موقعيت طبقاتي كه در كشورهاي خود دارند و بنا به شكل و محتواي مناسبات بين المللي خود، سعي در اعمال نفوذ در اين جنبش و منشور آن كرده و مي كنند.

مهمترين و كليدي ترين مساله در اين رابط برخورد علمي و ترقيخواهانه با جهاني سازي و مرزبندي با نيروهاي ارتجاعي و ناسيوناليستهاي افراطي كه آنان نيز از مخالفان جهاني سازي هستند مي باشد. بدون حل اين مساله جنبش بديل جهاني سازي نمي تواند به نيروي بزرگ براي تغييرات اساسي به سود پائينيها تبديل شود.

 

3- جهاني سازي و يا جهاني شدن اقتصاد و وابستگي متقابل كشورها و ايجاد مناطق آزاد تجاري و ايجاد شركتها و بنگاههاي فرا مليتي، يك ضرورت اجتناب ناپذير در پروسه رشد و انكشاف سرمايه‌داري امپرياليستي به ويژه پس از پايان جنگ سرد و توسعه انقلاب اطلاعات و ارتباطات و نيز آغاز انقلاب ژنتيك است. انقلاب اخير  در نيروهاي مولده ، قدرت و توانايي انسانها براي غلبه بر مشكلات جهاني و براي غلبه بر فقر و بي خانماني را افزايش داده است. مسأله اصلي ومانع عمده،  مناسبات ناعادلانه كنوني در جهان ماست كه مانع بهره گيري بشر از ذخائر عظيم مادي و معنوي خود به سود سعادت ورهايي گرديده است.

 

4- انقلاب اطلاعات و ارتباطات آن چنان امكاناتي در اختيار مردم محروم و نيروهاي ترقيخواه مدافع آنان قرار داده كه هرگز در تاريخ سابقه نداشته است. هم از اين روست كه حافظان نظام ناعادلانه كنوني درصددند تا غولي كه خود از شيشه رها كردند را دوباره بدان بازگردانند. اما رشد سريع شبكه اطلاعات و ارتباطات نشان مي‌دهد كه تلاشهاي مدافعان دنياي كهن بي نتيجه است. در حالي كه پروسه فرا روئي انقلاب كشاورزي به انقلاب صنعتي از 3 هزار سال قبل از ميلاد تا سده 16 ميلادي يعني حدود 5 هزار سال طول كشيد، پروسه تكامل انقلاب صنعتي به آنقلاب اطلاعات و ارتباطات حدود 300 سال وقت لازم داشت. اما انقلاب اطلاعات وارتباطات در همين ده سال گذشته مرزهاي غير قابل تصوري را درنورديده است. طبيعي است كه انحصارات امپریالیستی، مرتجعان، ستمگران و حافظان نظام كهن، همواره با در دست داشتن نيروهاي مولده و كنترل آنها، بيشترين سود را از هر تكامل در نيروهاي مولده به دست آورده‌اند. اما وجه مشخصه انقلاب اطلاعات و ارتباطات در اين است كه پائينيها و نيروهاي مدافع آنان به امكاناتي دست يافته‌اند كه هرگز در گذشته نمي‌توانستند در اختيار داشته باشند. اين رشد عظيم در نيروهاي توليدي نويدبخش دنيايي عاري از جهل، فقر، ستم، استثمار، تبعيض و بي عدالتي، دنيايي بي جنگ افزار، بي خون‌ريزي، بي شكنجه و اعدام و دنيايي سرشار از آزادي، دموكراسي، عشق، عدالت، برابري و سعادت براي همه انسانهاست. اعتقاد به دنيايي ديگر يك اتوپيا نيست بلكه واقعيتي است كه از هم اكنون بشريت در حال به ثمر رساندن آن است.

 

5- رويداد تروريستي 11 سپتامبر فرصتي به وجود آورد تا دولت بوش با طرح «جنگ مقدس» جهان را به دو جبهه «خير و شر» تقسیم کند.

واقعيت اين است كه  عمليات جنايتكارانه و ضدانساني 11 سپتامبر «مائده آسماني» و «امداد غيبي» براي بخشي از انحصارات امپرياليستي بود تا بر طبل جنگ بكوبند. واقعيت مهمتر اين كه نيروهاي تبه فكري كه خود از مدافعان بربريت هستند و به وسيله سرويسهاي جاسوسي امپرياليستي  و براي مقابله با سوسياليسم و جنبشهاي ترقيخواه مورد بي دريغ‌ترين حمايتها قرار مي‌گرفتند و پس از فروپاشی اتحاد شوری نمي خواهند ماموريت خود را پايان يافته اعلام كنند از فرصت پس از 11 سپتامبر استفاده کرده و به عرض اندام در مقابل اربابان سابق قد علم كرده اند.

چالش بین امپریالیسم و بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه، به زیان مردم این منطقه و علیه مبارزه نیروهای ترقیخواه است.

در مناسبات بین فلسطین و اسرائیل فوروم معتقد به وجود دو دولت و دو ملت فلسطین و اسرائیل بوده و ضمن محکوم کردن اشغال سرزمینهای فلسطین از جانب اسرائیل، از مبارزات مردم فلسطین برای حق تعین سرنوشتشان و ایجاد دولت مستقل فلسطین و حق بازگشت آوارگان فلسطینی به کشورشان دفاع و پشتیبانی می کند. فوروم همچنین عملیات تروریستی که شهروندان غیرنظامی را مورد هدف قرار می دهد را از جانب هم اسرائیل و هم نیروهای بنیادگرای اسلامی محکوم می کند.

در مورد عراق که از یک طرف تحت اشغال آمریکا و متحدان آن و از طرف دیگر تحت اشغال پنهان رژیم ایران است، فوروم ضمن محکوم کردن جنگ و اشغال عراق به وسیله آمریکا و نیروهای ائتلاف و ضمن محکوم کردن دخالتهای گسترده رژیم ایران در عراق، از حق مردم عراق برای پایان دادن به همه ی اشکال اشغال، خروج نیروهای بیگانه و استقرار حاکمیت ملی، دموکراسی و جدایی دین از دولت دفاع و پشتیبانی می کند.

 

6- خواست صلح، ترقي، پيشرفت، عدالت، رفع تبعيض جنسي و مذهبي و.... هيچ سازگاري با نظرات ديكتاتورها و نيروهاي ارتجاعي ندارد. جنبش بديل جهاني سازي در جبهه صلح، عدالت و ترقي و براي «جهاني ديگر» قرار دارد. نيروهاي ترقيخواه  بايد  با  آگاهي كامل، صف خود را هم در تئوري و هم در عمل با نيروهاي ارتجاعي مذهبي و ناسيوناليستهاي افراطي كه به خاطر خاستگاه ارتجاعي و قرون وسطايي خود به مخالفت با جهاني سازي برخاسته‌اند، جدا كنند. بايد از آرمانخواهي همراه با مدارا، مسئوليت پذيري همراه با مشاركت عمومي، مخالفت با همرنگ خواهي ايدئولوژيك همراه با آزادي انديشه و بيان بدون حد و مرز و لغو تمامي اشگال تبعيض دفاع كرد.

 

7- يكي از مهمترين مسائلي كه نيروهاي پيشرو در مقابل خود دارند، چگونگي برخورد به رابطه بين «استقلال ملي» و «كنترل بين المللي» بر رفتار دولتها  است. واقعيت اين است كه حمايت از كنوانسيونهاي بين المللي خود ناقض اصل «استقلال ملي» است. اگر چه از طرف دولتها و نهادهاي بين المللي در مورد چگونگي رفتار دولتها رويه هاي تبعيض آميز وجود دارد، اما بدون شك حمايت از كنترل بين المللي در مورد رفتار دولتها يك گام اساسي در جهت ساختمان دنياي ديگر است.

فوروم به مثابه يك نيروي صلح طلب و مخالف جنگ، مخالف مداخله نظامي، مخالف  انباشت سلاحهاي كشتار جمعي و مخالف  ديپلماسي سري و توطئه گرانه ، بايد براي پيشرفت مبارزه بشريت عليه جهل، فقر، جنگ، تبعيض و... خواستار يك معيار روشن، بدون تبعيض و با تضمين اجرايي براي كنترل دولتها در مورد رعايت حقوق شهروندان دهكده جهاني باشد.

فوروم خواستار ايجاد يك پيمان همگاني، بدون تبعيض و قابل اجرا از طرف ملل متحد و با نظارت سازمانهاي غير دولتي و فورومهاي اجتماعي براي وادار كردن تمام دولتها به رعايت حقوق پايه اي شهروندان خود (به ويژه در كارگران و مزدبگيران، زنان و كودكان) است.

 

8- فوروم ضمن اعتقاد به نابودي كليه سلاحهاي كشتار جمعي، خواستار تعيين يك پيمان همگاني، بدون تبعيض و قابل اجرا از طرف ملل متحد  و با نظارت سازمانهاي غير دولتي و فورومهاي اجتماعي به منظور وادار كردن دولتها و كمپانيهاي تسليحاتي براي جلوگيري از فروش اسلحه و قاچاق اسلحه به دولتها و گروههايي كه منشور حقوق بشر ملل متحد و ضمائم آن منجمله در مورد كارگران، زنان و كودكان را به رسميت نمي‌شناسند و يا بدان عمل نمي كنند، مي‌باشد.

 

9- وظیفه اصلی فوروم اجتماعي ايران- گروه تدارک استفاده از توانائیها و فرصتها برای شکل گیری فوروم اجتماعی در داخل ایران است.

گروه تدارک یک جریانی  سياسي، اجتماعي و فرهنگي صلح طلب، عدالتخواه، کثرتگرا و جزيي از جنبش « بديل جهاني سازي» است. فوروم يك نيروي  مداخله گر براي سامانيابي جامعه مدني مدرن و دمكراتيك می باشد که معتقد است  سرنوشت مردم ایران باید به دست خود آنان تعین شود. مبارزه ضد امپریالیستی فوروم از نظر سیاسی در شرایط کنونی در مخالفت با جنگ و محالفت با هرگونه الترناتیو سازی از جانب قدرتهای بزرگ معنی و مفهوم واقعی دارد.

 

10- جامعه ايران طي صد سال گذشته، به جز در دورانهاي كوتاه، تحت حاكميتهاي ديكتاتوري بوده است. نظامهاي سلطنتي و ولايت فقيه(جمهوري اسلامي) با سركوب،  امكان سامانيابي را از مردم ايران سلب كرده اند. انقلاب مشروطه، جنبش ملي شدن صنعت نفت، و انقلاب بهمن 1357 نتوانست به يك نظام دمكراتيك، عدالت طلب و متكي به منافع اكثريت مردم منجر شود.

ساختار اقتصادي جامعه ايران پس از رفرم ارضي شاه، سرمايه داري پيراموني است. رژیم ایران می کوشد به نحوی در بازار جهاني ادغام شود که ساختار سیاسی آن ضربه نخورد.  برای رژیم ایران «ازادي تجارت» به شكل سوداگري، جلب حمايت انحصارات نئوليبرالي و ساخت و پاختهاي بين المللي با حفظ ولایت فقیه و کسب هژمونی در خاورمیانه به منظور گسترش بنیادگرایی اسلامی الویت مطلق دارد. نیروی مخرب بنیادگرایی اسلامی از نظر سیاسی دشمن اصلی مردم ایران و مهمترین تهدید برای مردم خاورمیانه است.

 

11- سیاست جمهوری اسلامی در زمینه به دست آوردن سلاح اتمی که آن را تحت عنوان انرژی اتمی لاپوشانی می کند تا کنون ضربات سختی به مردم ایران زده و این سیاست ماجراجویانه کشور و مردم ایران را با رویداد ناگوار و احتمالی جنگ روبرو کرده است.

فوروم خواستار توقف کامل تمامی عملیات و اقدامات رژیم ایران در زمینه اتمی می باشد. فوروم بنا به دلایل گوناگون اقتصادی و زیست محیطی مخالف استفاده از انرژی اتمی است اما معتقدیم که مردم ایران در یک شرایط دمکراتیک و با توجه به طرح آزادانه نظرات کارشناسانه در این زمینه باید در مورد استفاده و یا عدم استفاده از انرژی اتمی تصمیم گیری کنند.

مسئولیت هر فاجعه برای مردم ایران و به ویژه خطر جنگ، در درجه اول به عهده نظام حاکم بر ایران است.

فوروم خواستار فشار سیاسی، اقتصادی و دیپلماتیک بر رژیم ایران از طرف مراجع بین المللی- دولتها- سازمانهای اجتماعی- نهادهای مدافع حقوق بشر- و ... بوده و از تحریم رژیم ایران در زمینه های نظامی، سیاسی، دیپلماتیک و تکنولوژیهای دارای مصارف چندگانه و تحریم نفتی (به جز در مواردی که به تهیه آذوقه، دارو و مایحتاج عمومی مردم ربط دارد) حمایت می کند.

 

12- فوروم مخالف نظام ديني و استبدادي ولايت فقيه  با همه ي جناحهاي آن است و از تمامي مبارزات مردم ايران براي ايجاد يك نظام دمكراتيك، سكولار، غير موروثي، غير ولايي و عدالت طلب حمايت می کند.

فوروم همچنین برای خواسته های فوری زیر مبارزه کرده و تلاش می کنیم که حمایت جهانیان را برای تخقق خواسته های زیر جلب کند:

- تعهد به  اعلاميه ي جهاني حقوق بشر و كنوانسيونهاي وابسته به آن.

- حق اعتصاب، حق تشكلهاي مستقل و حق برخورداري از يك نظام تامين اجتماعي گسترده  برای كارگران، مزدبگيران و كارمندان بخش دولتي و خصوصي.

- حق كار، حق مسكن، برخورداري از آموزش و بهداشت رايگان براي مردم ايران.

- رفع تمامي اشكال تبعيض جنسي از زنان و براي برابري كامل زن و مرد در تمامي عرصه هاي حيات سياسي، اقتصادي، اجتماعي و قضايي.  

- آزادي بدون حد و مرز بيان و انديشه، آزادي اطلاع رساني و نفي هرگونه سانسور.

- برخورداري مليتهاي ساكن ايران از حقوق مساوي و بدون تبعيض در همه ي زمينه هاي حيات كشور ایران.

- جلوگيري از نابودي طبيعت و حفاظت و بهسازي محيط زيست.

-  شركت موثر جوانان در حيات كشور و ايجاد موسسات ورزشي، فرهنگي، تفريحي.

-  لغو مجازات ضد انسانی اعدام ، آزادي همه زندانيان سياسي و عقیدتی و لغو شكنجه.

- دفاع  از حق پناهندگان و مهاجران و پناهجويان.

- تلاش براي ايجاد يك هيات تحقيق بين المللي به منظور تعين آمران و عاملان قتلهاي سياسي زنجيره اي، قتل عام زندانيان سياسي در تابستان سال 1367 و ترور ايرانيان  خارج ازكشور و محاكمه آمران و عاملان اين جنايتها در دادگاه جنايت عليه بشريت.