بازگشت به صفحه نخست

 

نامه ای ازیک کارگر شرکت ایران خودرو

 

شرکت ایران خودرود جزو صنایعی در کشور است که از ابتدای انقلاب نه تنها کاهش تولید نداشته است بل‏که دردهه هفتاد هم‏گام با دیگر کارخانجات خودروسازی شروع به مونتاژو تولید خودروهای دیگر نموده است که این امر باعث گسترش کارخانه و افزایش تعداد کارگران نیز شده است اما این گسترش که سود سرشاری را برای کارخانه ایران خودرو به ارمغان آورده است آیا در زندگی اقتصادی کارگران ایران خودرو نیز نقشی داشته است؟ چه تغییراتی چه در ساختار و چه در شکل کاری کارگران به‏وجود آمده؟ آیا دست‏آوردهای کارگران در قبل از انقلاب حفظ شده و یا گسترش پیدا کرده و یا این‏که آن دستاوردهای درخشان در طی سالیان تعدیل نیرو کم رنگ گشته است.

 

در دهه‏ی هفتاد ایران‏خودرو نیز مانند دیگر صنایع دست‏خوش بازخریدها، بازنشستگی پیش از موعد، و در یک کلام تهی شدن کارخانه از کارگران قدیم و باسابقه شد.

 

با رفتن کارگران با سابقه هجوم به دست‏آوردهای کارگران شروع شد. دیگر استخدامی به‏صورت دایم صورت نگرفت و این امری شد برای فشار و تهدید روزافزون دست‏آوردهای کارگران.

 

با آمدن شرکت‏های پیمان‏کار هجوم به دست‏آوردهای کارگران شروع شد. حال دیگر کارخانه کارفرمای کارگران نبود بل‏که شرکت‏های پیمان‏کاری نقش کارفرما را به عهده گرفتند و این آغاز ماجرای بی قانونی و سرگردانی کارگران بود. شرکت‏های پیمان‏کاری با قرارداده‏ای آن‏چنانی بخش اعظم دست‏مزد کارگران را ربوده و در عین‏حال با سخت‏گیری و فرار از قوانین کار، کارگران جویای کار را در مقابل کارگران شاغل قراردادند تا به‏توانند با این شیوه هم سخت‏گیری‏ها را بیش‏تر کنند و هم شدت کار و درنهایت خاموش کردن هر اعتراضی را با اخراج پاسخ گویند. روزگاری کارگران ایران خودرو به‏عنوان سمبل کارگر مرفه در جامعه مطرح می‏شدند اما امروز از آن رفاه جز فشارهای روحی و روانی چیزی به جا نمانده است. فشارهای روحی و روانی در خطوط تولیدی به‏دلیل شدت و سرعت خط تولید باعث عصبی بودن و پرخاش‏‏گری کارگران شده است. سرپرستان به بدترین نحو با کارگران برخورد می‏کنند و طوری آموزش دیده‏اند که کارخانه را مال خود و کارگران را به چشم برده می‏بینند و برخوردشان با کارگران توهین‏آمیز وهمراه با تهدید می‏باشد. در موقع کار کوچک‏ترین اشتباه یا فراموشی باعث کسر حقوق و مزایا و حتا گرفتن تعهد و فشارهای ‏مضاعف به کارگران می‏شود.

 

و همین فشارها باعث گردیده کارگران نسبت به هم احساس بیگانگی پیدا کنند. سرعت خط تولید وعدم امنیت شغلی باعث درگیری‏های لفظی کارگران در هر آن می‏شود. کارگران با این شرایط به هیچ وجه نمی‏توانند به یگدیگر اعتماد کرده و متحد شوند.

 

در ابتدای هر سال تعطیلات سال جدید طبق تقویمی به کارگران داده می‏شود که کل این تعطیلات 26 روز در طول سال است. در صورتی‏که همه این 26 روز تعطیلی قراردادی را کارگران با تهدید به اخراج و فشار، سرکار حاضر می‏شوند. در صورت عدم حضور به هر دلیل برگه غیبت و عدم هم‏کاری در پرونده کارگران درج می‏گردد. این عدم هم‏کاری باعث می‏شود که قرارداد کارگران از شش‏ماه به سه‏ماه و در صورت تکرار از سه ماه به یک‏ماه و در نهایت به اخراج کارگران منتهی شود.علاوه بر این‏گونه فشارها، حق تولیدی که به کارگران در ازای یک‏ماه تولید پرداخت می‏شود در صورت یک‏روز غیبت و یا عدم حضور با 10الی 50درصد کاهش به کارگران پرداخت می‏شود که این غیرقانونی است چرا که باید حق تولید همان یک‏روز غیبت ازکارگران کسرشود.

 

کارگران خطوط تولید با آن‏که یک کار مساوی را انجام می‏دهند، اما به صورت‏های مختلف در شرکت مشغول به کار می‏باشند.

 

حدود 5درصد از کارگران به‏صورت استخدام رسمی می‏باشند – مابقی کارگران به‏صورت قراردادی از شش‏ماه تا یک‏ماه و یا پیمان‏کاری و پکیجی می‏باشند – که با پایان قراردادشان چنان‏چه عدم هم‏کاری در پرونده‏شان نداشته باشند تمدید قرارداد می‏شوند. این‏که آیا در پایان قرارداد این قراداد تمدید خواهد شد یا نه یکی از مشکلات اصلی کارگران است و این دست‏آویزی برای فشار و خاموش کردن اعتراض کارگران می‏باشد. کارگران قراردادی دریافتی‏اشان کم‏تر از کارگران استخدام رسمی است که طبقه ماده 38 قانون کار،گاه اعلام می‏دارد: برای انجام کار مساوی که در شرایط مساوی و در یک کارگاه انجام می‏گیرد باید به زن و مرد مزد مساوی پرداخت شود.

 

اما این بی‏قانونی به این‏جا ختم نمی‏شود. کارگران پیمانکای که به‏صورت پیمانی کار می‏کنند هر کدام به یک شرکت پیمان‏کاری مربوط می‏شوند و در صدی از حق تولید وحقوق آن‏ها را پیمان‏کار پرداخت می‏کند وکلا کارگران پیمانی با پیمان‏کار مربوطه طرف هستند. یک‏سری از کارگران نیز به‏صورت پکیج کار می‏کنند که بنا به گفته یکی از مدیران منابع انسانی ایران خودرو این کارگران مانند لیوان یک‏بار مصرف می‏باشند که هر وقت به‏خواهند آن‏ها را دور می‏ریزند. این کارگران در حدود 3یا 4 سال سابقه کار دارند و هر سال از این شرکت به شرکت دیگر منتقل می‏شوند واین چند وضعیتی بودن کارگران بزرگ‏ترین مانع اتحاد کارگران است .کارگران پکیج آرزو می‏کنند به‏صورت کارگر پیمانی کار کنند، کارگران پیمانی آرزو دارند به‏طور قراردادی کارکنند و کارگران قراردادی آرزو می‏کنند که روزی به‏طور رسمی استخدام شوند. کارگران قراردادی سابقه‏ای از 5 سال تا 10 سال در ایران خودرو دارند.

 

مرخصی و تعطیلات روز جمعه

 

همه کارگران در صورت درخواست مرخصی باید دوهفته قبل هماهنگی لازم را به عمل آورده به مرخصی روند. در صورت بروز مشکل و نیامدن سرکار برای‏شان غیبت منظور می‏گردد. در تمام ایستگاه‏های کاری همیشه مساله مرخصی یک معضل برای کارگران است در بیش‏تر موارد از جمله حوادث‏کاری و یا بیماری یکی از کارگران یا ترک کارگری از کار و یا سفرهای زیارتی کلیه مرخصی‏های درخواست شده لغو می‏گردد.

 

طبق ماده 51 قانون‏کار: کار کارگران در شبانه‏روز نباید از 8 ساعت تجاوز نماید و تبصره 1 کارفرما با توافق کارگران، نماینده یا نمایندگان قانونی آنان می‏تواند ساعات کار را در بعضی از روزهای هفته کم‏تر از میزان مقرر و در دیگر روزها اضافه بر این میزان تعیین کند به شرط آن‏که مجموع ساعات کار هر هفته از 44 ساعت تجاوز نکند.

 

این مواد قانون‏کار در شرکت ایران‏خودرو به‏راحتی زیر پا گذاشته می‏شود.

 

فقط پنج‏شنبه‏ها نیست که کارگران باید سرکار حاضر شوند. بل‏که 50درصد از جمعه‏های طول سال و همه تعطیلات رسمی کشور را هم کارگران ایران خودرو باید سرکار حاضر باشند به استثنای  رحلت امام‏خمینی – روز عاشورا - و شب 21 رمضان

 

بیش‏تر کارگران به‏صورت 3 شیفت کار می‏کنند و از گرفتن حق شیفت محرومند، ساعات شبکاری از 23/20 شروع و تا ساعت10/7 صبح ادامه دارد.

 

بیش‏تر کارگران به‏صورت 3شیفت کار می‏کنند و از گرفتن حق شیفت محرومند، ساعات شب‏کاری از 20/23

 

شروع و تا 10/7 صبح ادامه دارد.

 

ماده 57 قانون‏کار: در کار نوبتی ممکن است ساعات کار از 8 ساعت در شبانه روز و چهل و چهار ساعت در هفته تجاوز نماید، لکن جمع ساعات کار در چهار هفته متوالی نباید از 176 ساعت تجاوز نماید یعنی هر هفته به‏طور میانگین 44ساعت

 

دوستان کاش شما ساعات اضافه‏کاری و نوبت‏کاری مارا در یک‏ماه میدیدید و بعد متوجه می‏شدید چه فشاری را کارگران ایران خودرو به جهت تامین معاش زن و فرزندان خود به‏دوش می‏کشند و چه راحت این ماده قانونی با مصوبه شورای‏عالی کار در مورد حداقل حقوق 183000 تومان نقض می‏شود و کارگران برای جبران بخشی از هزینه‏های زندگی خود مجبور که نه، بل‏که با طیب خاطر اضافه‏کاری و نوبت‏کاری بیش از قانون‏کار می‏کنند. آری طبق اصل 43 قانون اساسی با 8 ساعت کار در روز باید معاش یک کارگر تامین شود تا او به‏تواند به خودسازی بپردازد اما شما بگویید چه‏گونه با دست‏مزد 183000تومانی می‏شود این اصل قانون اساسی را جامه عمل پوشاند.

 

پرداخت حق تولید در ایران خودرو بدون حساب و کتب می‏باشد و هر چه‏قدر خودشان به‏خواهند به حساب کارگران واریز می‏کنند و با این‏کار می‏خواهند در صورت عدم پرداخت به مشکلی برنخورند و کارگران نیز حرفی برای گفتن نداشته باشند وحق اعتراض نیز از آنان سلب گردد.

 

آیا همه این فشارها می‏تواند از اتحاد و یکپارچگی کارگران ایران خودرو جلوگیری کند ؟

 

تاریخ مبارزاتی کارگران چه در جهان امروز و چه  درتاریخچه مبارزاتی کارگران ایران خودرو در گذشته نشان داده است که حتا زمانی که کارگران ایران‏خودرو جزو مرفه‏ترین قشرهای طبقه‏ی کارگران ایران بودند و کارفرما با پرداخت حقوق‏های بالا نسبت به دیگر کارگران سعی در جداکردن کارگران ایران‏خودرو از سایر اقشار طبقه کارگر ایران بود. کارگران ایران‏خودرو با اعتصاب در سال 57 شعور و آگاهی وهم‏بستگی خود را با سایر زحمت‏کشان ایران به نمایش گذاشت. و این مهم دورنیست – فردا متعلق به زحمت‏کشان است‏. 

منبع : راه آینده