چکیده سخنرانی های قرائت شده در تجمع پایانی تظاهرات بزرگ بر علیه
کنفرانس گ 8 روستوک
jungewelt 2.06.2007
برگردان ناهید جعفرپور
سخنرانی ورنر رتز آتاک آلمان:
با سلام به 80000 انسانی که امروز برای اعتراض به کنفرانس سران گ 8 در
اینجا گرد هم آمده اند. سرمایه داری بما پایان تاریخ و پایان مبارزات و
پیروزی خود را اعلام نمود. اما جائی در فقیر نشین ترین بخش جنوب مکزیک
به این ادعای سرمایه داری پاسخ داده شد وبا برخواستن بر علیه
نئولیبرالیسم نشان داده شد که جهانی دیگر ممکن است. جهانی که در آن
بسیاری از جهان های دیگر جا خواهند داشت.
با این وجود همچنان بما گفته شد که آلترناتیو دیگری وجود ندارد و
همچنان همه چیز خصوصی گشت و قطعه به قطعه زندگی ما از ما گرفته شد.
بعد ما شاهد زاتله شدیم و بعد از زاتله شاهد ژنوا بودیم و برایمان روشن
شد که دنیای دیگری مدتهاست که وجود دارد ـ و امروز در اینجا در روستوک
این جهان دیگر در همین میدان قرار دارد و در هفته های آینده هم همین
جا خواهد بود. در اطراف هایلیگن دام و در میان این میدانها. در میان
گروه های کاری و غرفه ها. در خیابان ها. در مبارزه روزمره عملی ما. این
جهانی دیگر تنها در مبارزات ما به واقعییت می پیوندد و نه جائی دیگر.
این جهانی دیگر ما هستیم و شما هستید.
البته این به آن معنا نیست که ما برنده شده ایم . همچنین دیگران هم
جهانی دیگر را می سازند. جهانی برای امنیت سود و سرمایه گذاری. دولت
آلمان و دولت های گ 8 وعده تجارت آزاد را به مردم سراسر جهان می دهند و
این در حقیقت وعده نیست بلکه تهدیدی بیش نیست. زیرا که باید در ابتدا
بدانیم تجارت آزادی که خانم مرکل می خواهد چیست ؟ او می گوید :" که این
تجارت آزاد به مفهوم آزادی سرمایه گذاران است . که بتوانند هر چیزی و
هر کسی را بخرند و در این میان سود های مطمئن حاصلشان بشود. در کل برای
این نگاه اساسا تمامی چیز هائی که باید زندگی ما را ممکن و خوش آیند
سازند مهم نخواهند بود بلکه تنها مهم این است که این چیز ها خرید و
فروش شوند.
تو مریضی ـ پول دوا و دکتر را بپرداز. پول نداری؟ بیچاره ـ از صمیم قلب
برایت آرزوی سلامتی می کنیم. تو گرسنه هستی؟ مواد غذائی بخر. نمی
توانی بخری؟ بنابراین وضعییت تو هم بمانند 800 میلیون مردم دیگری است
که گرسنگی می کشند در حالیکه سالانه برای 12 میلیارد انسان مواد غذائی
تولید می شود. من تنها می توانم بگویم که این سیستم بدرد نمی خورد.
این سیستم ثروت را در نزد اقلیتی متمرکز می سازد و بسیاری از چیزها به
خصوص بخش های خدمات همگانی را به خود اختصاص می دهد و مردم را از هستی
ساقط می کند. دلیل این ادعا این است که انسانها بعد از سال های طولانی
کار و زحمت مجبور می شوند زیر پوشش قانون هارتس 4 قرار بگیرند واین خود
از هستی ساقط کردن انسانهاست زمانی که ثروت های عمومی ربوده می شوند و
بیمه های قانونی درمانی و بیمه های بازنشستگی در دست های سرمایه گذاران
خصوصی قرار داده می شود و تمامی این وقایع اتفاقی نبوده بلکه این سیاست
این سیستم است. این سیاست تنها تهدید نمی کند بلکه خیلی جدی به خواسته
هایش عمل می کند.
در سال 1994 بانک جهانی اعلام نمود که در سرتاسر جهان بیمه های
بازنشستگی باید خصوصی شوند و قوانین بازنشستگی از نو سازماندهی گردند.
در سال 2000 زمانی که دولت سرخ/سبز در آلمان بر سر کار بود، اتحادیه
اروپا استراتژی لیزابون را تصویب نمود و در سال 2001 با طرح جدید
قانون بازنشستگی اولین قدمهای بزرگ خصوصی سازی خدمات همگانی در آلمان
آغاز گشت.
و شما خوب می دانید که تهیدست شدن بازنشستگان همچنان در حال شدت است و
کسی که این اوضاع را می بیند تنها می تواند بگوید که این مجموعه سرمایه
داری بدرد نمی خورد و تنها زندگی انسانها را به درآمدی وابسته می کند
که چون درآمد بیکاری بخور و نمیر است. تنها از طریق این فقر عمومی آنها
سود بیشتری حاصلشان میشود. و این همه در حالی اتفاق می افتد که جهان
هیچگاه به اندازه امروز سرشار از ثروت نبوده است. از این روی هر آنچه
که زمانی چون رویا بنظر می رسید می تواند امروز به حقیقت به پیوندد و
آنهم چیزی نیست جز زندگی خوب برای همه. اما این ممکن نخواهد بود اگر
که همه کس و همه چیز تبدیل به کالا شود. با وجود اینکه همه چیز برای
همه کس به اندازه کافی وجود دارد اما در قانون خرید و فروش باید کمبود
کالا ها حاکم شود تا به این وسیله قیمت ها شکسته نشود و به دلخواه آنها
باقی بماند. هر انسانی از این حق برخوردار است که در این منفعت ها شریک
باشد. هیچکسی اجازه ندارد این حق را از مردم بگیرد و تمامی ثروت های
این جهان متعلق به تمامی مردم جهان است. حقوق بشر یعنی شریک بودن در
ثروت و زندگی اجتماعی. من بار دیگر با صدای بلند می گویم: که در
سرتاسر جهان برای همه به اندازه کافی همه چیز وجود دارد!
در
سرتاسر جهان انسانها بپا خواسته اند و حق خود را طلب می کنند. در چین ،
در هندوستان ، در ویتنام تلاش می شود به طریقه توسعه سرمایه داری به
این حق دسترسی شود: با وجود اینکه من میدانم که این خود یک بن بست است
و به جائی نمی رسد اما این حق این کشورهاست که سهم عادلانه خود را طلب
کنند. در آفریقای جنوبی ، در نامیمبیا و در برزیل هم اکنون کارزارهائی
برای برقرار شدن درآمدپایه ای برای همه انسانها در حال انجام است و این
دقیقا همانی است که در باره اش صحبت می کنیم. اینکه انسانها از نتیجه
زحمت و کارشان باید زندگی کنند. اما در صورت نبود کار هم انسانها باید
زندگیشان تامین شود. در آمریکای لاتین و در شیلی نئولیبرالیسم پیروزی
اش را آغاز نمود اما امروز انسانهای این قاره دولت های نئولیبرالی را
یکی بعد از دیگری از قدرت خلع می کنند. ما به این مردم از صمیم قلب
تبریک می گوئیم.
همینطور در کشور ما هم مبارزات پیکرخود را نشان می دهند. شاغلین کنسرن
تله کوم ( شرکت تلفن) به مبارزه پرداخته اند و امروز هم در این تجمع
سخنرانی کردند. در اثر مبارزه کارگران خصوصی شدن شرکت ترن رانی ( شرکت
حمل و نقل با قطار) به عقب انداخته شد. از این رو شاید ما بتوانیم با
مبارزه مان درهدف های دیگر هم موفق شویم. هدف هائی چون جلوگیری ازخصوصی
سازی انرژی ( که تا کنون زیر پوشش دولت بوده است و در حال قرار گرفتن
در دست های بخش خصوصی است). ما می خواهیم از خصوصی سازی مجموعه
ملزومات زندگیمان جلوگیری کنیم. زندگی خوب برای مردم سرتاسر جهان ممکن
است. ما حتما به این هدف دست خواهیم یافت.
سخنرانی کاتیا کیپینگ از حزب چپ " پ د اس"
ادامه دارد.......
|