بازگشت به صفحه نخست

 

 

«امنيت بين المللي انرژي» وديپلوماسي نفتي دولت پاسداران (1 )

معمّاي « امنيت بين ا لمللي انرژي » ؟

 

اجلاس سال 2006 سران كشورهاي موسوم به گروه 8  (  (G8 ،  كه روزهاي  15 تا 17 ماه ژوئيه درشهرسنت پترزبورگ روسيه برگزارمي شود ، دستوركاراصلي خود را بحث درمورد « امنيت انرژي » قرارداده است .7 كشورصنعتي بزرگ عضواين گروه شامل امريكا ، ژاپن ، كانا دا ، فرانسه ، انگليس ، آلمان وايتاليا ،وارد كننده و مصرف كننده اصلي انرژي درميان كشورهاي جهان مي باشند .  ا ين قدرتهاي بزرگ صنعتي به رغم همه اقدام هاي امنيتي كه ازسال 1973 تا به حال براي تأ مين انرژي مورد نياز خود به عمل آورده اند ، شاهد آن هستند كه درشرايط كنوني تهديد هاي  سياسي – اقتصادي ملموس و مشخصي تأمين نياز حياتي آنها به نفت وگاز را به  خطراندااخته است . در ميان كشورهاي گروه 8 ، روسيه تنها عضوي است كه نفت وگاز صادرمي كند .آمريكا بزرگترين مصرف كننده و بزرگترين كشور وارد كننده نفت در جهان است . درعين حال شواهد سياسي و داده هاي آماري گواه بر آنند كه وابستگي اقتصاد كشورهاي صنعتي اروپا وژاپن به واردات نفت وگاز، روند شديد تري پيدا كرده ،  به طوري كه « سولونا »مسؤل سياست خار جي اتحاديه اروپا در آستانه  گشايش بحث « امنيت انرژي » دراجلاس سرا ن گروه 8 ، اعلام مي كند كه« تأمين انرژي درصدراولويت هاي اتحاديه اروپا قرار دارد و اين اتحاديه براي تأمين انرژي مورد نياز 25 كشور عضو خود ، بايداازتمام ظرفيتهاي ديپلوماتيك اش استفاده كند» . ( خبرگزاري فارس 26 خرداد 85 ) . بنا براين  وارد  فضايي از روابط بين المللي  شده ايم كه قدرتهاي سياسي بزرگ جهان آشكارا اعلام مي كنند كه مي خواهند همه توان سياسي و « تمام ظرفيتهاي ديپلوماتيك » خود را براي « تامين انرژي» مورد نيازشان به كاربگيرند .

 درخارج از گروه 8(  G8 )،  مصرف نفت وگاز چين و هند ، دوكشو بزرگ آسيايي،  هم آهنگ با رشد سريع اقتصادي آنها ، با آهنگ شديد تري از اروپايي هاافزايش  مي يابد  و با همين آهنگ وابستگي آنها به واردات نفت وگاز بيشتر مي شود. طي  سال 2004 ميلادي، واردات نفت چين 21 درصد افزايش يافته و اين كشور درحال حاضرازلحاظ مصرف نفت برژاپن سبقت گرفته و  بعد ازآمريكا ، به دومين كشور مصرف كننده بزرگ نفت در ميان كشورهاي جهان  تبديل شده است .  چين به تجربه دريافته است كه غرب ، به خصوص آمريكا، درعالم رقابت تجاري كه با اودارند ، از مشكل تراشي براي دستيابي اين كشور به نفت وگاز مورد نيازش ابايي ندارند  . آمريكا حتي از انتقال تكنولوژي وامكانات نفتي شركتهاي خود به چين دريغ مي كند .   همين چند ماه پيش كنگره آمريكا معامله 18.5 ميليارد دلاري يك شركت چيني، براي خريد شركت نفتي آمريكايي « يونيكال» را به هم زد ومانع آن شد كه چين از امكانات و پيشرفتهاي فني تكنولوژيك اين شركت آمريكايي بهره برداري كند  .  با اين اوصاف ، چين كه مي رود به بزرگتري كشورمصرف كننده نفت وگاز درجهان تبديل شود ، ازنظر تأمين انرژي، زمينه مساعدي براي همكاري با غرب نمي بيند و براي تأمين نفت وگاز وارداتي خود سياست  جداگانه وخاصّي را دنبال مي كند . اين بزرگترين قدرت آسيايي براي ايجاد يك وزنه تعادل سياسي – نظامي آسيايي در مقابل غرب ، به اتفاق روسيه « سازمان همكاري شانگهاي » را به وجود آورده ، ايران را، درشرايطي كه ذخاير وامكانات عظيم نفت وگازآن تحت تصرّف و كنترل پاسداران حاكم است ، درصف انتظارعضويت دراين تشكل قرارداده و درجهت عقد قراردادهاي بزرگ گازونفت با دولت پاسداران به پيش مي رود  . چين با كارت سياسي همكاري با رژيمي كه از جانب آمريكا « محورشرّ» تلقي مي شود ، درشرايطي   با اين كارت  بازي مي كند  كه غرب درسوداي آن است كه ررژيم ايران  راازطراي شوراي امنيت درمعرض انزوا و تحريم قراردهد .

 وامّا ، دولت پاسداران نيز، ديپلوماسي نفتي خاص خود را دارد و با وقوف بر كشمكش قدرتهاي بزرگ برسرحل وفصل معمّاي « امنيت بين المللي انرژي » وهمچنين با اتكاء به امكانات گازونفت وموقعيت استراتژيك ايران ،اين ديپلوماسي را به خدمت سياست دوجانبه دفاع ازموجوديت و پيشبرد بلند پروازي هاي سياسي خود گرفته است. آشنايي با ديپلوماسي نفتي دولت پاسداران لازمه درك تحرك هاي سياسي –اقتصادي اين دولت درعرصه بين المللي ومقابله با اين دولت شروراست . اما  پيش از پرداختن به اين مسأله  لازم است بر نقش روسيه ، بازيگرسياسي بزرگ بازارگازونفت جهاني نيز،مروري داشته باشيم :

 

 

نقش دوگانه روسيه  :

روسيه درشرايطي ميزباني ورياست اجلاس G8 و پيشبرد بحث حساس وداغ « امنيت انرژي » بين سران كشورهاي عضو اين گروه را به عهده گرفته كه مدعي است درحل اين مسأله معمّا گونه مي تواند نقش اصلي وفائقه را داشته باشد . پوتين رئيس جمهورروسيه درسايت رسمي و دولتي اين كشور اعلام كرده « روسيه ، به عنوان رئيس اجلاس G8 درسال 2006 ،  مي خواهد  به تلاش هايي كه برا ي حل مسأله بين المللي و كليدي انرژي به عمل مي آيد ، توان تازه اي ببخشد » .  پيش از اين ، روز 25 ژانويه 2005 در«كنفرانس اقتصادي اروپا- آسيا » كه درشهر سنت پترزبورگ برگزارشد ، اعلام كرد كه  روسيه آمادگي وامكان آن را دارد كه تحت نظارت آژانس بين المللي انرژي اتمي ،  كار ايجاد « مركز بين المللي غني سازي اورانيوم » را به عهده بگيرد و اضافه كرد كه اين موضوع را دراجلاس سال 2006  سران گروه 8  مطرح خواهد كرد .

پوتين ، براي ايفاي نقش هزمونيك خود درحل معماي تأمين بين المللي انرژي، هم ذخايربزرگ انرژي روسيه را به رخ مخاطب هاي غربي وآسيايي خود مي كشد وهم به  ايفاي نقش سياسي پيچيده اي در هردوجبهه بندي غربي و آسيايي روي آورده است . روسيه با برخورداري از 30 درصد كل ذخايرشناخته شده گازجهاني ، مقام اول تصاحب ذخايرگازدنيا را دارد . علاوه براين 14 درصد ذخايركمياب اورانيوم جهان  ، 10 درصد ذخايرنفت جهان و 20 درصد ازذخايرذغال سنگ جهان نيزدرتملّك روسيه است . بنا براين روسيه بخش مهمي ازذخايرتمام شدني انرژي ومورد نياز چهان را دردست دارد . درحال حاضر بخش اصلي واردات گازكشورهاي صنعتي اروپا ازذخايرگازي روسيه تأمين مي شود واين كشور ازنظرصادرات ساير ذخايرانرژي خود ، ازجمله نفت واورانيوم ، به كشورهاي صنعتي نيز، سهم قابل توجهي دارد . روسيه ، درميان 8 كشورعضوG8 تنها كشور مصرف كننده مهم انرژي است كه بيش ازنياز مصرفي اش گازونفت توليد مي كند وبخش مهمي از اين توليدات خود را صادرمي كند .  مقامات روسيه براي قبولاندن نقش  تعيين كننده خود درحل معماي « امنيت انرژي»   به مخاطب هاي غربي و آسيايي خود مي گويند كه ما به اعتبار آنكه تنها كشوربزرگ مصرف كننده وصادركننده گازونفت هستيم ، منافع مصرف كننده و توليد كننده اين مواد حياتي را درخود جمع كرده ايم و به پشتوانه اين امتياز مي توانيم واسطه قابل قبولي براي حلّ مسائل في مابين مصرف كنند گان بزرگ و صادر كنندگان اصلي گازونفت جهان باشيم . 

از نظر سياسي  روسيه تنها كشوري است كه در دوجبهه بندي غرب وآسيا فعال است ونقش ا يفا مي كند . ازيكسو درگروه 8 ، با كشورهاي صنعتي مصرف كننده غرب وژاپن هم جبهه است وازسوي ديگر در« سازمان همكاري شانگهاي» با مصرف كننده بزرگي نظير چين وتوليد كننده مهمي مثل رژيم ايران  و ائتلاف سياسي  به وجود آورده است  . پوتين ، رئيس جمهوري روسيه ، براي پيشبرد استراتژي انرژي خود ، هم ازعضويت درگروه 8 بهره مي برد وهم ازعضويت در« سازمان همكاري شانگهاي » .    هم جبهه گي روسيه با توليد كننده ديگري مثل قزاقستان درمتن « سازمان همكااري شانگهاي » و بامصرف كننده ديگري مثل هند درحاشيه اين سازمان  ، دست پوتين رئيس جمهور روسيه را براي مانور روي مسأله حسّاس « تأمين انرژي » در مقابل غرب بازكرده است . درجريان برگزاري اجلاس اخير « سازمان همكاري شانگهاي » ( روز 15 ژوئن 2006 ) وقتي سفارت  آمريكا درچين به طرح عضويت رژيم ايران در اين سازمان به صورت كتبي اعتراض مي كند ، پوتين  در نقش سخنگوي « سازمان همكاري شانگهاي » وارد ميدان مي شود واعلام مي كند كه كه اين «سازمان» آماده گي دارد كه با آمريكا درمورد همه مسائل في مابين وارد مذاكره شود .     

به اين ترتيب مي بينيم ، روسيه نيز مثل چين ، علاوه برمانورسياسي روي پرونده اتمي  رژيم ، دربازار آشفته نفت وگازنيز از كارت هم جبهه شدن با  دولت پاسداران حاكم برايران استفاده مي  كند تا اين حربه سياسي را نيز  به خدمت حل وفصل مسائل خود با آمريكا واروپا و ژاپن بگيرد .

  « تأمين بين المللي انرژي » به دلايل اقتصادي وسياسي مشخص ، به صورت يك معمّاي پيچيده درآمده است .  ازيكسوپيشي گرفتن ميزان تقاضاي نفت وگاز بر توان عرضه اين كالاهاي استراتژيك  به بازار بين المللي ، امنيت تأمين  آنها را تهديد مي كند و ازسوي ديگربازي سياسي روسيه وچين با كارت سياسي حكومت پاسداران . كشورهاي صنعتي مصرف كننده  از سال 1973  ، پس از تحريم نفتي كشورهاي عربي عضو اپك ( شوك اول نفتي )  به اقدامات امنيتي  نظير متشكل شدن در جبهه دفاعي « سازمان بين المللي انرژي » ، اتخاذ سياست سفت وسخت صرفه جويي انرژي ،  ايجاد منابع استراتژيك ذخيره نفت براي جوابگويي به مصرف دوسه ماهه  خود درصورت قطع جريان نفت ، متنوّع كردن مبادي واردات نفت وگاز و... روي آورده اند . اين اقدام ها ي احتياطي ، پس ازشوك دوم نفتي كه براثرقطع صادرات نفت ايران درجريان انقلاب ضد سلطنتي انجام گرفت ، با جديت بيشتري دنبال شد . آمريكا ، بزرگترين  مصرف كننده و وارد كننده نفت از اين نيز فراتر رفته و درراستاي اجراي سياست استراتژيك انرژي خود ، براي تضمين جريان نفت ، به جزايران ،  با يكايك كشورهاي دو منطقه نفت خيز خليج فارس ودرياي خزرپيمان نظامي بسته ، دراين كشورهاي نفتخيزپايگاه نظامي ايجاد كرده و درآبهاي خليج فارس ناوگان نظامي خود را مستقرنموده  تا ازجريان نفت وگاز اين منا طق نفت خيز به جهان صنعتي حفاظت نظامي كند . با اين وجود طرح مجد د مسأله امنيت انرژي دراجلاس سران گروه 8 ، به وضوح گوياي آنست كه اين اقدامات براي تأمين انرژي مورد نيازكشورهاي صنعتي كافي نيست .

 دربحث بعدي ضمن بررسي ديپلوماسي نفتي دولت پاسداران ، به اين موضوع مي پردازيم  كه اين دولت تا چه حد در نا امن كردن مبادله انرژي دربازارجهاني  سهم دارد ؟

  (ادامه دارد )