وكيل،
عضو حزب مؤتلفهء اسلامي
:
با
حمايت همفكرانمان قوانين
WTO
راعادلانه ميكنيم
_
سرمايه هادي عابدي:حزب
مؤتلفهء اسلامي شرايط اقتصادي جهان را به گونهاي ميداند كه كشوري
مانند ايران ناچار از عضويت در اين سازمان است. عباس وكيل عضو مؤتلفهء
اسلامي و دبير سرويس اقتصادي هفتهنامهء «شما» ارگان اين حزب در
گفتوگو با ستون «اقتصاد و احزاب» معتقد است ايران ميتواند بعد از
عضويت در WTO
با كمك كشورهاي
همفكر در آنچه عادلانهتر كردن قوانين اين سازمان مينامد، تاثيرگذار
باشد.
مؤتلفهء
اسلامي در خصوص عضويت ايران در سازمان تجارت جهاني چه ديدگاهي دارد؟
ما
معتقديم امروز تجارت جهاني به شدت با سياست آميخته شده است. از اين رو
قبل از بحثهاي اقتصادي بايد مباحثي كه براي حضور در اين سازمان خواسته
ميشود، همچون رعايت حقوق بشر، آزادي مطبوعات، شفافيت اقتصادي، گسترش
نهادهاي مدني و تشكلات صنعتي و علمي مورد بررسي قرار گيرد و بعد از آن،
رفع انحصارات و آزادي اقتصادي، خصوصيسازي، قوانين متناسب صادرات و
واردات، كاهش تعرفههاي بازرگاني و ديگر موارد مورد بحث قرار گيرد.
بنابراين اگر به اين مجموعه دقت كافي شود خواهيم ديد كه فرآيند جهاني
شدن اقتصاد با فرآيند سياسي شدن نظامهاي مختلف در كشورها با يكديگر در
آميخته شده و امروز نميتوان فقط با يك نظر اقتصادي به مساله نگاه كرد
و پاسخ داد.
اگر
شما تمام اين موارد را مورد ارزيابي قرار دادهايد، در يك جمعبندي
ورود ايران به
WTO
را مثبت ميدانيد يا منفي؟
امروز
شرايط اقتصادي دنيا به ما اجازه نميدهد كه ميان عضويت در سازمان تجارت
جهاني و يا عدم عضويت از خود اختياري داشته باشيم.
يعني
شما معتقد هستيد ناچار از پذيرفتن ورود به
WTO
هستيم؟
اصلائ
بحث اختيار مطرح نيست، وقتي 90 درصد روابط تجاري دنيا در اختيار اعضاي
عضو سازمان تجارت جهاني است رفتن و ورود به
WTO امري
الزامي و اجتنابناپذير است.
در
گفتوگوي قبلي اين ستون با يكي از اعضاي مؤتلفهء اسلامي، رعايت عدالت و
انصاف يكي از مواردي بود كه او در ديدگاه اقتصادي مؤتلفه بر آن تاكيد
داشت. آيا الزام از سر ناچاري براي ورود به
WTO
را امري عادلانه و منصفانه تلقي ميكنيد؟
صحبت
من به معناي آن نيست كه ما نظام حاكم بر جهاني شدن اقتصاد را يك نظام
عادلانه ميدانيم. نه اين نظام عادلانه نيست. ولي ما اعتقاد داريم بايد
وارد سازمان تجارت جهاني شويم و با كمك همفكران خود اين نظام را
عادلانهتر كنيم.
اين
همفكران چه كشورهايي هستند؟
كشورهاي اسلامي، كشورهاي در حال رشد و كشورهاي عضو عدم تعهد، همفكران
ما هستند و يا كشورهايي هستند كه ميتوانيم با آنها به يك تعامل نسبي
دست بيابيم.
اين
كشورها در بهترين حالت كشورهاي در حال توسعه هستند از اين رو هر كدام
به طريقي از كشورهاي توسعهيافته تابعيت ميكنند. با اين وصف چگونه
ميتوان با اين كشورها در جهت تغيير ساختار سيستمي مانند سيستم سازمان
تجارت جهاني همكاري و هماهنگي كرد؟
ما قصد
تغييرات اساسي در ساختار سازمان تجارت جهاني را نداريم. بلكه ميخواهيم
بستر عادلانهتري فراهم كنيم.
به هر
حال آنچه شما از ناعادلانهبودن سيستم و لزوم عادلانه كردن آن مطرح
كرديد نشان از تغيير دارد؟
با
توجه به اينكه در سازمان تجارت جهان، اساس بر اين است كه هر كشور يك
راي داشته باشد و با توجه به اينكه سه چهارم اعضا، كشورهاي توسعه
نيافته است ما در آنجا خواهيم توانست تحركي در عادلانهتر كردن نظام
جهاني شدن اقتصاد داشته باشيم.
البته
انجام اين طرح در درجهء اول مشروط به عضويت ايران در سازمان تجارت
جهاني است.
عرض
كردم كه امروز با توجه به ارقامي كه ارايه دادم ورود و عضويت ما در
سازمان تجارت جهاني اجتنابناپذير است، ما هم در وضعيتي نيستيم كه
بتوانيم با بيرون بودن از اين سازمان، اثربخش باشيم. چرا كه تنها 40
صدم درصد از روابط تجاري دنيا در ايران وجود دارد.
آيا
شما فكر ميكنيد در صورتي كه ايران در شرايط ناچاري عضو
WTO
شود، خواهد توانست تغييراتي در جهت عادلانه كردن قوانين
اين سازمان ايجاد كند؟
ما
معتقديم بايد يك نظم اقتصادي در جهان وجود داشته باشد ولي نظم اقتصادي
موجود را عادلانه نميدانيم و فكر ميكنيم با ورود ما به
WTO گروهي كه
مثل ما فكر ميكنند، تقويت ميشوند. ولي اين، به معناي آن نيست كه ما
قصد داريم با ورودمان زيربناها و نظام منديهاي آنجا را كانلميكن
بكنيم. طبيعتائ بسياري از بسترهايي كه در اين سازمان فراهم شده بسترهاي
مناسبي است اما واقعيت اين است كه بسياري از عوامل و عوارض ميتواند به
وجود بيايد كه اين بسترهاي عادلانه را در اختيار همهء كشورها قرار
بدهد. ما فكر ميكنيم فرآيندي كه ايران بايد دنبال بكند اين است كه با
همراهي و همبستگي با كشورهاي توسعه نيافته و عدم تعهد بايد نظامي را به
وجود آورد كه حركت به سوي عدالت محوريت بيشتري داشته باشد.
سازمان
تجارت جهاني اساس ديدگاه خود را بر مبناي كيفيت و رقابت گذاشته است،
فكر نميكنيد اين وضعيت بهترين راه براي رسيدن به عدالت تجاري باشد؟
هدف
اصلي همين است، يعني تسهيل صادرات و روابط تجاري و واردات. ولي آن چه
كه اتفاق ميافتد سيطرهء كشورهاي بزرگ به كشورهاي كوچك است، چرا كه
اساسائ سازمانهاي بينالدولي كه به وجود ميآيد حاكميتهاي كشورها را
نقض كرده و كاهش ميدهد. حتي در اروپا برخي از كشورها با آن كه كشورهاي
قوي هستند به دليل تضعيف شدن حاكميتهايشان از حضور در اتحاديهء اروپا
تا حدودي پرهيز دارند. بنابراين، اساس سازمان تجارت جهاني، همان نكتهاي
است كه شما ميگوييد. ولي از آنجا كه در عمل كشورها به جهت توان
اقتصادي از شرايط مساوي برخوردار نيستند بايد قوانيني به وجود بيايد كه
اين فاصله را تا حدودي كاهش بدهد. وقتي 80 درصد روابط اقتصادي در
اختيار 20 درصد اعضا قرار دارد به هر صورت نوعي اقتدار و تسلط حاكم ميشود.
براي
پيشبرد اهداف خود در سازمان تجارت جهاني از چه مكانيزمي بهره ميگيريد؟
تقويت
توانمنديهاي موجود. ما ميگوييم عضويت را با شرط داشتن دستگرمي در
بهينهسازي اقتصاد در سالهاي قبل از عضويت در
WTO بايد
پيگيري كنيم چرا كه روند عضويت در
WTO بسيار
طولاني است. الجزاير 17 سال است كه به دنبال عضويت است، روسيه 13 است
كه اين كار را دنبال ميكند و پيشبيني ما اين است كه حتي اگر شرايط
عادي باشد ما زودتر از 10 سال آينده نخواهيم توانست عضويت سازمان تجارت
جهاني را به دست آوريم، مگر اينكه اتفاق خاصي بيفتد. بنابراين ما
الزاماتي را براي ورود به سازمان تجارت جهاني ضروري ميدانيم تا در
زمان عضويت در سازمان
WTO به صورت
واداده و تسليم شده نباشيم. به اين دليل ما به هيچوجه معتقد به بهمريختن
نظاممندي دنيا نيستيم. ما ميخواهيم به تقويت خود بپردازيم تا بتوانيم
در مقابل اين نظاممندي به جاي چهل صدم درصد، حداقل يك درصد از روابط
تجاري را در اختيار بگيريم.
فكر
ميكنيد در اين 10 سال بايد به تقويت و اصلاح چه بخشهاي اقتصادي بپردازيم؟
ما در
مدت اين 10 سال بايد مزيتهاي نسبي را بهبود ببخشيم. به تدريج به سوي
مزيتهاي پويا برويم. نظام بانكداري ما بايد تغيير كند، بايد در خصوص
آزادي اقتصادي فكر كنيم، بايد يك بخش خصوصي عادلانهاي در كشور حاكم
بشود، بايد نظاممندي كه همه چيز ما را دولتي كرده است و 80 درصد
امكانات ما را دولتي كرده است را بهم بريزيم.
از چه
زماني بايد اينكار صورت گيرد؟
از
روزي كه تصميم به ايجاد اين تغييرات گرفتيم بايد اين كارها آغاز شود در
غير اينصورت ورود خود به سازمان تجارت جهاني را با خطر مواجه ساختهايم.
آيا
كاهش نرخ تعرفههاي واردات كالا در جهت حمايت از بخش خصوصي است؟
سياست
دولت در يك سال گذشته را اگر بررسي كنيم خواهيم ديد كه در فصول مختلف
با سياستهاي متفاوت حركت كرده است، يعني بعضي از كالاهايي كه توان
توليد آن براي ما وجود نداشته است را دولت با تعرفههاي پايين اجازهء
ورود داده است.
محصولات كشاورزي مانند پرتقال را نيز جزو همين كالاها ميدانيد؟
پرتقال
در خارج از فصل با تعرفهءپايين وارد شد.
آيا
لازم است سرمايههاي كشور به جاي جهتدهي شدن به سمت توليد به سمت
واردات كالاهاي مصرفي اينچنيني هدايت شود؟
ما
بايد شرايط رقابت به وجود بياوريم، امروز ميگوييم اتومبيل بايد وارد
كشور شود، اگر اتومبيل با تعرفهء 100 درصد وارد كشور شد آنگاه ميتوانيم
با تعرفهء 90 درصدي كارخانهء اتومبيلسازي را اداره كنيم و بعد باز هم
تعرفه را كاهش دهيم.
به نظر
شما ما در توليد كشاورزي مزيت نسبي نسبت به ديگر صنايع داريم يا خير؟
قطعائ
مزيت نسبي خصوصائ نسبت به اتومبيل داريم.
آيا
شما با واردات ميوه به كشور موافق هستيد؟
ما با
واردات ميوه با تعرفههاي پايين در غيرفصل موافق هستيم. اگر ما ايجاد
رقابت نكنيم دچار يك فضاي بستهء دولتي ميشويم. |