بازگشت به صفحه نخست

 

 

 

 

بیانیه شماره  ۳ گروه هماهنگ کننده:

 خشونت پلیس در برخورد با تجمع مسالمت آمیز زنان را محکوم می کنيم

 

 

 

تجمع مسالمت آمیز زنان در اعتراض به قوانین نابرابر حقوقی و مدنی که قرار بود امروز 22خرداد در پارک میدان هفت تیر به صورت آرام برگزار شود با حمله نیروهای انتظامی به خیابان کشیده شد.

 

نیروهای پلیس از ساعتی قبل این پارک را به محاصره خود درآورده و با راندن مردم به خیابان و جلوگیری از برگزاری این مراسم، ترافیک شدیدی را در منطقه ایجاد کردند .برخی نیروهای انتظامی ،به خصوص نیروهای پلیس زن،با اعمال خشونت باعث اغتشاش شده و عده زیادی از شرکت کنندگان در این تجمع آرام را دستگیر کردند.

 

ما بدین وسیله ضمن محکوم کردن برخورد و ضرب و شتم نیروهای انتظامی با زنان و مردانی که برای خواسته های hبتدایی و حقوقی زنان در میدان هفت تیر به صورت مسالمت آمیز و آرام در میدان هفت تیر حاضر شده بودند، خواهان آزادی هر چه سریعتر تمامی دستگیرشدگان و شهلا انتصاری که صبح امروز دستگیر شد، هستیم.

 

 

گروه هماهنگ کننده

 

 

 

گزارش تجمع 22 خرداد زنان در میدان هفت تیر

 گزارش

امیر یعقوبعلی

 

 

روز چهارشنبه 22 خرداد بنابر فراخوان هایی که پیش تر از سوی تشکل های زنان اعلام شده بود ، قرار بر تجمع مسالمت آمیزی در اعتراض به قوانین ضد زن در قانون اساسی بود که این تجمع با تحمیل خشونت از سوی پلیس و نیروهای امنیتی به خشونت کشیده شد . تجمع فوق می بایست راس ساعت 5 بعدازظهر در پارک کناری میدان هفت تیر برگزار می شد ، با توجه به تحرکات پیشین نیروهای امنیتی که از صبح چهارشنبه به تهدید فعالین تشکل های زنان پرداخته بودند و به دستگیری بخشی ایشان دست زده بودند ، پیش بینی می شد که نیروها امنیتی با حضور در پارک فوق مانع برگزاری تجمع شوند .

 

درست دقایقی پیش از ساعت 5 نیروهای پلیس که از ساعات پیشین در محل حضور داشتند مشغول تخلیه ی پارک شدند و اجازه ی حضور در پارک را به هیچکس نمی دادند . این مامورین که خیلی زود برای تخلیه ی پارک به خشونت روی آورده بودند دلیل این کار را طرح دستگیری معتادین اعلام می کردند ، در حالیکه پارک فوق بر خلاف بسیاری از پارک های بزرگ تهران محل حضور معتادین نبوده و نیست و علاوه بر این هیچ گاه برای دستگیری معتادین در پارک ها پلیس مشغول تخلیه ی پارک ها با استفاده از خشونت نمی شد .

نکته ی جالب توجه در تخلیه ی پارک حضور فعال پلیس زن بود که با مانتوهای سبز و چادر مشکی در به حرکت در آوردن زنان برای خروج از پارک تلاش زیادی انجام می دادند ، هر چند که این نیروها بعدتر نقش فعالتری از خود نشان دادند . ضمن آنکه حضور نیروهای پلیس با لباس شخصی نیز در پارک به چشم می خورد .

در همین حین که پلیس مشغول تخلیه ی  پارک بود ، جمعیتی که از پارک توسط پلیس به بیرون هدایت شده بودند در میانه ی عبور از خیابان با پلیس درگیر شدند . گویا نیروهای پلیس برای متفرق کردن این زنان دست به خشونت زده بودند که اعمال این خشونت با واکنش شدید جمعیت روبرو شد و درگیری های پراکنده ای را در خیابان ایجاد کرد که زمینه را برای ادامه ی درگیری ها در میدان هفت تیر آماده کرد . از این لحظه به بعد پلیس برای متفرق کردن افراد در میدان هفت تیر دست به خشونت عریان زد . نیروهای پلیس ضمن آنکه هر کسی را که به دستور حرکت آنان گوش نمی داد دستگیر می کردند با ضرب و شتم وی در حین بردن اش به سمت ماشن های ون سفید رنگی که به همین منظور در آنجا قرار گرفته بودند ، موجب واکنش خشمگینانه ی مردم می شدند . این مساله چندین و چند بار تکرار شد و هربار که نیروهای امنیتی به ضرب و شتم فردی در حین دستگیری اش دست می زدند فریادهای " ول اش کن " از همه سو بلند می شد . هر کسی که در روند دستگیری ها دخالت می کرد خود دستگیر می شد . برخورد با زنان به پلیس زن واگذار شده بود که این افراد به وحشیانه ترین طرز ممکن با زنان برخورد می کردند . استفاده از باتوم توسط این نیروها جالب توجه بود . این افراد با هجوم به سمت زنان به دستگیری برخی از آنان دست می زدند ، مقاومت دستگیر شدگان در راه انتقال شان به ماشین ون موجب آن می شد که نیروهای بیشتری برای بردن شان به محل بروند . چندین و چند زن که در مقابل دستگیری دست به مقاومت زدند به شدت مورد ضرب و شتم واقع شدند و روی زمین کشیده شده و به سمت ون ها برده می شدند . در مقابل زنان سعی می کردند با صحبت کردن با این افراد بی دلیل بودن رفتار خشونت بارشان را به آنها بفهمانند ، عملی که در این سو توسط مردان هم انجام می شد ولی پاسخی جز خشونت از سوی طرف مقابل نداشت .

 

ساعت از 5 و 15 دقیقه نگذشته بود که سه ون سپید رنگ پلیس که دیگر ظرفیت نداشت ، از میدان خارج شد . دستگیر شدگان این ماشین همه زنان و دختران حاضر در میدان بودند . یک ون دیگر که برای دستگیری مردها اختصاص داده شده بود هنوز آنقدر پر نشده بود که میدان را ترک کند ، علاوه بر دو ون پایین میدان یک ون نیز در پایین پل عبور عابر قرار داشت .

بخشی از زنان با حمل کاغذها و پلاکاردهایی در جنوب میدان جمع شدند که با حمله ی نیروهای امنیتی در کمتر از چند دقیقه متفرق گشتند ، در این لحظات درگیری های پراکنده ای در سراسر میدان در حال وقوع بود ، علاوه بر درگیری پلیس با مردم ، نیروهایی که بدون لباس فرم نیروی انتظامی در میدان حاضر بودند نیز اقدام به ضرب و شتم مردم و گه گاه دستگیری ایشان می کردند . البته حضور آنان بیشتر برای شناسایی افراد بود . از جمله کارهایی که نیروهای پلیس برای شناسایی انجام می دادند استفاده از اسپری رنگ بود ، با علامت زدن روی لباس افراد می توانستند دستگیری شان را برای دیگر نیروها آسان کنند . همچنین نیروهای امنیتی به شدت مواظب خبرنگاران و عکاسان بودند و هرگونه عکاسی از محل موجب آن می شد که فرد مربوطه دستگیر و به نیروها ون منتقل گردد ، فارغ از آنکه فرد عکاس خبرنگار است یا نه ، وی می بایست برای چک شدن عکس ها با نیروها امنیتی می رفت . جدای از ان یک دوربین بزرگ و ده ها دوربین فیلمبرداری دست افرادی بود که مشغول فیلم برداری از صحنه های درگیری و مردم بودند . جمع آوری اطلاعات از حاضرین در تجمع به بهترین نحو از سوی نیروهای امنیتی انجام می شد .

درگیری ها در فضای سبز حاشیه ی ورودی های مترو در وسط میدان هفت تیر و همچنین در پارک مجاور میدان و ورودی مترو پایین میدان ادامه داشت و پلیس به استفاده ی گسترده از اسپری گاز اشک آور و گاز فلفل دست زده بود . در یک صحنه یکی از افراد پلیس به چند زن که مشغول خواندن سرود جنبش زنان بودند حمله ور شد و برای متفرق کردن شان به استفاده از گاز فلفل دست زد که علاوه بر این زنان مردم عادی که در صف اتوبو س ایستاده بودند هم دچار مشکل تنفسی شدند .

با ادامه ی درگیری ها و حضور هر چه بیشتر مردم در میدان ، که بخشی به خاطر برخورد خشن پلیس با مردم و حاضرین در تجمع بود ، یک اتوبوس نیروی انتظامی و یک مینی بوس به میدان آمدند که هم بر تعداد نیروهای امنیتی افزوده شود و هم برای بردن دستگیر شدگان وسیله فراهم شده باشد . بخشی از دستگیرشدگان به این ماشین ها برده می شدند و در ابتدای ورودشان به اتوبوس به آنها دست بند زده می شد .

 

با نزدیک شدن به ساعت 6 درگیری های پراکنده هم کمتر و کمتر شد و میدان خلوت تر ، تجمع مسالمت آمیز زنان با خشونت تمام به پایان رسید ، درست در سر همان ساعتی که می شد بدون هرگونه درگیری آن را به پایان رساند ، اما حمله ی پیشگیرانه ی نیروهای امنیتی به حاضرین در پارک باعث این همه درگیری و خشونت شد . خشونتی که هیچ دلیلی نداشت جز آنکه برخی صدایی متفاوت با صدای خودشان را تاب نمی آورند و برخلاف قوانین همین قانون اساسی دست به حمله ی به تجمعی مسالمت آمیز می زنند .

 

 

 

نکات حاشیه ای :

1 – یک زن سالمند که مورد ضرب و شتم واقع شده بود در حاشیه ی خیابان و در مقابل یک بانک نشسته بود و به شدت به برخورد نیروهای پلیس معترض بود .

2 – پلیس زن که قرار بود مشغول ارشاد زنان در سطح خیابان ها باشد و در واقع برای گشت ارشاد تربیت شده بود ، در روز چهارشنبه قابلیت های دیگری از خود نشان داد و با ضرب و شتم زنان و دستگیری شان نشان داد که کارهایی جز تذکر به زنان به اصطلاح بدحجاب هم دارد .

3- یکی از افسران حاضر در میدان هفت تیر ، که بیش از همه در هدایت نیروها و دستگیری ها و ضرب و شتم ها دخالت داشت ، از افسرانی بود که در تجمع هشت مارس پارک لاله هم حاضر بود و در آنجا هم سعی زیادی در حسن انجام کار از خود نشان می داد .

4 – برخوردها در روز 22 خرداد در مقایسه با برخوردها در 8 مارس امسال و تجمع سال قبل در مقابل درب دانشگاه به مراتب خشونت بارتر بود و نیروهای پلیس از هرگونه گفتگویی اجتناب می ورزیدند ، در عوض به سمت مردم حمله می کردند ، این نیروها از ضرب و شتم مردم و به خصوص زنان هیچ ابایی نداشتند.

5 – تلاش پلیس برای به خشونت کشاندن تجمع جالب به نظر می رسید . در دفعات پیشین پلیس سعی می کرد با استفاده از هر دو روش گفتگو و سرکوب با حاضرین در تجمع برخورد کند که این بار نیروهای پلیس با حذف یک روش تنها دست به سرکوب زدند .

6 – رهگذران که از موضوع تجمع بی خبر بودند بیشتر نسبت به خشونت پلیس واکنش نشان می دادند ، به همین دلیل بخش قابل توجهی از دستگیری ها معطوف به کسانی بود که تنها در مقابل خشونت پلیس واکنش نشان داده بودند و هیچ گونه کنشی از خود نشان نداده بودند .

7 – تقسیم کار نیروهای امنیتی و پلیس نیز در نوع خود جالب بود ، بخشی تنها به فیلم برداری از مردم می پرداختند ، برخی مواظب بودند تا از پخش هرگونه کاغذ جلوگیری کنند ، برخی تنها با دریافت دستور به دستگیری می پرداختند و گروهی آزادانه به برخورد با مردم می پرداختند .

 

 

8 -  تا حوالی ساعت 7 حضور نیروهای پلیس در میدان قابل توجه بود هر چند با عادی شدن رفت و آمد در سطح خیابان و کاسته شدن از جمعیت حاضر در میدان و حجم ترافیک میدان هفت تیر به صورت عادی در آمده بود .

 

  

 

گزارش تجمع اعتراضی زنان در میدان هفت تیر (۲۲ خرداد ۱۳۸۵)

 

ارسالي

 Admin

  

تجمع زنان در اعتراض به قوانین زن ستیز با دعوت بسیاری از فعالین اجتماعی زن قرار بود بطور کاملا مسالمت آمیز انجام شود. در ۲ بیانیه قبل از تجمع، زنان کاملا بر آرام بودن و مسالمت آمیز بودن آن تاکید نموده بودند. با این حال برخورد خشن پلیس باعث شد که جمعیت وارد خیابان شوند و خیابان بسته شود و بسیاری از رهگذران با دیدن صحنه های دردناک سرکوب، لب به اعتراض بگشایند و درگیری ۱:۳۰ ادامه یابد.

 

اگر چه ساعت شروع تجمع اعتراضی ساعت ۱۷ اعلام شده بود ولی نیروهای پلیس از ساعت ۱۶ در پارک میدان حضور داشتند و مانع ایستادن افراد به خصوص زنان در پارک می شدند. آنها حتی افرادی را که بر روی نیمکت های پارک نشسته بودند را بلند کرده و از پارک بیرون می کردند.

تا ساعت ۱۷ کم کم بر جمعیتی که برای شرکت در تجمع آمده بودند،افزوده می شد. همه پیاده روها مملو از جمعیت بود. ساعت ۱۷:۱۰ دقیقه حدود ۲۰ زن موفق می شوند بر روی سنگفرش ورودی پارک بر روی زمین بنشینند. این افراد آرام نشسته بودندو سرود جنبش زنان را می خواندند و مدام به جمعیت آنها افزوده می شد. یکی از پلیس های زن که متوجه حضور زنان در این نقطه شده بود سعی در متفرق نمودن آنها می کرد ولی با مقاومت زنان روبرو شد. پلیس با بی سیم خود، سایر نیروها را به آن منطقه فرا خواند و بعد از چند لحظه پلیسهای بسیاری به زنان جمله ور شدند. این حمله ها در صورتی اتفاق می افتاد که رهگذران و رانندگان عبوری با تعجب و ناباوری شاهد آن بودند.

حمله های پلیس که با پاره کردن شعارها شروع شده بود با پاشیدن رنگ و اسپری فلفل ادامه پیدا کرد و در نهایت پلیس های زن با باتوم به تجمع کنندگان هجوم بردند برخی افراد به حدی کتک خورده بودند که نمی توانستند بر روی پای خود بایستند.پلیس های زن و مرد، تک تک افراد را بلند کرده و به سوی خیابان هل دادند. پلیس ها برای متفرق نمودن جمعیت از اسپری اشک آور نیز استفاده نمودند.

همه این اتفاقات در حالی رخ می داد که در سرتاسر میدان هفت تیر پلیس با مردمی که قصد داشتند به تجمع بپیودند، درگیر بود و به ضرب و شتم افراد می پرداخت. درگیری ها تا ساعت ۱۸:۳۰ ادامه داشت.

 

در این بین بیش از ۶۰ نفر از زنان و مردان دستگیر شدند.

 

این برنامه در حالی برگزار شد که نیروهای امنیتی از چند روز پیش تعدادی از امضا کنندگان فراخوان را تهدید کرده و برای برخی از جمله نوشین احمدی خراسانی و پروین اردلان احضاریه دادگاه ارسال کرده اند و خانم شهلا انتصاری را نیز صبح امروز در محل کارش دستگیر نموده اند.

همچنین، برخی افراد که خود در حوزه زنان فعال هستند نیز با شایعه پراکنی در مورد تغییر ساعت تجمع، سعی داشتند حضور افراد را کم کنند. ولی با حضور بسیار گرم زنان و مردان، همگی نگرانی خود را از قوانین زن ستیز مانند چندهمسري، حق طلاق يکطرفه مرد، حق ولايت و حضانت بر فرزند توسط پدر بدون در نظر گرفتن نقش مادر، حقوق نا برابر در ازدواج،سن کيفري ۹ سال برای دختران، حق شهادت نابرابر و قراردادهاي موقت كار  اعلام نمودند.

 

منبع : سایت هستیا اندیش

 

   اگر زنان حرف بزنند

 

مهري حقاني

 

۲۳ خرداد ۱۳۸۵

 

امروز ميدان هفت تير ميعادگاه زنان براي خريد مانتو يا گشت و گذاري از سر فراغت و وقت كشي نبود. حدود ساعت پنج بعد از ظهر هنگامي كه هرم سوزان آفتاب مي رفت تا كم كم خود را به آخرين ساعات روز 22 خرداد بسپارد حدود 20 تا 30 زن در ضلع غربي ميدان 7 تير بر محوطه فضاي سبز روي زمين نشسته بودند و همچنان كه سرودي در وصف حقوق زنان مي خواندند كم كم نيز پلاكاردها و پارچه نوشته هايي را از كيف هاي دستي خود بيرون مي كشيدند.

 

اين تجمع از چند روز پيش و در پي امضاي بيانيه اي از سوي تعدادي از فعالان سياسي و اجتماعي که "از همه شهرونداني كه به نقض حقوق زنان در قوانين موجود اعتراض دارند" خواسته بودند تا "در پيگيري قطعنامه 22 خرداد سال گذشته در برابر دانشگاه تهران خواسته هاي مشخص خود را در مورد قوانين مدني و جزايي و حقوق اوليه زنان بار ديگر تكرار كنند." برگزار مي شد.

 

اين جمع 30 نفره کم کم پلاكاردهارا به دست گرفتند: "ما خواهان لغو حق طلاق يكطرفه مرد هستيم". "حضانت بر فرزند حق مشترك و برابر زن و مرد است" در همين حال از سرازيري شمال ميدان 7 تير رو به پايين، خودروهاي پليس و گشت ارشاد مستقر شده بودند؛ اما آنچه بيش از پيش مشهود بود حضور زنان پليس در كنار همكاران مرد خود در خودروها و در اطراف بود.

 

زنان، در ضلع غربي ميدان در حال خواندن سرودي آرام بودند كه نخست مردي با محاسن سياه و چند زن برافروخته به سوي آنان آمدند. ماموران دست و مانتو زنان تظاهرکننده را مي كشيدند و از آنها مي خواستند آنجا را ترك كنند. مرد، بلند بلند مي گفت: "بلند شويد به خر هم بگوييم هش بلند شو، بلند مي شود." او سپس در پاسخ به خانمي گفت: "ما براي شما شهيد داده ايم اما مگر شما دين داريد؟"

 

تهاجم زنان پليس

 

با امتناع زنان سرود خوان از بر خاستن، درخواست زنان پليس يا ارشاد گر براي متفرق كردن آنها جنبه تهاجمي تري گرفت. نخست با پا بر پهلو و گرده آنها کوفتند. در همان حال ماموران زن بيشتري باتوم و اسپري به دست به سوي محل گردهمايي گسيل شدند. برخورد اين پليس هاي چادر به سر به شدت تهاجمي بود. عده اي از آنها شروع به پاشيدن اسپري به سر و روي جمع زنان كردند. اسپري آنها اثري از رنگ بر روي روسري و مقنعه زنان بجا مي گذاشت. هر چند گويا کوشش شده بود در بدو امر از اسپري رنگ موقت براي ترساندن و متفرق كردن معترضين استفاده شود.

 

حتي از لحظه اول نشانه اي از زبان خوش و در خواست آرام ديده نمي شد. يكي از زنان باتوم به دست، چابک تر عمل می کرد چرا که چادر به سر نداشت.

 

از آنجا كه ميدان 7 تير يكي از ميادين اصلي و پر رهگذر تهران است حركت آرام 30 نفره زنان بر اثر عكس العمل خشن پليس، يگان هاي ويژه و غيره به زودي تبديل به تجمع رهگذران و به ويژه جوانان شد. كم ‌كم از اين سو به آن سوي ميدان، سياهي زنان چادري پليس و گشت نمايان تر ‌شد. زناني که چادر بر سر و باتوم در دست خود را دوان دوان به نقاط تجمع و درگيري مي‌رساندند. هرگونه برخورد لفظي منجر به دستگيري مي شد. و همزمان جمعيت رهگذران فرياد مي زدند: ولش كن، ولش کن.

 

يكي از زنان پليس فرياد مي‌زد: اگر شليك شد مقصر خودتان هستيد، از اينجا برويد.

 

اين مامورين در صورت مشاهده دوربين عكاسي، فيلمبرداري و حتي هرگونه خودكار و كاغذي در دست خبرنگاران به ‌شدت با آنها برخورد مي‌کردند. كارت آنها ضبط مي شد، و در همان آغاز عكاس يكي از روزنامه‌ها را دستگير کردند.

 

آنچه در ميدان بي در و پيكر هفت تير، ميداني كه از يكسو دروازه ورود به منطقه تجاري و مركز تهران است، در كارنامه تجمعات گروه‌هاي مستقل، دانشجويي، و زنان چندان بی سابقه نیست. تنها چگونگي حضور پليس زن در عقبه همكاران مرد آنها بود که رنگ متفاوتي به اين برخورد مي زد. زناني که در گردي صورتهاي عصبي آنها، نهفته در حجاب کامل اسلامی و چادرهاي سياه ، خبري از لطف و رأفت و ارشاد نبود. آنها با يك دست چادرهاي خود و با يك دست با توم هاي خود را نگه ‌داشته بودند.

 

اين مأموران در نخستين ماموريت های خود نشان می دادند که علاقه ای به خواندن هيچ ‌كدام از پلاكاردها و دانستن تقصير زنان حاضر ندارند. حال آنکه به قول خانم سالخورده ای که در ميدان بود اين ها به طور حتم خود از کسانی هستند که به مسائلي چون حق نابرابر در حضانت فرزند پس از طلاق، ديه نابرابر، حق شهادت نابرابر، خشونت پنهان پديده چند همسري، حق نابرابر طلاق و سرگشتي و آوارگي زنان در دادگاه هاي خانواده گرفتارند و شايد هم اعتراض دارند.

 

لختي بعد هنگامي كه اغلب مانتو فروشي‌ها كركره‌هاي خود را پايين كشيده بودند، هنوز مي شد روي پلاكاردهاي پاره اي که در پياده روها و گوشه‌هاي خيابان پخش بود، کلماتي مانند حق، نان و عدالت را ديد.

 

دختر جوانی گريه کنان می گفت اگر مثل بعضی نقاط جهان که در فيلم های خبري می بينيم، اين چند زن هم مي توانستند سرودشان را بخوانند، به آرامي پلاكاردهاي خود را به اهتزاز در ‌آورند، چه مي شد؟ اگر پليس هم براي حفظ نظم در گرداگرد آنها مي‌ايستاد و تنها مأموريت داشت از هرگونه خشونتي جلوگيري كند، حقي بيان مي شد و مسؤولي نيز پاسخي مي داد، چه مي شد؟

 

 منبع : روز

 

  

قطعنامه پاياني تجمع 22 خرداد زنان در اعتراض به قوانين زنستيز

 

 

از زمان صدور فرمان مشروطيت تاكنون يكصدسال ميگذرد. در طول اين صد سال كه در كشور ما، قوانين مدون شده حقوق انساني زنان ناديده گرفته شده است و از همان زمان، زنان ايراني براي دستيابي به حقوق برابر و انساني تلاشهاي بسيار كردهاند. اما همچنان اين روند ناعادلانه تداوم يافته است. اكنون ما شاهد آن هستيم كه بنبستهاي قانوني و قوانين تبعيضآميز، زندگي زنان جامعه ما را دچار مشكلات بسياري كرده است و موقعيت آنان را چه در خانواده و چه در جامعه متزلزل ساخته است. اين قوانين تبعيضآميز خود منجر به تصويب قوانين و آييننامههاي ناعادلانهي گستردهتري از جمله قانون قرارداد موقت كار شده كه فشار آن عمدتا بر زنان وارد ميشود.

 

ما زنان در 22 خرداد سال گذشته اعتراض خود را به كليهقوانيني كه حقوق زنان را نقض كرده، ابراز داشتيم اما همچنان مطالبات بهحق ما همچنان بيپاسخ مانده است. آن روز اعلام كرديم كه ”تا دستيابي به حقوق برابر و انساني از تمام شيوههاي مسالمتآميز بهره ميجوييم تا با ياري يكديگر صداي اعتراض خود را به قوانين تحقيرآميز موجود هرچه رساتر اعلام كنيم“. از اينروست كه در سالروز 22 خرداد دوباره گردهم خواهيم آمد و خواستههاي مشخص خود را اعلام خواهيم كرد، خواستههايي ابتدايي كه عدم دستيابي به آنان، زندگي ما زنان از فارس و كرد و بلوچ و ترك و عرب و.... را دچار بنبستهاي جدي كرده است. از اينرو مطالبات ابتداييمان را بار ديگر با صداي رسا اعلام ميكنيم و ميگوييم:

 

 

1 ـ ما خواهان حق برابر طلاق با مردان هستيم. در قوانين ما دقيقا ذكر شده است كه ”مرد هر وقت كه بخواهد ميتواند زنش را طلاق بدهد“ اما تقاضاي طلاق از سوي زن چنان مشروط به مواردي خاص شده است كه گاهي زنان 10 سال براي گرفتن طلاق بايد در دادگاهها سرگردان شوند و از سوي ديگر تجربهي زندگي زنان نشان داده است كه قانون ”شروط ضمن عقد“ نه تنها نميتواند بار مشكلات زنان را حل كرد، بلكه در بسياري موارد در همان اوايل ازدواج، منجر به درگيريها و سوء تفاهمهاي بسياري ميشود.

 

2 ـ ما خواهان ممنوعيت تعدد زوجات هستيم و ميخواهيم در قانون صريحا چندهمسري ممنوع اعلام شود.

 

3 ـ ما خواهان حقوق برابر در ازدواج هستيم از جمله لغو قانون مشروط شدن شغلزن به اجازهي مرد، بالا بردن سن ازدواج دختران (از 13 سال) و پسران به 18 سالگي، لغو اجازهپدر و جد پدري در ازدواج دختران، لغو قانون تمكين، لغو مشروط كردن سفر و خروج از كشور زنان متاهل به اجازهي مرد، لغو قانوني كه رياست خانواده را بهطور مطلق در اختيار مرد قرار ميدهد و عدم مشروط شدن تابعيت زنان و فرزندان به تابعيت شوهر و...

 

4 ـ ما خواهان حضانت و بهويژه ولايت فرزند توسط پدر و مادر بهطور مساوي هستيم. در قانون مدني ما مادر، هيچوقت نميتواند سرپرست فرزندش باشد و حتي در صورت نبود پدر و جد پدري نيز سرپرستي فرزندان به مادر تعلق نميگيرد و زن ميتواند تنها قيم فرزند خود باشد. از اينرو ما ميخواهيم سرپرستي و ادارهي امور مالي، تصميم در مورد تحصيل، محل زندگي، اجازه خروج از كشور، اظهار نظر و اجازه در مورد مسائل درماني كودك و بسياري از موارد ديگر برعهدهي پدر و مادر به طور مشترك قرار گيرد و مادر نيز مانند پدر حق ولايت و سرپرستي بر فرزند خود را داشته باشد.

 

5 ـ ما خواهان آن هستيم كه سن مسئوليت كيفري براي دختران و پسران به 18 سال تغيير يابد. يعني اگر دختري 9 ساله و پسري 15 ساله مرتكب خطايي شود او را مانند يك فرد بزرگسال مجازات نكنند، چون طبق قوانين حقوق بشري و نيز كنوانسيون حقوق كودك، افراد زير 18 سال كودك بهحساب ميآيند. از اينرو ما ميخواهيم كه مسئوليت سن كيفري هم براي دختران و هم پسران به 18 سال تغيير يابد.

 

6 ـ ما خواهان حق شهادت برابر با مردان و حق قضاوت براي زنان در دادگاهها هستيم. ما ميخواهيم در همهي موارد، شهادت ما در مجامع قضايي مانند يك مرد پذيرفته شود و زنان از حق قضاوت برخوردار باشند و بتوانند مانند مردان در دادگاهها راي صادر كنند و نه صرفا به عنوان مشاور استخدام شوند.

 

7 ـ و بالاخره ما خواهان آن هستيم كه ”قراردادهاي موقت كار“ كه زندگي زنان شاغل را بيش از مردان دچار تزلزل و فروپاشي ميكند بهسرعت لغو گردد و زنان و مرداني كه استخدام ميشوند با قراردادهاي رسمي كار، آيندهي شغليشان تضمين گردد.

 

 

و در نهايت اعلام ميكنيم كه چنانچه به خواستههاي برحق ما زنان پاسخ داده نشود به اعتراض مسالمتآميز خود ادامه خواهيم داد.