بازگشت به صفحه نخست

 

 

تاریخدانان ضد جنگ

 نوشته جودی آتکینس[1]

 برگردان: هما احمدزاده

 

 

 

تاریخدانان ضد جنگ ( اچ ا دبلیو)[2]  هفته گذشته در دانشگاه تکزاس شهرآستین کنفرانسی تحت عنوان: "امپراتوری، مقاومت، و جنگ در عراق" برپا کردند. با توجه به زیرعنوانی که برای این کنفرانس انتخاب شده بود یعنی" کنفرانسی برای تاریخ‌دانان و فعالین سیاسی- اجتماعی" تاریخ‌دانانی از سراسر آمریکا دعوت شدند تا در کنار فعالین محلی گرد هم آیند. آن‌چه به این کنفرانس ویژگی تازه‌ای می‌داد حضور تاریخ‌دانانی بود که به فعالیت‌های اجتماعی می‌پرداختند. البته چیزی را منحصر بفرد نامیدن در بین تاریخ‌دانان، کار خطرناکی است و من پذیرای دلایلی در رد این ادعا خواهم بود.

 

علاوه بر چکیده مذاکرات بسیار جالبی که نمایندگان پنج گروه کنفرانس ارایه دادند، هر یک از متخصصین نیز نظرات خود را به بحث گذاشت و سازمان هم اقدام‌های عملی‌ای را از میان پیشنهادات مختلف جمع‌بندی نمود.

 

در بحث‌ها بارها حمله دیوید هرویتز[3] به دانشمندان پیش‌رو مورد اشاره قرار گرفت، زیرا برخی از "101 خطرناک ترین دانشمندان" آمریکا در میان شرکت‌کنندگان حضور داشتند. هوارد زین[4] یکی از این چهره‌ها بود که هم‌راه آندره اسمیت[5] نکات کلیدی ارایه شده در سخنانش سالن اجتماعات 1500 نفری کنفرانس را تکان داد. سالن کنفرانس از فعالان جنبش‌های صلح و ترقی خواه محلی و دانشگاهی هم‌راه با بسیاری از معلمان دبستان و دبیرستان پر شده بود.

 

اسمیت و زین در صحبت‌هایشان نقطه نظراتی را بیان کردند، که موضوعات مختلف مورد بحث در کنفرانس را شامل می‌شد. خانم اسمیت یک جمع‌بندی تازه از موضوعاتی نظیر نژاد، طبقه و جنسیت ارایه داد. وی ضمن برشمردن اشتباهات بخش‌هایی از جنبش فمینیستی، که فکر می‌کنند به‌وسیله بمباران می‌توان زنان را آزاد کرد و حمله آمریکا به افغانستان بعد از11سپتامبر را تایید کرده بودند، آنان را مورد انتقاد قرار داد. او از فرهنگ طبقه‌بندی جنسیت و خشونت جنسی به‌عنوان یک استراتژی دولتی نام برد و از الگوی جدید ائتلاف سخن گفت که بنیانش را نه بر قربانی شناختن یک جنس، بلکه سه ستم مرتبط یعنی برده داری، نسل کشی، و دسپوتیزم شرقی می‌گذارد. او در مورد انواع جدید سازماندهی و نیز مدل‌های بومی قدرت بخشی خارج از نظام در آمریکای لاتین براساس احترام متقابل و مسئولیت پذیری، سخنانش را ادامه داد و چشم انداز آینده دولت -  ملت را به پرسش گرفت.

 

سخنرانی هوارد زین این بحث را به میان کشید که چه‌کار باید کرد تا "تاریخ برای همه مفید شود".

 

وی پرسید چرا مردم این‌قدر به وسایل ارتباط جمعی باوردارند؟ و علت آن را "فقدان حافظه‌ی تاریخی" دانست. او گفت:" برای مثال، رئوسای جمهوری آمریکا همیشه درباره علل جنگ‌ها به مردم دروغ گفته اند، و قاعدتا ما باید نسبت به عقلانی رفتارکردن آن‌ها شک کنیم". چرا طوری عمل می کنیم که انگار دیروز به دنیا آمده‌ایم و نه امروز؟ بزرگ‌ترین دروغی که بیش‌تر مردم آن را باور کرده‌اند آن است که بین مردم و حکومت‌گران منافع مشترک ملی وجود دارد. یک بررسی تاریخی به سادگی نشان می‌دهد که بین ما و آن‌ها هیچ منافع مشترکی وجود ندارد. بلکه برعکس آن‌چه وجود دارد یک " برخورد طبقاتی" است. و این فقدان حافظه تاریخی است که بارها و بارها ما را در دام دروغ های  حکومت‌گران می‌اندازد. او گفت که وظیفه ما به‌دست آوردن دوباره تاریخ کشورمان است. مشکل ما جنگ عراق تنها نیست، مشکل خود "جنگ" است که حقوق دمکراتیک ما را بی‌محتوا و تباه می‌سازد و مورد تهدید قرار می‌دهد.

 

محدودیت زمانی باعث شد که بسیاری از شرکت کنندگان سخنرانی‌های خود را کوتاه کنند. و محدودیت این صفحات باعث می‌شود درباره کنفرانسی که روزنامه‌های بسیاری باید به آن بپردازند، فقط به ذکر چند نکته مهم اکتفا کنم. این البته باعث تاثراست، اما "تاریخ‌دانان  ضد جنگ" قول دادند که مقاله‌ها و متن سخنرانی‌های خود را در اولین فرصت در وب سایتشان[6]   بگذارند تا امکان مراجعه مردم به آن فراهم شود.

 

کار گروه " آمریکا در خاورمیانه" به‌ویژه بسیار متنوع و پر مفهوم بود. مگنوس برنهاردسن[7]  از کالج ویلیام این سئوال را مطرح کرد:" عراق کدام است؟" وی نگاه‌های مختلف به عراق یعنی رسانه‌های عراقی، عراق چریک‌ها، عراقی که آرزویش را داریم، و عراق واقعی را تشریح کرد و بیان داشت که عراق واقعی عراقی است که نادیده گرفته می‌شود. مردم عراق تنها از اشغال شدن کشورشان عذاب نمی‌کشند، بلکه آن‌ها دوره‌ای طولانی از جنگ را پشت سر دارند- از جنگ ایران و عراق تا جنگ اول خلیج فارس تا تحریم و تا جنگ جاری کنونی. وی گفت در یک کنفرانس دانشجویان عراقی و آمریکایی در اردن شرکت کرده و دانشجویان عراقی به او گفته‌اند بازگشت به زندگی معمولی روزانه برای‌شان اهمیت جدی دارد. زمانی که کشور درحالت جنگی است و امکان زندگی معمولی نیست، صحبت کردن از هرنوع دمکراسی بی معنی است. لازم است پیش از هر نوع دمکراسی، به شرایط جنگی پایان داده شود.

 

در همین گروه، راهول ماهایان از ان وای یو[8] ، دیدگاه‌های مختلف سیاست خارجی آمریکا در مورد خاورمیانه را تشریح کرد. به نظر او سه جریان فکری در مورد دمکراسی در خاورمیانه وجود دارد.

 

1-         جریان اصلی "گسترش دمکراسی" که این سؤال را مطرح می‌کند: "آیا عرب‌ها آماده پذیرش دمکراسی هستند".

 

2-     دومین جریان فکری چامسکی است که می‌گوید برای آمریکا دمکراسی مهم نیست و فقط دنبال شرایط مناسب برای سرمایه گذاری ، مشابه گذشته است.

 

3-     دیدگاه سوم که نظر ویلیام رابینسون است می‌گوید : آمریکا نوعی حکومت  چند حزبی را گسترش می دهد که طی آن چند گروه متنفذ برای کسب قدرت به رقابت  می‌پردازند.

 

وی گفت در عصر جهانی سازی این نوع حکومت‌ها بیش از انواع دیگرشان در خدمت منافع آمریکا قرار گرفته اند. او مدعی شد که هر سه‌ی این نظرها نقاط ضعفی دارند. او امید به خردگرایی در سیاست خارجی جاری آمریکا را در شرایط فعلی غیرممکن دانست.

 

باید به سخنران دیگری از این گروه نیز اشاره شود. نادا شابوت[9] . صحبت وی درباره حمله فرهنگی به عراق و نابودکردن هنر مدرن 25 سال گذشته عراق بود. کارهای موجود در موزه هنرهای معاصر عراق نابود شده و بناهای دارای نماد گذشته تخریب شده و به‌جای آن نماهایی از"عراق امروز" جایگزین شده است. این درست است که بسیاری از این کارها برای تعریف و تمجید از رژیم صدام ساخته شده، اما بعضی از آن‌ها واقعا هنرمندانه بود. او نسبت به تاثیراتی هشدارداد که نابودی 25 سال هنر یک جامعه می‌تواند در کشور به‌وجود آورد. وی هم‌چنین از هنرمند جدیدی که آمریکایی‌ها او را علم کرده‌اند به نام " پاشی[10]" نام برد که بسیاری از عراقی‌ها معتقدند کارش فریبی بیش نیست. این هنرمند را آمریکا تشویق کرده و کارهایش را هم اکنون در نیویورک به نمایش گذاشته است.

 

گروه دیگر به درخطرقرارگرفتن آزادی آکادمیسین‌ها و شهروندان اشاره کردند که در دوران جنگ ایجاد شده است. سخنرانی کولن وود[11] در باره یک معلم مدرسه ابتدایی در نیویورک بود که به اتهام به اندازه لازم میهن پرست نبودن در جنگ جهانی اول،  مورد محاکمه قرارگرفت و بدین وسیله بسترسازی برای متهم کردن معلمان به عدم وفاداری و اجباری کردن قسم وفاداری برای معلمان مدارس را باعث شد.  

 

پیتر کریستین[12] که پاسخش به یک ایمیل مشکوک در دعوت به برگزاری جشنی برای ارزش‌های نظامی مورد تحریف قرار گرفت و با بوق و کرنا توسط جناح راست منتشر و موجب اخراج وی از دانشگاه خاویر[13] شد، به تشریح  این حملات و دفاع جانانه در مقابل آن‌ها پرداخت. نمونه‌های دیگر آزار و اذیت آکادمیسین‌ها نیز مورد بحث قرار گرفت. سخنرانان دیگر این گروه آمی چو[14] از دانشگاه هاروارد و جفری کر رینچی[15] از دانشگاه کارولینای شمالی بودند.

 

در شنبه شب سخنرانی‌های ایرن جندزایر[16] از دانشگاه بوستن و رشید خلیدی از کلمبیا را شنیدیم. ایرن در مورد ریشه‌های سیاست آمریکا درعراق و حمایت طولانی مدت و همه جانبه  آمریکا از صدام حسین صحبت کرد. او گفت زمانی که این ارتباطات در سال‌های 92-1991  رو شد، باید به  متینگ‌های رسمی ، به‌خصوص میتینگ‌هایی که هنری گونزالس[17] برپا می کرد، توجه بیشتری می کردیم.

 

سخنرانی رشید خلید از هر نظر فوق‌العاده بود. او درباره اهداف آمریکا در عراق و نمونه‌های مشخصی ازشکستی که نصیب آن شده  صحبت کرد و نسبت به اعتیاد آمریکا به قدرت و جنگ هشدار داد و گفته جیمز مادیسن[18] را تکرارکرد که جنگ برای حقوق دمکراتیک مهلک است و آن‌ها را تخریب کرده و بی‌محتوا می‌سازد. به‌نظر او دولت بوش به‌طورعلنی قوانین ملی و بین‌المللی را زیرپا می‌گذارد. وی متذکرشد با این‌که مردم با جنگ مخالفند و عقیده دارند جنگ اشتباه بوده است، اما هنوز این عقیده به وسایل ارتباط جمعی و ساختار سیاسی حاکم راه نیافته است. اما زمان آن رسیده که به هردوی این موارد توجه شود. ما باید علیه جنگ مبارزه کنیم و علیه تاثیرات حاکمیت امپراتوری بر مردم، سازمان امنیت ملی، و محدود کردن آزادی‌های مدنی به‌مخالفت برخیزیم.

 

موضوع آخرین گروه در روز یکشنبه صبح عبارت بود از " آن‌چه فعالین اجتماعی و تاریخ‌دانان می‌توانند از یک‌دیگر فرا بگیرند". دن برگر[19]  در مورد کتابش درباره گروه "ودر آندرگراند"[20]  صحبت کرد. او معتقد بود نظرات ضد امپریالیستی این گروه و مقابله اش با نظریه برتری نژاد سفید و عملگرایی آن بسیار مهم است. یکی از اعضای گروه  خواستار حفظ میراث مبارزاتی آن‌ها شد. کارولین ایزنبرگ[21] با آن مخالفت کرد و گفت ما اگر بخواهیم از اشتباهاتمان درس بگیریم، باید جنبش ضد جنگ ویتنام را با دقت مورد بررسی قراردهیم، تا بتوانیم جنبش ضد جنگ قوی‌تری ایجاد کنیم. عنوان سخنرانی وی " فحاشی‌های نیکسون و کسینجربه جنبش صلح" بود. بسیاری از سخنرانان از اهمیت بسیار زیاد جنبش ضد جنگ توسط سربازانی که از جنگ بازگشته‌اند صحبت کردند و شهامت خانواده‌ی نظامیان به‌خصوص سیدنی شیهان[22] را ستودند

 

در اختتام کنفرانس، مارگرت پاور[23] رئیس تاریخ‌دانان علیه جنگ برای صحبت و بحث درباره تاکتیک‌ها و ارایه برنامه‌ای برای آینده فراخوانی صادر کرد. ایده‌های ارایه شده این بود که:

 

1- اعلام روزی به عنوان "روز ملی" برای بحث آزاد درباره جنگ احتمالا در پاییز به‌منظور فشار وارد آوردن به کنگره برای بازگرداندن سربازان و قطع بودجه جنگ

 

2- جمع آوری گفته‌های سربازان و خانواده‌هایشان درباره جنگ

 

3- انتشار اعلامیه‌های کوتاه با موضوع‌های گوناگون

 

4- و کار برروی معلمان علوم اجتماعی مدارس راهنمایی و دبیرستان

 

زمانی که از کنفرانس بیرون آمدم، به موزه و کتابخانه لیندون جانسون سری زدم و از جلوی لیموزین و سایر یادگاری‌های پرزیدنت جانسون رد شدم. آن‌جا فیلم تظاهرات 1967 در برابر پنتاگون[24] را نشان می‌دادند. من به تماشای  دانشجویان و دانش آموزان، راهبه‌ها، کشیش‌ها، سربازان، بریگارد آبراهام لینکلن، اعضای اتحادیه‌ها و مردم عادی پرداختم که به سکوت اما در صفی واحد و دوش به دوش راهپیمایی می‌کردند. به‌خاطر آوردم که مخالفت با جنگ ویتنام تا چه حد گسترده بود و در بین آنان چهره‌های آشنایی را دیدم که در آن روزگار دوره جوانی و دانشجویی خود را می گذراندند

 

 

--------------------------------------------------------------------------------

 

[1] Judy Atkins

 

[2] Historians Against the War (HAW)

 

[3] David Horowitz

 

[4] Howard Zinn

 

[5] Andrea Smith

 

[6] http://www.historianagainstwar.org/

 

[7] Magnus Bernhardson

 

[8] NYU New York University

 

[9] Nada Shabout

 

[10] Pashi

 

[11] Colleen Wood

 

[12] Peter Kirstein

 

[13] Xavier University

 

[14] Amee Chew

 

[15] Jeffrey Kerr-Ritchie

 

[16] Irene Gendzier

 

[17] Henry Gonzalez

 

[18] James Madison

 

[19] Dan Berger

 

[20] گروهی ضد نژاد پرستی و مخالف با جنگ ویتنام که به جنگ نظامی علیه دولت وقت آمریکا پرداخت

 

[21] Carolyn Eisenberg

 

[22] Cindy Sheehan

 

 

 

[23] Margaret Power

 

[24]بزرگترین تظاهرات ضد جنگ ویتنام

 

منبع : فرهنگ توسعه