زنان كارگر، نيمه پنهان
ساناز فروهر
کارگران و بخصوص کودکان و زنان کار همواره آسيب پذير ترين قشر کارگران
محسوب مي شوند و محروميت ها و سختي هاي فراواني را متحمل شده اند.
آمار و گزارشات نشان مي دهد که يک سوم از کارگران را زنان تشکيل مي
دهند که در طول تاريخ سهم آنان نسبت به مردان در تمامي جوانب کاري
تضيع شده است. زنان کارگر در شرايط سخت و بد محيط کارگاه ها و توليدات
پوشاک و کارخانه ها براي تامين اوليه نياز خانواده تلاش مي کنند و
همدوش و پا به پاي مردان کار مي کنند ولي هرگز از حقوق مساوي برخوردار
نبوده اند. حقوق و دستمزد زنان براساس جنسيتشان پرداخت مي شود نه
ميزان کارشان!! کارفرمايان و شرکت ها به علت اينکه زنان را نان آور و
محور اصلي تامين کننده خانواده نمي دانند و براين باورغلط تاکيد دارند
در مقابل کار برابر زنان دستمزدهايي به مراتب پائين نسبت به مردان و
حداقل حقوق را پرداخت مي کنند.
در کارخانجات و توليدي ها از زنان بيشتر براي انجام کارهاي بي تحرک
وخسته کننده مانند: پاک کردن کشمش ، حبــوبات, چـرخکاري, گل سازي و...
بصــورت تمام وقــت و بي وقفه و بدون آنتراکت (استراحت) کار مي کشند که
باعث آسيب هاي جسمي و رواني آنان مي شود و به همين علت زنان
كارگربيشتر در معرض آسيب هاي روحي و افسردگي قرار دارند.
زنان به دليل عدم امنيت شغلي ، ترس از ازدست دادن شغل و نيافتن شغلي
که داراي امنيت مکاني و حفظ حريم آنان باشد, با تمامي شرايط نامطلوب
محيطي و حجم زياد کار مي سازند و هرگز به شرايط موجود معترض نمي شوند،
مطالعات نشان مي دهد که زنان نسبت به انجام کارها از دقت و وسواس و
تعهدکاري بيشتري برخوردارند و اين يک مزيت بزرگ براي کارفرمايان است
که با حداقل دستمزد، بالاترين بازدهي وبهترين کار را ارائه مي دهند.
در ادارات دولتي و يا شرکت ها اگر قرار باشد استخدامي صورت بگيرد اين
مردان هستند که از اولويت هاي استخدامي برخوردار مي شوند و حتي بدون
توجه به سابقه کار و گاهي بدون توجه به تحصيلات استخدام در وهله اول در
مورد جنس مذکر صورت مي گيرد و تمامي زنان چه کارمند و چه کارگر در
هرجايي كه کار کنند اين تبعيض و بي عدالتي را حس مي کنند.
عدم آگاهي زنان به قوانين کار ، ضعف و ناتواني برخورد قاطع قوانين با
افرادي سودجو و کارفرمايان باعث تضييع حقوق زنان کارگر شده است و
معمولا از اين نيروها بصورت موقت و روزمزد استفاده مي کنند تا متحمل
هيچگونه پرداخت حق بيمه نشوند و اين زنان گاهي تمام عمر خود را اين
مکان ها سپري مي کنند بدون اينکه از هيچ پشتوانه و امنيت کاري برخوردار
باشند و زماني که فرسوده و از کار افتاده مي شوند و يا در حين کار دچار
آسيب هاي جسمي مي شوند و سلامتشان به مخاطره مي افتد کارفرمايان به
راحتي از پذيرفتن آنها بر سرِ كار امتناع مي ورزند.
امروزه به دلايل شرايط سخت اقتصادي, زنان سهم بزرگي در پيشبرد اقتصاد
هر جامعه و خانواده ايفا مي کنند و براي تامين مخارج زندگي زنان و
مردان همراهِ هم کار مي کنند تا شايد بتوانند تا حدودي مشکلات زندگي
را کاهش دهند و مشاركت زنان در تمامي عرصه هاي اجتماعي و اقتصادي
جامعه كنوني و رو به توسعه و پيشرفت، نياز به حمايت و پشتيباني و
قوانين محكم تر و بدون تبعيض جنسي را طلب مي كند.
منبع : کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان ایران |