بازگشت به صفحه نخست

 

 

گزارشی از تجمع اعتراض آمیز جمعی از معلمان حق التدریس اخراجی استان فارس

 

امروز 13 ارديبهشت ماه 1385 تجمع اعتراض آمیزی توسط جمعی از معلمان حق التدریس زن از استان فارس در جلوی درب وزارتخانه آموزش و پرورش واقع در میدان فردوسی خیابان سپهبد قرنی صورت گرفت که عرض خیابان  توسط معلمین معترض مسدود شد و عبور و مرور خودروها با کندی صورت گرفت كه با دخالت نيروهاي انتظامي و هول دادن آنان را مجبور كردند كه به پياده روها بروند .

معلمان با خود تراكت هايي با عناوین:  حقوق ماهی 30 هزار تومان که اخراج شدن نداره ، آیا فریاد رسی هست؟ ، روز معلم بر حق التدریسان اخراجی مبارک باد!  ، به جای انرژی هسته ای  به مشکلات معلمان اخراجی رسیدگی کنید و... در دست داشتند كه با خشونت توسط نيروهاي انتظامي اين تراكت ها پاره شد.

با دو تن  از معلمان معترض مصاحبه اي صورت گرفت

س: لطفا بگید از کدام استان آمدید و تجمع برای چیه و مطالباتتون چی هست؟

ما از استان فارس اومدیم و بعد از چندين سال كار كردن با تحصيلات ليسانس و بالاتر و در رشته هاي مختلف ما رو اخراج کردن و گفتند دیگه به ما نیاز ندارند،  الان 3 روزه که اینجائیم و شب و روز همیجا می خوابیم  و (با چشمانی گریان) ادامه داد آيا  این حق ماست که بعد از 3 یا  5 سال اخراج بشيم، مردم روی ما چه فکری می کنن؟ بچه ام  روی من چه فکری می کنه نمی گه مامانم چه کار خلافی کرده که الان اخراجش کردن من چطوری اینو به بچه ام بفهمونم، وقتی من ازدواج کردم شاغل بودم درسته که انتخاب ما و ازدواجمون براین اساس نبود ولی به هرحال همسرم وخودم  روي اين شغلم حساب کرديم،  زندگی سخته اگه من کار نکنم چطوری شکم 3 تا بچه رو سیرکنیم، بخدا قسم (بغضش رو فرو داد) شوهرم گفته بیا بچه ها رو بسپاریم بهزیستی!  باید برم  گدایی کنم؟  ارج و قرب معلمو اینطوری نگه می دارن؟ من خودم  به رئیس جمهور رای دادم که به داد ما و به درد مردم برسه،  ما پیش رئیس جمهور هم رفتیم یه نامه برای رسیدگی به وضعیت ما داده ولی  الان سه روز که اینجا خوابیدم تا بحال کسی نیومده بگه درد شما چیه، هیچکس به حرف ما گوش نمی ده، سه شب كه جلوی همين در وزارتخانه کنار خیابون خوابیدم صبح یه آقای مسنی دلش سوخت  و اومد توی کف دستم 50 تومان پول گذاشت  فکر کرد من گدام که کنار خیابون نشستم،  این حق زحمات چندین ساله منه که بعد از اینهمه سال به من اینطوری توهین بشه و به من به چشم یه گدا نگاه کنن من ِ معلم دیگه چه ارزشی برای شاگردام دارم؟

خانم دیگری می گفت: جذب نيروهاي موقت و عدم امکان استخدام چرا فقط برای ماهاست؟ خیلی های دیگه كه نورچشمي هستند براساس روابط  نه ضوابط استخدام شدن باید به داد ما برسن مگه خون اونها رنگين تر از ماهاست،  اگه استخدامي صورت نمي گيره چرا براي يه عده هست؟  دولت  بجای اشتغال زایی داره اشتغال زدایی می کنه،  و تمام نيروهاي شركتي و قراردادي رو اخراج مي كنه منی که شاغل هستم کار رو از من می گیرن اونوقت چطور می خوان جوونها رو ببرن سرکار و ايجاد اشتغال كنن؟ ما  برای گرفتن حقوقمون معترضیم اونوقت نیروهای انتظامی به ما حمله ور می شه  و معلمان رو هل می دن اینه حق یه معلمی که سالیان سال زحمت کشیده و برای بچه ها دل سوزونده؟

س: تا کی این تجمع و اعتراض ادامه داره؟

تا زمانی که یه نفر پیدا بشه و به ما جواب بده،  تا زمانی که بتونیم اعتراضمون رو به گوش وزیر برسونیم و به مشکل ما رسیدگی بشه، آنقدر اينجا مي شينيم تا يه جوابي به ما داده بشه، الان 3 روز تمام تشنه و گرسنه اينجائيم چرا كسي به داد ما نمي رسه؟

منبع : کانون دفاع از حقوق زنان و کودکان ایران