بازگشت به صفحه نخست

 

نگاهی به رویدادهای جنبش کارگری در اسفند ماه 84

زینت میرهاشمی

Zinat_mirhashemi@yahoo.fr 

ولی فقیه نظام با برگماری احمدی نژاد به ریاست جمهوری و تشدید بحران در خارج از مرزهای ایران با دستهای بازتری به سرکوب جنبشهای اجتماعی، بگیر و ببند و اعدام دست می زند. مدافعان جهل و جنایت در شرایط بحرانی چهره خشن خودشان را در همه ابعاد زندگی مردم نشان می دهد. مردم ایران در برابر این گستاخی و در پیکار مقاومت خود راه حلهای نو بر می گزینند. زنان شجاعانه در 8 مارس شعار «جهانی دیگر ممکن است»، «صلح، عدالت و همبستگی» را سر می دهند و خود را سازندگان این جهان می دانند. کارگران و مزدبگیران با اعتراض خود ژستهای پوپولیستی احمدی نژاد را فریب دانسته و نشان می دهند که او از دل سیاستهای ولی فقیه سربرآورده و قلبش برای این نظام می تپد نه برای مردم.
گروه دیده بان حقوق بشر در اطلاعیه ای با استناد به مطبوعات رژیم اعلام کرد که «از هنگامی که احمدی نژاد ریاست جمهوری ایران را به عهده گرفته، شمار اعدام در این کشور افزایش یافته است و تنها در بهمن ماه (21 ژانویه تا نوزدهم فوریه) گذشه ده نفر اعدام و 21 تن دیگر به اعدام محکوم شده اند.» به این پرونده جنایتکارانه رژیم باید افزایش ضرب و شتم کارگران، دستگیری کارگران شرکت واحد و زیرفشار قراردادن فعالان سندیکایی و نیز سرکوب زنان را اضافه کرد.
رژیم ابران در دوره حکومت ننگین و جنایتبارش نشان داده که در لحظه های بحرانی در حین نشان دادن قدرت، از ترس و زبونی و برای حفظ پیکر فرتوت نظام، سرکوب را بالا برده و دست به سرکوب کارگران، مزدبگیران، زنان و نیز زندانیان سیاسی می زند. نمونه آن ضرب و شتم کارگران «پوشش رشت» روز یکشنبه 28 اسفند است.
در ماه گذشته چندین حرکت اعتراضی کارگران مورد یورش ماموران نیروهای انتظامی قرار گرفت که به مجروح شدن کارگرانی که با دستهای خالی برای گرفتن حقوقشان به پا خواسته اند انجامید.
علامرضا میرزایی، عضو هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، روز سه شنبه 9 اسفند به دنبال احضار، به زندان برده شد. هنوز تعدادی از دستگیرشدگان سندیکای کارگران شرکت واحد در زندان و زیر فشار و شکنجه هستند و کارگرانی که آزاد شده اند از شغل خود محروم شده اند.
سرکوب از یک طرف و وضعیت بحرانی و رکود اقتصادی، افزایش بیکاری و عدم تامین شغلی مهاجرت متخصصان را به همراه داشته و همچنان ایران در ردیف کشورهایی است که بیشترین موج فرار مغزها از کشور را دارد.
به گزارش ایلنا شنبه 6 اسفند دکتر پورفیض رئیس پارک علم و فن آوری استان آذربایجان شرقی در کارگاه آموزشی توسعه استراتژی اتحادیه کارگری، جهانی سازی و خصوصی سازی در تبریز گفت: «ایران در مقایسه با 91 کشور در حال توسعه از نظر فرار مغزها رتبه اول را دارد.»
وی اضافه کرد «سالانه 150 هزار نفر مهاجرت می کنند. از 125 نفر دانش آموزی که در سه سال گذشته در المپیادهای جهانی رتبه عالی کسب نموده اند 75 درصد آنها در دانشگاههای خارج تحصیل می کنند. در سال گذشته از 376 نفر برگزیده المپیادهای علمی 109 نفر مهاجرت کرده اند.»
پورفیض در رابطه با صدمه مالی که از فرار مغزها به اقتصاد ایران وارد شده است می گوید که: «فرار مغزها 2 هزار میلیارد دلار به ایران خسارت وارد کرده که معادل فروش صد سال نفت ایران است.»
پایان هر سال تعیین حداقل دستمزد از طرف کمیته ای مرکب از نمایندگان دولت، کارفرما و به اصطلاح نماینده کارگران تعیین می گردد. در غیاب نماینده واقعی کارگران و عدم توجه به سبد هزینه کارگران همراه با رشد تورم، این حداقل دستمزد هر ساله کارگران را به خط فقر نزدیک تر کرده است.
در حالی که خط فقر از طرف اعضای وابسته به نهادهای کارگری دولتی، 200 هزار تومان اعلام شده است (این رقم در آمارهای داده شده در رسانه های رژیم به 300 هزار تومان می رسد)، حداقل دستمزد از طرف وزارت کار برای کارگران در سالی که اکنون آغاز شده است، 150 هزار تومان تعیین شده است. افزایش 25 هزار تومان در یک سال که هیچ تناسبی با افزایش نرخ تورم و رشد قیمتها ندارد. با توجه به فاصله عظیم حقوق تعیین شده از طرف شورای عالی کار با سبد هزینه کارگران و مزدبگیران از سال 57 تا کنون، هر سال شمار بیشتری از کارگران به لشکر فقیران افزوده می شوند. فقر طی این سالها در میان مردم طبقه متوسط و زحمتکشان همگانیتر شده است. در واحدهای کوچک تولیدی و یا واحدهایی که قانون کار شامل آنها نمی شود کارگران شاغل در آن حقوقی بسیار کمتر از حقوق تعیین شده دریافت می کنند. بسیاری از کارگران شهرداری تهران، در ازای 8 ساعت کار روزانه و 7 روز کار در هفته 110 هزار تومان حقوق می گیرند. بر اساس گزار ش ایلنا جمعه 26 اسفند ، این کارگران 7 روز در هفته بدون تعطیل رسمی کار می کنند. دبیر انجمن صنفی کارگران خباز واقع در کرمانشاه در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا روز سه شنبه 9 اسفند گفت که: «80 درصد کارگران خباز استان کرمانشاه کمت
ر از 100 هزار تومان حقوق می گیرند.»
عدم تناسب مزد کارگران و مزدبگیران با سبد هزینه زندگی و رشد فزاینده تورم، قدرت خرید کارگران را هر چه بیشتر کاهش می دهد و آنان را به فقر نزدیکتر می کند. علیرضا محجوب نماینده مجلس رژیم در گفتگو با ایسنا جمعه 12 اسفند گقت: «قدرت خرید کارگران ایرانی 126 برابر کاهش یافته است.»
در کشوری که از منابع طبیعی سرشار برخوردار است و قیمت نفت با افزایش چشمگیری روبرو بوده است، کودکان کارگران با شکمهای گرسنه سر بر بالین می گذارند و قدرت پرداخت شهریه و خرید دفتر و مداد برای تحصیل ندارند. این افزایش نفت طی چند سال اخیر که رقمی قابل توجه است فقط جیبهای آخوندهای در قدرت و وابستگان آنها را سنگینتر کرده است. سنگینی این ثروت بادآورده در این جیبها را از روی لایحه تصویب شده بودجه سال آینده در مجلس می توان فهمید. تعیین هزینه در این لایحه آن قدر افتضاح آور است که صدای نماینده محلس رژیم هم در آمده است.
اکبر اعملی نماینده تبریز می گوید: «720 میلیارد تومانی که قرار بود برای همسان سازی حقوق بازنشستگان هزینه شود را بین بسیج، صدا و سیما، ناجا و دادگاه ویژه روحانیت تقسیم کردند.»
بر اساس تصویب کمیسیون تلفیق، این 720 میلیارد تومان، 50 میلیارد به بسیج، 50 میلیارد به صدا و سیما، 30 میلیارد به وزارت کشور 30 میلیارد به ناجا، 15 میلیارد به دادگاه ویژه روحانیت و ... در نظر گرفته شده است. تعیین حداقل دستمزد برای سال 85 از طرف شورای عالی کار که در فقدان نمایندگان مستقل کارگری صورت گرفته است از چالشهای کارگران و مزدبگیران در روزها و ماههای آینده خواهد بود.
روز سه شنبه 23 اسفند، «تفاهمنامه ای» بین وزیر کار و فرمانده بسیج امضا شد. بر اساس اظهارات وزیر کار، این تفاهمنامه برای ارائه مشاوره شغلی از طرف بسیج به جویندگان کار امضا شده است. پاسدار وزیر با تقدیر از نقش بسیج در جنگ، خواهان خدمات آنها به بخش کاریابی وزارت کار است. سپاه و بسیج به عنوان بازوی نظامی ولایت فقیه تا کنون نقش سرکوب و خشونت را در مورد کارگران، زنان، دانشجویان ایفا کرده است. آخرین نمونه آن روز دوشنبه 23 اسفند، نقش بسیجیها در سرکوب اعتراض دانشجویان دانشگاه «صنعتی شریف» در برابر تبدیل دانشگاه به محل گورستان بوده است.
اقدام وزارت کار در حالی صورت می گیرد که عدم امنیت شغلی یکی از تهدیدهای جدی علیه کارگرن و مزدبگیران است. در بحرانی که به دنبال سیاست خصوصی سازی و اجرای سیاستهای نئولیبرالیستی سرمایه داری جهانی در ایران پیش آمده است هر روز با لغو قراردادهای طولانی و جایگزینی قراردادهای پیمانی و کوتاه مدت، کارگران بیشتری از کار اخراج شده و به صف بیکاران روانه می شوند. از طرفی دیگر کارگرانی که برای حقوق خود دست به اعتراض و اعتصاب بزنند از داشتن کار محروم می شوند که نمونه آن کارگران زندانی شرکت واحد است که بعد از آزادی از کار محروم شده اند.
وزیر کار با این سیاست بسیج گونه اش و با دخالت دادن پاسدارها در برخورد با نیروی کار، قصد دارد فرصتهای شغلی ایجاد شده را در اختیار کسانی قرار دهد که از قیف سازماندهی بسیج بیرون آمده باشند. برای مثال سهمیه بندی بسیج در ورودی دانشگاهها و یا نهادهای دیگر...
وزیر کار در توجیه این تفاهمنامه آشکارا این امر را تایید می کند و می گوید:«شاید فردی 2 سال بیکار باشد و فرد دیگری به محض فارغ التحصیل شدن شاغل شود، که فرد دوم از مشاوره شغلی استفاده کرده باشد.» (منظور مشاوره با بسیجیها است)
سید محمد حجازی فرمانده بسیج در مورد نقش بسیج در وزارت کار می گوید:«افرادي را كه در اردوهاي بسيج شركت مي كنند، با خدمات بازار كار آشنا كرده و به عرصه اشتغال واردشان كنيم.» بسیجیها و پاسداران که در دولت احمدی نژاد نقش چشمگیری دارند، دست درازی به نیروی کار و مجبور کردن افراد برای راه یابی به اشتغال به داخل شدن در بسیج، تعرض آَشکار به شرایط نیروی کار و وضعیت کارگران و مزدبگیران و محکوم است.
در سال گذشته تعدادی از واحدهای تولیدی در اثر بحران و رکود تعطیل شده و هزارها کارگر شاغل آن به خیل بیکاران و بلاتکیفان پیوستند. بر اساس

گزارش ایلنا چهارشنبه 3 اسفند در سال 84 ، فقط در استان قزوین 16 واحد تولیدی تعطیل شده است.

400 شرکت تولیدی لوازم خانگی و برقی کشور با بحران روبرو هستند که

امکان دارد مانند صنایع نساجی به تعطیلی کشانده شوند. این تنها دو نمونه آماری است که در رسانه های رژیم منعکس شده است. ابعاد فاجعه بیش از این آمارها است که می توان از ابعاد اعتراضهای کارگری متوجه آن شد.

بر اساس گزارش خبرگزاری ایلنا جمعه 12 اسفند، 25 واحد تولیدی و صنعتی در استان ایلام از ابتدای سال 84، تعطیل شده و در این مدت بیش از یک هزار و 300 کارگر شغل خود را از دست داده اند و بیش از 150 واحد تولیدی در سطح استان ایلام دارای بحران مالی و در آستانه ورشکستگی و تعطیلی قرار دارند. بنا بر گزارش خبرگزاری ایلنا روز شنبه 13 اسفند 84 ، بیش از 100 واحد تولیدی و صنعتی در پاکدشت در سال 84 تعطیل شده و در اثر آن 15 هزار کارگر بیکار شده اند.

در ماهی که گذشت اعتراضهای کارگری در رابطه با عدم دریافت حقوق، عدم امنیت شغلی، بیکاری و بلاتکلیفی جریان داشت.  صدها کارگر «معدن سنگرود» همراه با خانواده هایشان دست به اعتراض گسترده زدند. این کارگران اعلام کردند که به تجمع اعتراض آمیز خود در داخل معدن تا لحظه حركت مجدد خود به سوي تهران ادامه داده و اين‌‏بار تا گرفتن حقوق مسلم خود، دست از اعتصاب و اعتراض نخواهند كشيد. کارگران این معدن به مدت 13 ماه است که حقوقشان پرداخت نشده و به همین دلیل بارها دست به اعتراض زدند و هفته گذشته به تهران آمدند.

در رویدادی دیگر بیش از 200 تن از کارگران شرکت ملی ساخمان ایلام که مدت 3 ماه است حقوقشان را دریافت نکرده اند دست به اعتراض زدند. کارگرانی که مزد دریافت می کنند با عبور از خط فقر در شرایط نامساعدتری هر روز قرار می گیرند.

هزار تن از کارگران معدن زعال سنگ «همکار» واقع در کرمان در سومین هفته اسفند ماه اعتصاب خود را آغاز کردند و به مدت یک هفته جریان داشت. اعتصاب کارگران این معدن در اعتراض به «عدم طرح طبقه بندی مشاغل، نبود امنیت شغلی و گسترش قراردادهای موقت و تفاوت پرداختیها» است. 

کارگران معدن با شرایط کاری بسیار سنگین که آنها را در سنین کم دچار بیماریهای ریوی می کند حتا از حقوق مطرح شده در قوانین کار رژیم بی بهره اند. در حالی که حداقل حقوق تعیین شده در سال جاری 122 هزار تومان است، کارگران معدن بین 80 تا 90 هزار تومان حقوق دریافت می کنند. از طرفی این حقوق هم به موقع با آنها پرداخت نمی شود.

سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه طی اطلاعیه ای به تاریخ 27 بهمن، اعلام کرد که «مسئولان جمهوری اسلامی ایران پس از دستگیری و بازداشت کارگران و فعالان سندیکایی، اعلام کرده اند که در صورت امضای تعهد مبنی بر عدم فعالیت سندیکایی – اتحادیه ای آزاد خواهند شد.»

این کارگران بار دیگر بر خواسته های خود تاکید کردند. خواسته های آنان:

1. به رسميت شناختن سنديکا از جانب دولت جمهوری اسلامی ايران

2. آزادی بدون قيد و شرط کليه ی فعالان سنديکای کارگران شرکت واحد

3. پذيرش قرارداد دسته جمعي است.

 

کارگران شرکت تولیدی «لامپ قزوین» روز دوشنبه اول اسفند در مقابل فرمانداری شهر صنعتی البرز قزوین دست به تجمع اعتراض آمیز زدند. این کارگران بیش از 8 ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند.  

 

کارگران واحد تولیدی «فرنخ و مه نخ» روز چهارشنبه 3 اسفند برای سومین روز متوالی در محوطه کارخانه تجمع اعتراضی بر پا کردند. خبرگزاری ایلنا تعداد این کارگران را 1200 نفر اعلام کرده است. این کارگران به عدم دریافت مزایا، عیدی و حقوق خود در سال گذشته اعتراض داشتند.

کارگران شرکت «مقره سازی ایران» واقع در ساوه روز شنبه 6 اسفند در اعتراض به عدم پرداخت به موقع حقوق خود و عدم تمدید قرارداد کارکنان قراردادی،  به مدت چند ساعت دست از کار کشیدند و در مقابل دفتر مدیریت تجمع اعتراضی بر پا نمودند.

کارگران ریسندگی «رحیم زاد» واقع در استان اصفهان، روز دوشنبه و سه شنبه 8 و 9 اسفند جاده اصفهان به تهران را به مدت 2 ساعت بستند. این کارگران به عدم دریافت 3 ماه حقوق خود اعتراض داشتند.   

کارگران شرکت تولیدی قطعات فولادی در کرج روز چهارشنبه 12 اسفند در اعتراض به عدم دریافت حقوق خود در سالن غذاخوری دست به اعتصاب زدند.  

کارگران «ایران برک» واقع در رشت روز یکشنبه 14 اسفند در مقابل اداره که صنایع تجمع اعتراض آمیز بر پا نمودند. این کارگران به عدم دریافت بیش از 11 ماه حقوق خود اعتراض داشتند.  

کارگران صنایع پوشش گیلان روز یکشنبه 14 اسفند با آتش زدن لاستیک جاده رشت – انزلی را برای چند ساعت بستند. بر اساس گزارش ایلنا 14 اسفند در این اعتراض صدها کارگر شرکت داشتند. علت اعتراض آنها عدم دریافت حقوقشان که بیش از 5 آبان ماه است که به تعویق افتاده است، بود.

کارگران شیشه میرال که ماهها است به دلیل عدم دریافت حقوق تا کنون چندین بار دست به اعتراض زده اند. آنها روز یکشنبه 14 اسفند در مقابل در ورودی کارخانه آتش بر پا کردند. بر اساس گزارش ایلنا 14 اسفند، یکی از کارگران معترض می گوید که «از امروز تا زمانی که حقوق و مزایای معوقه مان را دریافت نکنیم، آتش سوزیها ادامه دارد.» این کارگران به مدت 11 ماه است که حقوقی دریافت نکرده اند. تعداد کارگران شرکت کننده در این اعتراض 150 نفر بوده است.
فرهنگیان روز سه شنبه 16 اسفند در اعتراض به طرح بودجه دولت در سال 85 و اعتراض به وضعیت حقوقی خود در مقابل مجلس دست به تجمع اعتراضی زدند.  

کارگران «قطعات فولادی» روز جمعه 26 اسفند در مقابل سازمان کار و آموزشی فنی و حرفه ای در کرج تجمع اعتراضی کردند. این کارگران به عدم دریافت 4 ماه حقوقشان اعتراض داشتند.  

 کارگران بازخرید شده شرکت مخابرات روز یکشنبه 21 اسفند در اعتراض به وضعیت خود در مقابل دفتر ریس جمهوری تجمع نمودند. این کارگران که به اجبار بازخرید شده اند بعد از 4 سال هنوز بلاتکیفند.

تجمع اعتراضی کارگران «صنایع پوشش رشت» در روز یکشنبه 28 اسفند با یورش نیروهای انتظامی مواجه شد. کارگران این واحد تولیدی در اعتراض به عدم دریافت حقوقشان به مدت 5 ماه، دست به اعتراض زده و جاده اصلی رشت – بندر انزلی را به مدت یک ساعت بستند. مزدوران جمهوری اسلامی به کارگران حمله کردند و تعدادی از آنها را مجروح کردند.

بر اساس گزارش ایلنا سه شنبه اول فروردین، «در برخورد عوامل نیروهای انتظامی چند نفر از کارگران این واحد صنعتی از ناحیه دست، پا، گردن و سر دچار جراحت، ضرب دیدگی و حتی شکستگی شدند.»

صنایع نساجی که از جمله واحدهای پایه ای تولیدی ایران در قبل از انقلاب محسوب می شد در سالهای اخیر دچار بحران شده و تقریبا این بخش تولیدی به ورشکستگی کشیده شده است. کارگران زیادی در این صنایع مشغول به کار بوده اند که به صف بیکاران و بلاتکلیفان پیوسته اند. به همین دلیل چندین سال است که کارگران وابسته به این صنایع برای حقوقشان مبارزه می کنند.

بعد از اعتراض کارگران شرکت ریسندگی صنایع پوشش رشت، کارگران یک شرکت ریسندگی دیگر تهدید کرده اند که اگر حقوقشان پرداخت نشود آنها هم مثل کارگران صنایع پوشش اقدام به بسته نمودن جاده اصلی رشت، فومن خواهند کرد.  

دستگیری کارگرانی که برای دفاع از حقوقشان به پا خواسته اند، دستگیری و ضرب و شتم زنان که در اعتراض به تبعیض و خشونت در روز 8 مارس دست به گردهمایی زدند، فشار به زندانیان سیاسی و تهدید به اعدام، همه اینها جنایت علیه بشریت است و توسط رژیمی انجام می شود که برای حفظ  قدرت از به کار بستن هیچ گونه شیوه ی رذیلانه کوتاهی نمی کند. همبستگی، اتحاد و سازمانیابی مستقل و سراسری جنبش کارگری در پیوند با جنبش زنان و جوانان راهکار موثر در وارد کردن ضربه اساسی به این رژیم پوسیده است.