بازگشت به صفحه نخست

  

سرمقاله ی لوموند 16 مارس

عباس تحقیر شد

برگردان : نادر نوری زاده

 

ربودن اتباع خارجی در سرزمینهای فلسطینی پس از یورش اسرائیلی ها به بازداشتگاه اریحا، برای گرفتن زندانیان آن، باید به شدیدترین وجه محکوم شود، بهمان شدت که برای حمله به کنسولگری انگلیس انجام گرفت. این کارها، اقداماتی کاملا احمقانه و غیر قابل پدیرش هستند. مگر، با تهدید وابستگان سازمانهای حقوق بشری یا روزنامه نگاران، که برای بررسی مشقت و سختی زندگی درغزه به آنجا آمده اند، آرمانهای فلسطینی بازتاب بهتری به خود خواهند گرفت؟ نمایش اریحا، تنها باعث منزوی شدن هر چه بیشتر کمپ فلسطینیها می شود.

 

اهود اولمر نخست وزیر اسرائیل، طی دو هفته باقی مانده به انتخابات 28 مارس، می بایستی پوششی معقول برای اقدامی نظامی، از طریق نیروئی، پیدا میکرد، که نتیجه اش شک و شبهه ای برنمی انگیخت. ولی چنین « پیروزی» برای اسرائیلی ها، سئوالات زیادی را نیز مطرح می نماید. نخستین آنها، تحقیر کردن فلسطینیها است بویژه محمود عباس رئیس دولت خودگردان فلسطینی. اسرائیل از طریق حمله و تصاحب زندانها ئیکه تحت پوشش اتوریته ی خود بوده، نمیتوانست با تمسک به زور، بهتر تشخیص دهد که چه تعدادی از این پارتیزانها ی خسته ناپذیر از دیالوگ، از دید آنها نا مشخص مانده اند.

 

پس از گذشت، کمی، بیش از یک سال از انتخابات، آقای عباس می تواند فقط ترازنامه اولیه ای از روابط خود با دولت اسرائیلی ارائه دهد : غزه بیشتر از هر زمانی دیگر، توسط اسرائیلیها محاصره شده و ساحل غربی رود اردن، بطور کامل، مجددا به اشغال آنها در آمده که در حلقه ی محاصره ی « ارتش دفاعی اسرائیل» باقی خواهد ماند.  هیچ چیز دیگری از رسالت مذاکرات باقی نمی ماند. برعکس، تزهای حماس، که تنها، متوصل به زور و قدرت را مطرح می نمایند، جایگاه برتری پیدا می کنند.

 

پذیرش یورش نظامی اسرائیلی ها توسط جوامع بین المللی ذیربط– ایالات متحده و اتحادیه ی اروپا – نیز مبهوت کننده است. تصور می شد که لازم باشد بعد از پیروزی حماس در 25 ژانویه، برای کنارگذاشتن اسلامیستها، از «مدره ها» پشتیبانی بشود. و اینست  «مدره ها» با چرخشی مضحک، بدون اینکه سر و صدائی هم بلند شود. چگونه انتظار دارند که فلسطینیها «ساختارهای تروریستی» را از میان بردارند و همزمان به پذیرند که اسرائیل اقداماتی درخور وضعیت خود در سرزمین آنها بعمل آورد؟

 

توصل به زور در اریحا، گام لجوجانه ی جدیدی، برای بهم پاشیدن دولت خودگردان فلسطینی، که رو به افول است، منظور می شود، تا از منابع مالی خود توسط اسرائیلی ها محروم شود، چیزیکه حق مسلم آنها است؛ منابعی که در واقع برای چرخش امورات مدارس و بیمارستانها بکار گرفته می شد. آمریکائیها و اروپائیها دیگر چیزی در آنجا ندارند که به آنها بازگو کنند و حتی با مطرح کردن «مسئله ی » حماس، تهدید می کنند که آذوقه آنها را نیز قطع کنند، نیروئی که هم اکنون تنها نیروی با ثبات و پابرجا در سرزمینهای فلسطینی است . آنها همچنین این ریسک را می پذیرند که از مسائلی که طی بیش از ده سال گذشته در سازندگی آن مشارکت داشته اند و بهای سنگینی برای آن پرداخته اند را نادیده بگیرند و بحران به بحران اضافه کنند وتنفر غربیها را بوجود آورند که مستحق آنچنانی نیستند.