آنالیز
از Philippe Bernard و
Marie Delcas
برگردان : نادر نوری
زاده
لوموند 8 فوریه 2006
مخالفین جهانی سازی در
برابر قدرتمداران
آیا جنبش ضد جهانی سازی
که با ابتکار آمریکای جنوبی و اروپا بوجود آمده، با دربرگرفتن آفریقا
میتواند بعدی جهانی به خود بگیرد؟ آیا این مکان، که برای تقابل و
سازندگی بوجود آمده، باید همواره به صورت یک شبکه غیررسمی بماند یا
اینکه خود را به جنبشی سیاسی تبدیل کند؟ ایندو سئوال اساسی، ازاهم
بحثهای فوروم اجتماعی جهانی میباشند که برای اولین بار از زمان پیدایش
خود در پورت الگره (برزیل) در 2001، وامسال در سه نقطه از سه قاره ی
جهان، مطرح میشود. فوروم باماکو (مالی) که از 16 تا 23 ژانویه برگزار
شد، بوسیله فوروم کاراکاس (ونزوئلا) که در 29 ژانویه به پایان رسیده،
پیگیری شد. اجتماع سومی نیزبرای جمعیت انبوه کراچی برنامه ریزی شده
بود که به علت زمین لرزه به ماه مارس محول گردید.
ایده برگزاری این فوروم
«غیر متمرکز» به عنوان مصالحه ای بین سازمانها، با بینشهای متفاوت
نسبت به بهبود شرایط و درک حداکثر بهره وری از «بسیج عمومی» سالانه،
به صورتی غیر مترقبه بوجود آمد تا به فوروم داووس که تصمیم گیرندگان
جهانی سازی را گردهم می آورد، پاسخی داده باشد.
بعد از فوروم اجتماعی
جهانی پورت الگره در 2005 و قبل از فوروم 2007 در نایروبی (کنیا)،
فورومهای پی در پی بطور همزمان دردومکان باماکو و کاراکاس، موجب
گردیدند تا دو سئوال اساسی را مطرح سازند : در برگیری قاره آفریقا در
یک جنبش بدیل جهانی سازی، که تا کنون نادیده گرفته شده بود؛ و برقراری
ارتباط با قدرتهای سیاسی، بویژه با رئیس جمهورمهماندار کاراکاس،
هوگو چاوز، که ازجمله دولت آن بطور مشخص ایده های بدیل جهانی سازی را
مطرح میکند.
بر اساس گفتمان شخصیت
مذهبی، فرانسوا هوتارت (François Houtart ) بنیانگذار پیر فوروم اجتماعی جهانی، این
همسازی بی نظیر بین واقعیتهای آمریکای لاتین و آفریقا، تدابیری را
بوجود آورد که بعدی جهانی به این جنبش بخشیده تا ماموریت خود، برای
هموار کردن راه «گسترش جغرافیائی و اجتماعی از درک عمومی علیه
نئولیبرالیزم»، را به اجرا در آورد. جامعه ی مدنی ایکه در آمریکای
لاتین سازمان یافته و بسیج شده، می باشد، به نظر می رسد، در آفریقا
گام آغازین این روند را برداشته باشد. از یک سو، ایده های بدیل جهانی
سازی بوسیله ی قدرتهای سیاسی که همواره همه چیز برایشان روبراه است،
دنبال می شود، و از سوی دیگر (این ایده ها) هیچگونه سنخیتی با روسای
این دولتها ندارند، کسانیکه خواسته یا ناخواسته به قوانین تحدیدی
سازمانهای مالی بین المللی تن داده اند.
در کاراکاس، مرکز انقلاب
بولیویائی آقای چاوز، فوروم اجتماعی با 80000 شرکت کننده، بر اساس
شمارش رسمی ، در انتخاب استراتژیک برای جامعه ی مدنی پر تحرک، یک گام
فراتررا برجسته می کند و می تواند همچون پشتیبانی برای قدرتهای سیاسی
پدیدار شود. خانم لیلیا سولانو(
Lilia Solano) مدیرعدالت اجتماعی و زندگی ازیک
سازمان دفاع ازحقوق بشر، خاطر نشان ساخت که «دیگر سازمانهای غیر دولتی
بزرگ از کشورهای شمال نیستند که تقویم فوروم اجتماعی جهانی را ورق می
زنند، بلکه خود سازمانهای اجتماعی پایه ای هستند که این کار را به
انجام می رسانند» .
در باماکو، فوروم
اجتماعی جهانی بیشتر چهره ی بسیج نیروها علیه اشکال جدید امپریالیزم
اقتصادی را بخود گرفت، البته همینطور نسبت به تصاحب ثروتها توسط رهبران
برجسته ی آفریقائی، که به صورتی متواضع (با بیش از 10000شرکت کننده)
اولین وسیله و ابزار یک جامعه ی مدنی رو به رشد را تحمل می کنند. تقابل
بین عاملین – مهاجرین برگشت داده شده از مراکش- و «کارشناسان»
سازمانهای غیر دولتی در صحنه ی مهاجرین بسیارپر بار بوده است، که نه
تنها به خود خواهی شمال ارتباط پیدا کرده بلکه به پلیمیک توسعه جنوب
نیز ربط داده شده که خود آن هم به تغییرات جهانی سازی اقتصادی مشروط
شد.
صدیقی کابا(
Sidiki Kaba ) پرزیدنت
فدراسیون بین المللی جوامع حقوق بشر، نزدیک به جناح رفرمیست فوروم
اجتماعی جهانی مشعوف بود از اینکه «آفریقا وارد مرحله ای شد که درب بحث
و جدل مربوط به جهانی سازی را باز نمود. او گفت که در مورد سرنوشت
آفریقا دیگر بدون آن بحث و گفتگو نمی شود». آنالیزی مشابه توسط برنارد
کسن (آتک)، نماینده جناح اکسترا چپ آن، مطرح شد که «آفریقا بطور تلویحی
وارد فرآیند شده است».
بی نظمی طبیعی و پر
شور
در واقع، نمایش، حتی
محدود به لحاظ تعداد، که از طرف روستائیان آفریقائی برای ازدحامی پر
تهیج، بر آمده از تمامی قاره ها، که آمده بودند تا با آنها به بحث و
گفتگو بنشینند، دارای واقعیتی باور نکردنی و جالب توجه بود. یک پنبه زن
توگولیائی که بعد ازدو روز مسافت راه، خود را به باماکو رساند، تکرار
می کرد که «دیگر خود را تنها احساس نمی کند». همینطور، بحث وجدلها ی بی
وقفه، بخوبی مصمم بودن زنان را نشان میداد که بر روی سوژه هائ مربوط به
تخلفات و درگیریهای مالی، با گذار از بهداشت و تندرستی و خصوصی سازی
غافل نمانده و پیگیر می باشند.
ورای این بی نظمی طبیعی
و پر شور و شوق، ملاقاتهائی که هواداران، درآغاز کار فوروم، برای
مسئولین سازمانها ومبارزان قدیمی نئومارکسیست سازمان داده اند تا سئوال
: « یک انترناسیونالیزم بر پایه ی آنتی امپریالیزم بنا شود» مطرح گردد،
چیزی بود که از گردونه خارج شده بود، اعلامیه ی نهائی و پر سر و صدای
این گردهم آئی، مورد قبول غالب شرکت کنندگان قرار نگرفت، کسانیکه تبدیل
فوروم به یک کنگره پیش درآمد برای یک سازمان سیاسی را رد کردند و
آغازبهره دهی تصمیم گیرندگان جهانی را برای موضوعات فوروم اجتماعی
جهانی به همدیگرتبریک می گفتند.
گریستف کورتن
( Christophe Courtin) مدیر
برنامه های کمیته کاتولیک علیه گرسنگی و برای توسعه (
CCFD) مشعوف بود از
اینکه «پویائی پورت الگره حفظ شده است: فوروم موجب می شود شرکت کنندگان
را بهم متصل کند و تجربیات غیر رسمی را مبادله کند.»
فوروم اجتماعی جهانی
کاراکاس که بوسیله ی آقای چاوز حمایت مالی و پر زرق وبرق شده بود، از
امتیازات بیشتری برای اعلام خطراز تصاحب سیاسی آن برخوردار بود،
پرزیدنت ونزوئلا که خود را در راس این جنبش می دید شرکت کنندگان را
علیه «خطر فولکوریزاسیون » مورد خطاب قرار داد و از آنها خواست که
«استراتژیهای قدرت» را در نظر داشته باشند.
سئوال، رابطه با سیاست،
برای هواداران آمریکای لاتین به جدی مورد توجه است. چه روستائی باشند،
چه اکولوژیست، فمینیست، سرخ پوست یا مدافعان حقوق بشر، آنها در 2001
برای «تغییر جهان» بر اساس بی اعتمادی مشترک از قدرتمداران حاکم
نئولیبرالیزم متحد شده اند. تغییرات در دولتهای «دوست» وضعیت را عوض
کرده است. آیا یک اکولوژیست ونزوئلائی میتواند از«انقلاب
آنتی-امپریالیزم» آقای چاوز که بر محوراستخراج و بهره برداری بیش از حد
منابع هیدروکربور استوار شده است پشتیبانی کند؟ یک سندیکالیست
بولیویائی چگونه میتواند بر روی اوو مورال (
Evo Morales ) فشار بیاورد تا او ،
بدون اینکه خطرسرنگونی برایش وجود داشته باشد، به وعده های خود وفا
کند؟ در کاراکاس، علیرغم فراخوانهای مستمر ریاست جمهوری، تمایل بر این
است که فاصله شان را نسبت به سیاست حفظ کنند. یک هوادار به شوخی می
گفت. «فوروم اجتماعی جهانی، یک جنبشی سیاسی ؟ ابتدا تلاش کنید دو
هوادار بدیل جهانی سازی (آلترمندیالیست) را به توافق برسانید». |