‎ ‎              

جهان ديگري, جهان بهتري ممكن است !

گزارش منيژه از نمايشگاه چهل‌تكه‌دوزي خودمان

تريبون فمينيستي ايران جمعه ۱7 تير ۱۳۸۴- 8 جولاى ۲۰۰۵

مرا ببخشيد كه اين گزارش كمي طولاني است. اگر حوصلة درددل‌هايم را ‏نداشتيد رج بزنيد و به بخش 2 برويد كه دربارة نتيجة رأي‌گيري در نمايشگاه ‏است!!

بخش 1:

زماني كه ايدة زيباي شبكة حركت جهاني زنان ‏WMW‏ را براي تهيه يك ‏چهل‌تكة همبستگي در يكي دو مراسم 8 مارس معرفي كردم گمان ‏نمي‌كردم كه روزي در اين ديار پُرغوغا هم گامي براي پيوستن به اين حركت ‏برداشته شود تنها اميدم اين بود كه گروه‌هاي فعال زنان مفاد منشور را به ‏بحث بگذارند و به روياي مشتركي برسند و شروع كنند به تبليغ و انتشار ‏گستردة آن ميان همة زنان (و مردان). اما همان طور كه در گزارش جلوه ‏‏(سايت هستياانديش) و فخري (سايت مركز فرهنگي) خوانده‌ايد, اين انتظار ‏اوليه چندان برآورده نشد. روياي شيرين ”جهاني‌ ديگر, جهاني بهتر“ البته با ‏هيچ يك از تلاش‌هاي اجتماعي‌سياسي ما – در هر قد و قامتي كه بوديم و ‏هستيم ـ مغايرتي نداشت, پس من با سماجت تمام همچنان اخبار را از ‏سايت ‏WMW‏ (پيش از اين كه فيلتر شود) براي شما نقل مي‌كردم بي‌آن كه ‏دست‌كم مرا با آه حسرتي از اين كه چرا ما نمي‌توانيم به اين حركت ‏نمي‌پيونديم همراهي كنيد. گويي روياپردازي هم براي ما به وسيله‌‌يي ‏تجملي يا ليبرالي بدل شده, يا مصداق دوري از واقعيت‌هاي تلخ زندگي زنان ‏ايراني است كه علاوه بر همة مصائب پيشين, در اين سال‌ها گروه گروه خود ‏را مي‌سوزانند يا به حراج مي‌روند يا از فرط خشم و استيصال همسرانشان را ‏به قتل مي‌رسانند,....

اما, مثل هميشه زناني از گوشه و كنار اين سرزمين نشان دادند كه غيرقابل ‏پيش‌بيني‌اند. زناني كه صد سال پيش بي‌پرواي تهمت و تكفير و چماق ‏مدارس دخترانه را برپا داشتند تا امروزِ ما با ديروزمان فرق كند, زناني كه در ‏زندان‌ها با ظلم و تحقير مقابله كردند,...... زناني كه تنها فرياد صلح‌خواهي و ‏اعتراض ايرانيان به هجوم آمريكا به عراق را در پارك لاله سر دادند, زناني كه ‏به جرم فرياد دادخواهي در 22 خرداد امسال كتك خوردند اما به جاي ناله ‏سرود خواندند....

باري, در مدت كوتاهي كه جسته و گريخته و با بضاعت درخور اوضاع و احوال ‏ما, منشور حقوق بشر زنان اين سو و آن سو خوانده ‌شد و بر دل‌ها ‌نشست ‏دست‌هاي زنان به كار افتاد و حاصل آن در نهايت شگفتي بيش از چهل تكه ‏شد. چهل و هفت اثر كه در نمايشگاه روز دوشنبه جمعي از ما در كنار هم به ‏تماشاي آن‌ها نشستيم

بخش 2

قرار گذاشته بوديم به كمك بازديدكنندگان يكي را از ميان چهل و هفت تكه ‏برگزينيم, با اين اميدواري كه بتوانيم آن را به نام زنان ايراني مشاركت‌كننده در ‏اين حركت به چهل‌تكة همبستگي جهاني بيافزاييم.

اين گزينش شايد براي بازديدكنندگاني كه گمان مي‌كردند به يك گالري هنري ‏آمده‌اند كار چندان سختي نبود, چون از نظر آن‌ها شايد هيچ يك از اين آثار با ‏معيارهاي رايج زيباشناختي به‌اصطلاح ارزش هنري نداشتند. از سوي ديگر, به ‏قول پروين, مضمون بسياري از آثار چندان گوياي همبستگي و اصول منشور ‏نبود. با اين همه, براي من و شايد براي اغلب دوستاني كه در عرصة مسايل ‏زنان تكاپويي دارند گزينش يك قطعه كار دشواري بود. ارزش‌گذاري بر شوقي ‏كه زنان براي مشاركت در اين حركت از خود نشان داده بودند آسان نبود. چه ‏طور مي‌توانستي فراموش كني كه قطعه‌يي از اين كارها نخستين اثرِ ‏به‌اصطلاح هنري زني خانه‌دار است كه قلبش در جنبش نوپاي زنان ايران ‏مي‌تپد؟ چه طور مي‌توانستي ميان كار زنان اِوُز كه اولين قطعه را در نخستين ‏روزهاي فراخوان به تهران فرستاده بودند, يا آثار گروه‌هاي پرشور تبريزي, يا كار ‏زنان اسكو, رشت, ورامين, شيراز, يا كرج يكي را انتخاب كني؟ با آثار ‏تهراني‌ها چه كني يا با آثار زنان سنندج و يانه؟ 

در هر حال چاره‌يي نبود. به همديگر نويد داديم كه اين كار را در همين جا ‏پايان‌يافته ندانيم و راه را بر روي ديگراني كه ممكن است بعد از اين بخواهند ‏حرف دلشان را روي يك تكه پارچه تصوير كنند نبنديم. پس هر كدام به سه اثر ‏امتياز داديم

در مجموع 227 رأي كه به صندوق ريخته شد كه بايد از ميان سه قطعه‌اي كه ‏بيشترين امتياز را آورده‌اند يكي را به عنوان قطعة برتر ايران انتخاب كنيم. ‏بنابراين در اين جا فقط مي‌گويم كه قطعات كُد 17 (تبريز)- كُد 45 (تهران) - كُد ‏‏41 (تهران) - كُد 8 (تبريز) - كُد 29 (تهران) - و كُد 35 (كرج) بيش از قطعات ‏ديگر با استقبال بازديدكنندگان روبرو شده‌اند. لازم به تأكيد نيست كه يكايك ‏آثار براي همة ما عزيز است چون نشانه‌يي است از نزديك‌شدن ما به يكديگر. ‏پس من به نوبة خودم به صاحبان آثار سپاس مي‌گويم و آرزو مي‌كنم در گامي ‏كه براي تحقق روياي شيرين ”جهاني ديگر و بهتر“ برداشته‌اند استوار بمانند.

من فقط كُد و شهرستان آثار را مي‌دانستم و اميدوارم كمي صبر كنيد تا پس ‏از انتخاب قطعة برتر عكس قطعات برگزيده و اسامي صاحبان آن‌ها را اعلام ‏كنيم.

پيش از آن كه گروه‌ها و افراد مشاركت‌كننده در اين حركت را نام ببرم اين را ‏اشاره كنم كه يكي از بازديدكنندگان كه به احتمال زياد از آقايان بوده‌است در ‏برگ رأي خود نوشته است:

Justice for all, not only for women‏ يعني عدالت براي همه, نه فقط براي ‏زنان!!

اين دوست عزيز حتماً منشور را نخوانده بوده, ولي حتي اگر به پوستر ‏نمايشگاه يا شعارهاي روي ديوارها هم بهتر نگاه مي‌كرد متوجه مي‌شد كه ‏حركت جهاني زنان براي ساختن جهاني بهتر براي همه است, نه فقط براي ‏زنان. و در اين راه مردان را هم به ياري فراخوانده است. گيريم كه شايد ‏بسياري از ما زنان چندان اميدي به ياري مردان نداريم و فكر مي‌كنيم آن‌ها ‏عدالت و برابري را براي همه مي‌خواهند اما براي خودشان كمي بيشتر!!!

و اما مشاركت‌كنندگان:

از تبريز : گروه‌هاي آنيل- ايشيق- چاليش- ياشيل يول – ياناشي - انتشارات ‏آناس,

و تركان منظم- ليلا خادم‌زاده- نسيم صادقي (همگي از تبريز)

و فاطمه, سميرا, زيبا, منوچهري (از تبريز و اروميه)

از سنندج: زنان كرد مدافع صلح و حقوق بشر, انجمن زنان بانه, انجمن زنان ‏آذرمهر, انجمن راه سبز كردستان

از تهران: تعاوني زنان محيط‌زيست, سايت ضدجهاني‌سازي, كانون ‏هستياانديش, كميته‌هاي جوانان و زنان انجمن تلاشگران سلامت, گروه زنان ‏اسفند, گروه 8 مارس, مركز فرهنگي زنان

همچنين گروه زنان عصر اِوز - زنان خورشيد از ورامين- جمعي از زنان اسكو

و دوستان ديگرمان: مليحه (بم) – فهيمه (شيراز) - اقدس و ناهيد و سوسن ‏‏(اسكو)- ژاله صلاحي‌زاده و دوستانش (كرج)- طيبه راستگويان (ورامين) – فرح ‏قادرنيا (تهران)- مكرمه قنبري (تهران)- عزت و دوستانش (تهران) ‏