پيام فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري به مجمع اجتماعي جهاني

بمبئي ، هندوستان 16 تا 21 ژانويه سال 2004

برگردان : مجتبي ميثمي

نقل از سایت فرهنگ توسعه

 

1- فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري كه از جمله نخستين سازمانهاي بين المللي غير دولتي طرف مشورت با شوراي اقتصادي و اجتماعي سازمان ملل است به چهارمين مجمع اجتماعي جهاني كه از 16 تا 21 ژانويه سال 2004 ، در بمبئي ، هندوستان ، برگزار مي شود ، درود گرم خود را مي فرستد. مجمع اجتماعي جهاني كه به درستي مظهر يك جبهه جهاني مقاومت به شمار مي رود ، اكنون نزد افكار عمومي جهان نام پر آوازه اي يافته است و اين در نوع خود بي نظير است . زيرا وجه شاخص اين مجمع اجتماعي جهاني شعار رساي آن است كه نظم اقتصادي و اجتماعي امپرياليستي را، چه در گذشته و چه در حال، سد راه صلح و پيشرفت اجتماعي در سراسر جهان مي خواند . شعار بسيج گر مجمع اجتماعي جهاني كه « جهاني ديگر ضرور و ممكن است » هم اكنون برتابنده شعار جنبش هاي اجتماعي سرتاسر جهان در مبارزه براي پايان دادن به جهاني سازي تحميلي انحصارات فرامليتي و دولت هايي است كه كنترل صندوق بين المللي پول ، بانك جهاني و سازمان تجارت جهاني  را در دست خود دارند .

 

2- نيروهاي مدافع جهاني سازي نوليبرالي اگر چه در اجلاس سازمان تجارت جهاني در كانكون به عقب نشيني هايي تن دادند ، ولي زنجيرهاي اسارت اقتصادي جديدي را از نوع « منطقه تجارت آزاد آمريكا » كه به اختصار فتا ناميده مي شود، به زحمتكشان تحميل مي كنند. اما طرح «منطقه تجارت آزاد آمريكا » با مخالفت تمام مراكز اتحاديه هاي كارگري آمريكا روبرو شد، زيرا يك چنين شكل و ساختار منطقه اي فقط مناسبات نابرابر اقتصادي را وخيم تر مي كند؛ خارج سازي و غارت منابع كشورهاي در حال توسعه را شدت مي بخشد و بر گسترش و تحكيم ساختار جهاني سازي مي افزايد .

 

3- ما بر آنيم كه همه نيروهاي اجتماعي و سياسي شركت كننده در اين چهارمين مجمع اجتماعي جهاني بر اين باور اند كه در چهار چوب ساختار نوليبرالي جهاني سازي، نمي توان بر بحران هاي وخيم اقتصادي و اجتماعي فائق آمد كه به اشكال گوناگون گريبانگير همه كشورهاست. اين بحران ها را نمي توان با شدت عمل و اعمال فشار مداوم بر كشورها در زير نام «جهاني سازي» ، «آزادي سازي» و «خصوصي سازي» از طريق واگذاري بخش هاي اصلي اقتصاد به سرمايه هاي انحصاري خارجي و داخلي حل كرد كه تخريب تمامي مالكيت هاي دولتي بر صنايع و خدمات بنياني را در پي دارد. تاريخ به ما آموخته است كه جنگ، ‌كشورگشايي و محروم كردن كشورها از حق حاكميت ملي و استقلال اقتصادي شان وسيله اي براي كاهش بحران هاي سرمايه داري انحصاري است. از همين رو ، سياست هاي بوش رئيس جمهور آمريكا در ايالت متحده به طور وسيع ، تجلي و صورت قانوني شده منافع انحصارات عظيم جهاني و شركت هاي فرامليتي است تا به سلطه اقتصادي و صنعتي خود نيروي تازه اي ببخشند. تجاوز نظامي به افغانستان و عراق نقض بارز قوانين بين المللي و منشور سازمان ملل متحد است. بنابراين، مايه مباهات و اعتبار مجمع اجتماعي جهاني است كه اعضاي آن در كار بسيج توده اي، افكار عمومي را در سراسر جهان به مبارزه و مقابله با اين تجاوز ها فرا مي خوانند.

 

4- فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري و جنبش جهاني اتحاديه هاي كارگري بارها و بارها تأكيد كرده اند كه سياست هاي كنوني امپرياليسم، يعني جهاني سازي نوليبرالي بر خلاف اهداف بلند مدت توسعه بين المللي مصوب مجامع عمومي سازمان ملل متحد، به ويژه از دهه 1970 به بعد با مضمون محو تمام آثار و بقاياي امپرياليسم، استعمار و استعمار نو است. به علاوه، سياست هاي كنوني جهاني سازي نوليبرالي مانعي براي جامه عمل پوشاندن به برنامه نشست هاي عمومي سازمان محلل متحد در دهه 1990 و از آن جمله نشست كپنهاگ با موضوع توسعه اجتماعي، گردهمائي جهاني پكن در باره حقوق زنان و ديگر همايش هاي عمومي در خصوص مسائل عمده جهان است .

 

5- مصوبات مختلف مجامع عمومي سازمان ملل متحد در اين زمينه، در اهداف پذيرفته شده ي بيانيه هزاره سوم سازمان ملل متحد انعكاس يافته كه در همان سپيده دم قرن بيست و يكم انتشار يافت. اما همان طور كه بر نمايندگان سازمان ها در مجمع اجتماعي جهاني پوشيده نيست ، مدافعان جهاني سازي نوليبرالي ، اين اولويت ها را نقض كرده اند. در تقابل با تدارك سازمان ملل متحد در خصوص فراخوان براي خلع سلاح و توسعه، قدرت هاي بزرگ به رهبري بوش در ايالات متحده بودجه نظامي خود را با شدت تمام افزايش مي دهند و بيش از پيش بر فشارهاي بين المللي براي توجيه و قبولاندن توسعه طلبي ها و ماجراجويي هاي نظامي خود مي افزايند.

6- وضعيت اقتصادي و اجتماعي در جهان امروز به شدت متأثر از بحران توسعه و به ويژه تعميم و گسترش دامنه فقر و فلاكت، افزايش بيكاري، همراه با سير نزولي بهداشت و درمان، تأمين اجتماعي، حقوق بازنشستگي و ديگر خدمات اجتماعي است. جوانان جهان نه تنها نمي توانند كار دلخواه خود را پيدا كنند كه در بسياري از كشورها اصلاً نمي توانند كاري پيدا كنند. با وجود تمام وعده و وعيدها و نيز ظرفيت هاي عظيم فن آوري هاي نوين، كشورهاي جهان در عقب ماندگي در جا مي زنند، حال آن كه انحصارات جهاني در مقياس هر چه عظيم تر بر سود هاي كلان و سرسام آور خود مي افزايند .

 

7- با وجود تمام تبليغات كر كننده درباره دمكراسي فراگير و سياست هاي رشد و توسعه هدايت شده، نابرابري اجتماعي در سطح كشورها و در درون ملت ها و ميان طبقات اجتماعي به وخامت هرچه بيشتري گراييده است.

 

8- ما برآنيم كه وجود و ظهور مجمع اجتماعي جهاني و همايش هاي بين المللي و منطقه اي آن ، در نخستين سال هاي قرن بيست و يكم ، نشانه واكنش طبيعي و منطقي انسان ها به سياست هاي ضد انساني تحميل شده از سوي مدافعان جهاني سازي نوليبرالي امپرياليسم است.

 

9- فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري همايش اتحاديه هاي كارگري جهان را در چارچوب مجمع اجتماعي جهاني در بمبئي به فال نيك مي گيرد و ياد آور مي شود كه همايش اتحاديه هاي كارگري كه با مشاركت تمام مراكز اتحاديه هاي كارگري در سال 1995 در كپنهاگ برگزار شد، نسبت به پذيرش تصميمات مهم در آن گردهمائي جهاني در خصوص توسعه اجتماعي برخوردي مثبت داشت .

 

10- بي اعتنايي مطلق و ناديده گرفتن تام و تمام حقوق و قوانين بين المللي و از جمله مقاوله نامه ها و پيمان نامه هاي جهاني از سوي مدافعان جهاني سازي نوليبرالي و نيز امتناع دولت ايالات متحده آمريكا از تصويب و اجراي مقاوله نامه هاي 87 و 98  سازمان بين المللي كار در خصوص آزادي سنديكاها و مذاكرات دسته جمعي به پديده اي عادي بدل شده است . همه ما از خودداري دستگاه رهبري ايالات متحده آمريكا از تصويب موافقت نامه هاي كيوتو در خصوص حفظ محيط زيست جهان و موافقت با تاسيس يك دادگاه بين المللي جنايي آگاهيم. امپرياليست ها آشكارا براي ادامه تحميل سياست هاي جهاني سازي نوليبرالي خود « امتياز انحصاري » مي خواهند.

 

11- دهه كنوني از جانب سازمان ملل متحد به عنوان دهه بين المللي با هدف پي افكندن يك فرهنگ صلح و بدون اعمال زور نام گذاري شده است. در همين راستا، سازمان ملل متحد اين دهه را به عنوان دهه بين المللي براي امحا و ريشه كني فقر اعلام كرد. شركت كنندگان در اين مجمع فقط با اظهار دلسوزي و حمايت لفظي نمي توانند بر نظامي گري و جنگ افروزي قدرت هاي اقتصادي جهان فائق آيند.

 

12- فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري بار ديگر تصريح مي كند كه سازمان ملل متحد و مجامع بين المللي بايد به نقض مكرر قطع نامه هاي مجمع عمومي اين سازمان از سوي دستگاه رهبري ايالات متحده آمريكا در خصوص لغو تحريم و ساير تبعيضات عليه جمهوري كوبا و از جمله محكوميت زندان خودسرانه اخير براي پنج شهروند كوبايي به دليل تلاش براي پايان دادن به حملات تروريستي از خاك آمريكا پايان دهند. در همين راستا، فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري نيروهاي اجتماعي سراسر جهان را مصرانه فرا مي خواند كه با بسيج هر چه بيشتر توده اي، ‌همبستگي با كوبا را گسترش دهند؛ خواهان پايان فوري و بي قيد و شرط تحريم غير قانوني ايالات متحده آمريكا بر ضد كوبا شوند و رهايي پنج شهروند كوبايي را بخواهند كه غير عادلانه در زندان ايالات متحده به سر مي برند.

 

13- اتحاديه هاي كارگري و زحمتكشان در سراسر جهان ، به كار سازماندهي اقدامات اعتراضي توده اي عليه سياست هاي امپرياليستي جهاني سازي نوليبرالي و نقض حق ابتدايي امنيت شغلي، اعمال قهر آميز اصلاحات قهقرايي در قانون كار و قوانين تأمين اجتماعي از سوي دولت ها و كارفرمايان و نيز خصوصي سازي مالكيت هاي دولتي بر ذخائر زير زميني، انرژي و ديگر اقدامات مشابه مشغولند. از اين رو، فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري عليه اخراج دسته جمعي كاركنان دولتي در ايالت تاميل نادو در هندوستان با توجيه تنبيه اعمال شده براي ادامه اعتصاب سراسري، در حمايت از خواست هاي اتحاديه كارگري و هم چنين عليه تصميم اخير دادگاه عالي هند مبني بر رد حقوق ابتدايي اتحاديه كارگري كاركنان دولت اعتراض خود را اعلام مي كند . روشن است كه اين اخراج هاي دسته جمعي و گسترده كارگران در واحد هاي بزرگ در سراسر جهان تنها  بر وخامت در زمينه مشكل بيكاري و بيكاري پنهان مي افزايد .

 

14- فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري ديگر بار اعتراض اكيد خود را به وانمود سازي بانك جهاني و صندوق بين المللي پول به عنوان مراكز تأمين منابع مالي براي كشورها اعلام مي كند ، زيرا  اين سازمان ها در همراهي با سازمان تجارت جهاني، به دولت ها براي فراهم كردن پول جهت پرداخت بهره ديون خارجي فشار مي آورند كه دارايي هاي ملي و منابع توسعه كشورها به انحصارات جهاني و بانك هاي وابسته به آنها واگذار شود . حال آن كه ، همان طور كه به روشني مشاهده مي شود، روند خصوصي سازي تنها به گسترش معضل بيكاري و بيكاري پنهان منجر شده است .

 

15- بعلاوه، توسعه اقتصادي كشورها در اثر روند آزاد سازي كه به معني حذف تعرفه هاي حمايت از صنايع و كشاورزي ملي است، سير نزولي يافته است. شواهدي نيز وجود دارد كه تشركت فرامليتي از دولت ها " آزاد سازي " قونين كار را مي خواهد كه معني آن حذف تمام مفاد مربوط به امنيت شغلي، تأمين در آمد و تأمين اجتماعي است كه زحمتكشان طي دهه ها مبارزه طبقاتي آن ها را به دست آورده اند. البته تمام اين خواست هاي تحميلي با " توجيه " جلب سرمايه خارجي مطرح مي شود.

 

16- تأكيد مي كنيم كه بر پايه بحران هر چه گسترده تر بيكاري و بيكاري پنهان در همه جا، انحصارات جهاني از اين بحران ها براي تضعيف اتحاديه هاي كارگري و سازمان هاي اجتماعي ونيز لغو دست آوردهاي مبارزاتي آنان در خصوص بهسازي رفاه عمومي، حقوق بشر، دموكراسي و حقوق سنديكاهاي كارگري سوء استفاده مي كنند

 

17- فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري اعضاي دائمي سازمان ملل متحد را به رعايت و حمايت از اصول منشور ملل متحد و قطعنامه هاي صادره از سوي سازمان ملل متحد در خصوص مسائل منطقه اي و بين المللي و نيز مقابله با تمام اشكال يكسو نگري و يك جانبه گرايي فرا مي خواند .

 

18- بايد اسرائيل را به رعايت و اجراي قطعنامه هاي سازمان ملل متحد درباره خروج كامل تمامي نيروهاي نظامي اش از سرزمين هاي اشغالي فلسطين، لبنان و سوريه و نيز پايان دادن به نقض خشن حقوق بشر و قطع خونريزي نظامي عليه مردم فلسطين واداشت. پاسخگويي به خواست تأسيس يك دولت فلسطيني به مركزيت بيت المقدس يك ضرورت عاجل است.

 

19- فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري با تصريح آن كه آماج هاي مجمع اجتماعي جهاني از حمايت وسيع در همه كشور ها برخوردار است، اعلام مي كند كه اگر همه با هم عمل كنيم، مي توانيم دولت ها و كارفرمايان را به تضمين اجراي همه تصميمات اقتصادي اصولي و از جمله مصوبات 1995  مجمع عمومي كپنهاگ درخصوص توسعه اجتماعي واداريم.

 

20- عمل مشترك سازمان هاي شركت كننده در اين گردهمايي جهاني اجتماعي مي تواند زاينده يك جنبش به وسعت جهان براي توقف جنگ و تداركات جنگ باشد و با برانگيختن فعاليت ها و همكاري هاي ملي و بين المللي توسعه اقتصادي و پيشرفت اجتماعي را براي همه مردم در همه كشورها ميسر سازد. از اين رو، فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري بر همبستگي برادرانه با شركت كنندگان در اين مجمع و حمايت خود از تلاش هاي آنان در جهت بسيج افكار عمومي جهان و پشتيباني از مبارزات زحمتكشان در دفاع از حقوق و مطالبات خود تاكيد مي كند. با هم، ‌قوانين بين المللي را تحكيم بخشيم و از حق تعيين سرنوشت و تصميم گيري براي همه كشورها حمايت كنيم. ما مي توانيم‌ با اتكا به مبارزات متحد خلق و با همكاري و همبستگي بين المللي صلح را بر بستر توسعه اقتصادي و اجتماعي در سراسر جهان برقرار كنيم .

 

دبيرخانه فدراسيون جهاني اتحاديه هاي كارگري