بازگشت به صفحه نخست

 

اسب سواران منادیان نحوست

منبع: نشريه ماهانه داخلي "سازمان عفو بين الملل (ai- Journal)، آگوست 2004.

نويسنده مقاله: آنتون مشدیگراف/ آننته وبر(Anton Landgraf/Annete Weber)

نویسنده مقاله عضو زیر گروه "هماهنگی سودان " در سازمان عفو بین المللی است و از اعضاء هیئت اعزامی به چاد بوده است.

برگردان: عزيز فولادوند

 

 

در سودان سربازان دولتی و شبه نظامیان مرتکب جنایت برعلیه بشریت می گردند. خشونت و تجاوز جنسی بر علیه زنان یکی از استراتزیهای محوری این لشگرکشی هاست.

اتفاقات در شرق کشور سودان تنها یکی از عمیقترین و جانکاه ترین فجایع انسانی در سراسر جهان نیست که افکارعمومی به گوشه هایی از آن پی می برد. سازمان عفو بین اللمل بر این اعتقاد است که نقض سیستماتیک و وسیع حقوق بشردر منطقه دافور باید بعنوان جنایت جنگی و جنایت بر علیه بشریت ارزیابی شود. این نظربدنبال ملاقات و گفتگوهای اعضای هیئت اعزامی سازمان عفو بین الملل در کشور چاد در ماه می با تعداد زیادی از فراریان سودانی اعلام گردید. آنها با صدها شاهدان عینی در دافور به گفتگو پرداختند. اظهارات آنها با گزارشات سازمان ملل متحد، خبرنگاران مستقل و اخبار سازمانهای غیر دولتی دیگر مطابقت و همخوانی داشت. شرح وقایع تصویر روشنی از حادثه را منعکس می نماید. خشونت جنسی بر علیه زنان و حملات سیستماتیک بر علیه غیر نظامیانِ بی دفاع بخش اصلی این لشکر کشیها را در دافور تشکیل می دهد. به گفته شاهدان عینی شبه نظامیان عرب اسب سوار موسوم به جَنجَوید همراه با ارتش دولتی تعداد زیادی از غیر نظامیان را درو کرده، مبادرت به تجاوز دسته جمعی به زنان نموده، ساکنین را مجبور به ترک خانه وکاشانه کرده و سرانجام دهات و تمامی محصولات را در منطقه طعمه حریق نموده اند. علاوه بر اینها به عفو بین الملل اطلاعاتی در رابطه با اعدامهای گروهی در مناطق مختلف رسیده است.

دولت مرکزی سودان با این حملات برعلیه غیرنظامیان هدف مبارزه با دو گروه مسلح سیاسی را دنبال می نماید که در سال گذشته بر علیه دولت در خرطوم شورش کرده بودند. این گروهها عمدتأ متعلق به اقوام فور،مسالیت و ظقاوا می باشند. زنان هدف مطلوب و مورد نطر در این حملات نظامی می باشند. شاهدان عینی گزارش می دهند که تجاوز جنسی ویا هر نوع خشونت دیگر جنسی بعنوان اسلحه ای در این لشکر کشی بکار برده می شود تا از این طریقه رعب و وحشت حاکم نموده انتقام جوئی نمایند. این فرم خشونت نتیجه رفتار گروهی بی دیسیپلین نیست بلکه استراتزی است که کاملا آگاهانه انتخاب شده است.

به گفته یک شاهد عینی "زنان در حین اینکه مورد تجاوز قرار می گرفتند آواز می خوانند و می گویند، ما برده هستیم و آنها هر بلایی که می خواهند میتوانند به سر ما بی آورند." در اکثر موارد حملات و تجاوزات در ملاء عام و درمقابل چشمان همسرانشان، اقوام و یا ساکنین ده صورت می پذیرد. بعضی از قربانیان تازه به سن 8 سالگی رسیده اند. هر کس که مقاومت نماید کشته می شود و یا مورد آزار شدید جسمی قرار می گیرد. یک شاهد عینی گزارش می دهد که چگونه دخترکی 17 ساله در مقابل چشمان مادرش توسط 6 مرد مورد تجاوز جنسی قرار گرفت. "در آخر کار آنها دست و پای عموی او را بسته و اورا در آتش پرتاپ کردند."

اکثر زنان، بچه ها و نو باوگان پس از این حملات توسط شبه نظامیان ربوده شده و مجبور به بردگی جنسی می شوند. در اغلب موارد نیروهای دولتی هم در صحنه حاضر هستند ـ شبه نظامیان با توافق ارتش دست به این اعمال زده و اصلا مورد پیگرد قانونی قرار نمی گیرند. جَنجَوید ها به خوبی می دانند که آنها با این عملشان نه فقط به زنان بلکه تمامییت جامعه را مورد یورش قرار می دهند. با تجاوز جنسی علنی آنها از یک طرف هدف تحقیر کردن زنان و مردان را دنبال می کنند و از طرف دیگر با تخریب ارزش فرد ادامه زندگی در محیط پیرامون را برای او غیر ممکن می کنند. مضافا اینکه این شیوه سرکوب اخطاری به گروههای قومی دیگر است که به خود جرأت مخالفت با حکومت خرطوم ندهند. زنان به راحتی نمی توانند در باره تجاوز جنسی صحبت نمایند، چون آنها وحشت از این دارند که توسط همسران ویا قبیله اشان طرد شده و مجبور به ترک خانه و کاشانه شوند. یکی از زنان به هیئت سازمان عفو بین الملل می گوید: "در فرهنگ ما تجاوز به یک زن به مثابه ننگی بزرگ است. زنان خاطره تلخ آن لحظه را در قلبشان مدفون می کنند، بطوریکه مردان هیچ چیزی از آن را نمی شنوند." زنانی که مورد تجاوز قرار گرفته اند بعلت شرم و حیا از ارتباط با بستگانشان دوری می جویند و به این دلیل هم جرآت مراجعه به امدادگران را نداشته و از استفاده کردن از امکانات پزشکی محروم می مانند. زنان مورد تجاوز از قبیله خویش طرد می گردند و جامعه سنتی دیگر از آنها پشتیبانی و حمایت نمی کند.

این حملات عواقب شومی به همراه دارد. کلییت ساختار اجتماعی منهدم می گردد و تعادل حیات اجتماعی دچار تنش شدید گردیده و تخریب می گردد. بازگشت به وضع قبلی هم عملا غیر ممکن می گردد. دقیقأ این جزء همان اهدافی است که نیروهای دولتی و جَنجَوید ها با استراتژی جنگی اشان دنبال می کنند. نشانه های زیادی دال بر این نکته وجود دارد که نیروهای شبه نظامی در حین ارتکاب به جنایتشان توسط نیروهای دولتی حمایت می شده اند. دولت مرکزی سودان کمکهای لجیستیکی و مالی در اختیار آنها قرار می دهد و علاوه بر این از پیگرد قانونی د رامان هستند. در یکی از کمپهای فراریان در چاد یکی از فراریان دفور می گوید: "دولت سلاح، وسایل نقلیه، اسب و اعتماد همکاری در اختیار عربها قرار داد. بازگشت به محل سکونت عملا غیر ممکن است دیگر هیچ امنییتی برای اعراب متصور نیست."

در سالهای گذشته در این منطقه رنگ پوست و نژاد نقش مهمی را ایفاء نمی کرد. اما ایدئولوژی نژاد پرستانه در طول دو سال گذشته در دفور با رشدی فزاینده غالب گردید. جنگ باعث آواره شدن بیش از یک میلیون انسان شده است. 170.000 نفر از این فراریان خود را به کشور چاد رسانده و در کمپهای موقتی جا داده شده اند. حدود 30.000 نفر انسان جان خود را باخته و بنا به گزارشات سازمانهای امداد جهانی 350.000 هم در معرض گرسنگی حاد قرار دارند. عکسهای گرفته شده توسط ساتلیت گویای این است که اکثر دهات تخریب و طعمه حریق گردیده اند. آنهایی که از حملات جان سالم بدر برده اند در امان نیستند. بنا به گزارش فراریان به هیئت عفو بین الملل آنها در حین فرار توسط نیروی هوایی سودان بمباران می شدند.

تعداد زیادی در حین فرار بر اثر بیماری و یا خستگی مفرط از پا درآمدند. حتی در کمپهای آوارگان امنییتی وجود ندارد. در کمپها چاد آوارگان قبل از هر چیز از کمبود مراقبتها و امکانات رنج می برند و در کمپهای دفور اوضاع بشدت نگران کننده می باشد.در این کمپها که مستقیما زیر نظر دولت مرکزی در خرطوم اداره می شوند بیش از یک میلیون فراری جا داده شده اند. "اینجا کمپ نیست، بلکه یک زندان است." وضعییت این کمپها را یکی از فراریان را با جنین کلماتی برای هیئت عفو بین الملل تشریح می کند. محیط اطراف کمپها توسط نیروهای شبه نظامی کنترل می گردد. زنانی که برای آوردن آب ویا هیزم در تردد هستند توسط نیروهای شبه نظامیان مورد تجاوز قرار می گیرند ویا به قتل می رسند. وکلا، مدافعان حقوق بشر، روزنامه نگاران، و نمایندگان منطقه دافور که به نحوی از انحاء با این موضوع درگیز هستند توسط نیروهای دولتی دستگیر و یا سر به نیست می گردند. اغلب آنها به مجازاتهای غیر انسانی مثل قطع اعضاء بدن، خلق آویز کردن ویا مجازات مرک محکوم می گردند.

هیچ نشانه ای دال بر این وجود ندارد که رئیس جمهور سودان عمر ال بشیر گرایشی به راه حل مسالمت آمیز این اختلاف در دافور داشته باشد. او قول وقرار داده شده در رابطه با خلع سلاح شبه نظامیان جَنجَوید و تضمین امنییت برای فراریان را اجراء نکرد. این موضوع هم توسط کرستین مولر ـ وزیر اعزام شده از طرف دولت آلمان به منطقه بحرانی ـ در اواسط ماه ژولای تأیید گردید.

د راین میان اتحادیه افریقا ناظرانی به منطقه برای کنترل اعزام نموده است. ولی همین این اقدامات غیرموثر و پت و پهن هم خیلی دیر به مرحله اجراء در آمده اند. آتش بس تمدید شده در آخر ژولای هم از جانب طرفین تأیید نگردید. شورشیان اعلام داشتند که آنها به گفته ها و توافقهای دولت مرکزی پایبند نیستند و به آنها وقعی نمی گذارند.