زنان و جنگ
در سراسر
جهان نهادهای ضد خشونت ، تجارت و تجاوزات جنسی به زنان به صورت شبکه ای گسترده به یکدیگر
وصل می گردند!
Ellen
Diederich
Junge welt
6.11.2004
برگردان
ناهید جعفرپور
مقاله حاضر
بخش هائی است از کار تحقیقی خانم الن دیدریش که در هفته اول نوامبر امسال در شورای سیاسی
زنان در دوسلدورف ارائه گشته است. خانم الن دیدریش عضو آرشیو صلح بین المللی زنان
Fasia Jansen e.V.
می باشد.
در حال حاضر در بیشتر از 30
کشور جهان یا جنگی انجام میشود و یا جنگی پایان یافته است. 80 تا 90% قربانیان این جنگها
غیر نظامیان بوده که از میان این تعداد اکثریت با زنان و کودکان می باشد.
اغلب اتفاق می افتد که ما
تلفن های وحشتناکی و یا ایمیل های تاسف آوری مبنی بر کشته شدن زنان بسیاری در این جنگ ها
دریافت می کنیم بطور مثال :" ایزابل در اثر بمبی در یک اتومبیل
سواری در واشنگتن توسط ماموران امنیتی شیلی کشته شد. آنا در یک کمیته مادران افراد مفغود
شده در السالوادور کار می کند و دختر 4 ساله اش مخصوصا از جانب ارتش توسط یک ماشین ارتشی
زیر گذاشته میشود. لارا از همان کمیته از سوی ماموران مرگ ربوده میشود و مورد تجاوز قرار می
گیرد و شکنجه میشود. ماریا میبایست از چچن فرار کند و در تبعید در یک مقر پناهندگی وحشتناک
زندگی کند. خانه خانواده مونیکا در شمال ایرلند توسط یک بمب منفجر میشود". این لیست
همچنان میتواند صدها صفحه ادامه یابد و این فجایع و خشونت ها پایانی نخواهد داشت.
قابل توجه است
که بگوئیم زنان بصورت های متفاوت در جنگ ها سهیم می باشند. آنها بعنوان کارگر، مهندس و
مدیران کارخانه جات صنایع نظامی بکار گرفته میشوند. همچنین برخی از زنان بعنوان سیاستمدار
در تصمیم گیری در باره وقوع جنگ ها سهیم می باشند. مضاف بر این زنان بسیاری بعنوان سرباز در
جنگ ها شرکت نموده اند. " در آلمان هم اکنون زنان هم اجازه خواهند داشت در تمام عملیات
نظامی شرکت نمایند". همچنین زنانی هم وجود دارند که بعنوان خلبان هواپیماهای جنگی در جنگها
بر سر خانه مردم بمب های مخرب پرتاب می نمایند.
نقش زنان در
تعمیرات آلات و ابزار جنگی سابقه ای طولانی دارد. نقش زنان بعنوان کسانی که بعد از جنگ
وظیفه پاکسازی محیط را دارند برجسته است. وظیفه ای که سابقا از سوی مردان انجام می پذیرفت.
زنان بعنوان فرشتگان نجات زندانیان و سربازان، پزشک، مددکار اجتماعی،نیروی متخصص نهاد های
صلح، مسئولین تغذیه قربانیان جنگهای مسلحانه از جانب کشورهای صنعتی و ..... بکار گرفته می
شوند. بسیاری از زنان وظیفه دارند انسانهای کشورهای منهدم شده در جنگ با کشورهای صنعتی را
به تصورات دمکراسی در این کشورهای ثروتمند دلخوش و امیدوار سازند. در واقع این بخش کار زنان
بخشی از استراتژی جنگ هاست.
شبکه سراسری
ضد خشونت جنگها بر زنان و برقراری صلح در سال های 60 تاسیس گردید. تحت تاثیر اشکال متفاوت
مبارزه این جنبش نوین زنان پرده خصوصی این گونه خشونت ها دریده شد. تجاوزات جنسی ، تجارت
زنان، خشونت و تجاوزات جنسی در زناشوئی، تجاوزات جنسی به هنگام جنگ بعنوان مجازات سیستماتیک
دشمن و... توسط این جنبش برای افکار عمومی افشا گردید.
یک واقعیت
جامه عمل بخود گرفت:" در 15 فوریه 2003 از نیوزلند تا مکزیک ، از سانفرانسیسکو تا مادرید
در حدود 15 تا 20 میلیون انسان به خیابانها ریخته و بر علیه جنگ عراق فریاد زدند. این جنبش
عظیم از جنبش سالهای 80 متفاوت است زیرا که در این جنبش در باره منابع و کسانی که از این
جنگها منفعت می برند بطوری متمرکز و مشخص صحبت می شود و بر علیه آنان تصمیم گیری می گردد.
هیچ زمانی دیگر به این روشنی در این باره موضعی قاطع گرفته نشده است.
روزنامه
نیویورک تایمز با وجود اینکه از جنگ دولت آمریکا دفاع می نماید اما مجبور میشود این مسئله
را مطرح نماید که اکنون دو قدرت قوی و نیرومند در جهان وجود دارد:
ا- دولت
آمریکا
2- افکار عمومی
جهان
در واقع جرج دبلیو بوش چشم
در چشم یک جنبش عظیم ضد جنگ جهانی قرار گرفته است. این جنبش موفق شده است که دولت کنزرواتیو
اسپانیا مجبور گردد سربازان اسپانیائی را از عراق بیرون بکشد.
ما چه میتوانیم انجام دهیم:
خانم آروندا روی نویسنده
مشهور هندی با جواب خویش به ما امید فراوان می دهد:" ما باید
به اذهان خود مراجعه نمائیم و از تاریخ کشور خود یاد بگیریم . ما باید در گوش افکار عمومی
جهان آنچنان حقایق را فریاد بزنیم که گوش همگان کر گردد".
|