بازگشت به صفحه نخست

امپراطوری نفت آمریکائی

روئسای جمهوری آمریکا قسم خورده تامین منافع کنسرن ها می باشند. بوش و کری بدنبال جنگ افروزی برای دست رسی به منابع جدید ثروت می باشند.

 

5.11.2004

روزنامه آلمانی زبان دنیای جوان

Mumia Abu-Jamal

برگردان ناهید جعفرپور

 

هنری برگر مدیر کل تام الاختیار محصولات پتروشیمی فرانسه در زمان جنگ جهانی اول می گوید:" کسی که کنترل ذخایر نفت را در اختیار دارد، جهان را هم در تصاحب خویش خواهد داشت و کسی که بر ذخایر نفت حکومت می کند بر امپراطوری نفت جهان حکومت خواهد نمود".

بی توجه به چگونگی پایان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ،حرص و طمع امپراطوری رهبران آمریکا ادامه خواهد داشت.در حالیکه جمهوریخواهان چهره جنگ طلب خویش را نشان میدهند، دمکرات ها هم هیچ منظور دیگری جز جنگ نخواهند داشت. تنها فرق در اینجاست که دمکرات ها جنگ را با لبخندی مردم پسند ارائه می دهند.

 

جان کری هم بمانند جرج بوش برای دستیابی آمریکا به ذخایر طبیعی و معدنی چون نفت جنگهائی را رهبری نموده و خواهد نمود. زیرا که این خواست نیروهائی است که خود را پشت سیاست های این دو پنهان نموده اند و با دلار های آنها این سیاست ها به اجرا در می آید.

اقتصاد ایالات متحده در عصر صنعت قبل از هر چیری با نفت معنا پیدا می نماید و با نفت ماشین این دستگاه عظیم و طویل به چرخش در می آید. در واقع نفت در تولد صنعت قدرتمند ماشین سازی نقش تعیین کننده را بازی نمود و بعد از آن در شعبه های اقتصادی وابسته به این صنعت مانند ساختمان اتوبان ها و خیابانها و کارخانه جات عظیم الجثه صنعت پتروشیمی و گسترش رعد آسای صنایع وسائل پلاستیکی و ..... اهمیتش کاملا برجسته گشت.

 

نفت همچنین در پیدایش خطرناک ماشین صنایع نظامی ایالات متحده آمریکا مهمترین نقش را ایفا می نماید. صنعتی که توسط آن این دولت جنگهائی را برای زیر کنترل درآوردن کشورهای دیگر جهان برنامه ریزی می نماید و موقعیت خویش را در کنترل ذخایر نفتی جهان امنیت می بخشد.

 

برای شناخت و تجزیه و تحلیل وقایعی کنونی که در خاورمیانه بر علیه عراق و دیگر کشور های این منطقه در حال جریان است،  نباید دانشمندسیاستمدار و یا تاریخ شناس بود.

دلایل بروز این فجایع نه با " سلاح های کشتار جمعی " رابطه ای دارد و نه با بر قراری دمکراسی در این کشور ها. تنها موضوع بر سر کنترل ذخایر نامحدود نفت در صحرای شنی عراق و ..... می باشد.

مسئله مهمی که امپراطوری روم به ما یاد داد این بود که یک امپراطوری چهره های مختلفی خواهد داشت. بسیاری از دمکرات ها هم اکنون با حسرت به دوران حکومت کلینگتون می اندیشند با این فرق که از برنامه او با تصورات خویش حرکت می نمایند. در زمان گلینگتون وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا با نیروهای نظامی متحد در آذربایجان، قرقیزستان،قزاقستان،ازبکستان و.... رابطه برقرار نموده و بدینوسیله شروع نمود آنان را با تسلیحات نظامی ایالات متحده مجهز نماید و سربازانشان را تعلیم دهد. در آن زمان استقرار پایگاه های نظامی آمریکائی در این کشورها خدمتی بود که این کشور ها در مقابل گرفتن تسلیحات نظامی نسبت به دولت آمریکا انجام دادند. تعلیمات نظامی ارتشی به سربازان این کشور ها از سوی ارتش آمریکا تا بعد از سپتامبر 2001 همچنان ادامه داشت.

 

تمامی این وقایه رخ داد تنها به این دلیل که این کشورها در کنار دریای خزر قرار داشتند و این منطقه مهمترین منطقه ایست که غنی ترین ذخایر نفتی جهان در آن واقع شده است.

 

طبق یک گزارش از وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا در سال 2002 :" در حالیکه یک پایگاه نظامی بزرگ در منطقه نفت خیز دریای خزر برقرار می گردد، ارتش آمریکا وظیفه بهبود همکاری نظامی میان آمریکا و قزاقستان را بعهده گرفته است".

با توجه به این مدارک و هزاران مدرک دیگر ، دلیل واقعی جنگ و اشغال عراق از سوی آمریکا و همدستانش کاملا روشن می باشد.

 

به همین دلیل تا زمانی که کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا تنها از دو حزب وابسته به دولت آمریکا انتخاب میشوند ، کاملا بی تفاوت است که چه کسی ریاست جمهوری آمریکا را برنده شود زیرا که هرکدام از انتخاب شدگان این دو حزب در ابتدا قسم نامه خود را نه بر مبنای رعایت قانون اساسی این کشور بلکه بر مبنای رعایت قوانین تجارت کنسرن های نفتی آمریکائی یاد می نمایند.