خريد و فروش
كودكان در جهان
رادیو
آلمان:سه شنبه
28 مهر 1383 – 19 اكتبر 2004
خريد و فروش كودكان از
مظاهر دهشتبار بردهدارى است. در سراسر جهان ميليونها كودك در كسب درآمد براى خانواده
سهيماند. دويست و پنجاه ميليون كودك
۵
تا ۱۴
ساله در تمام دنيا كار مىكنند. شصت ميليون از اين عده در شرايطى بس طاقتفرسا روز و شب
مىگذرانند. آنان برده هستند. آنان را چون كالا مىخرند و مىفروشند.
در سراسر دنيا بردهدارى
ممنوع است. با اين حال ميليونها انسان در اين جهان در شرايط بندگى و وابستگى مطلق به سر
مىبرند. تعداد بردگان جديد را نزديك به سى ميليون نفر تخمين مىزنند. بردهدارى در اينجا
به معناى استفاده اقتصادى از افراد است، بدون آنكه پولى به آنها پرداخت شود. در ضمن
بردهدار نحوه زندگى بردگان خود را به شدت كنترل كرده، نسبت به آنان خشونت اعمال مىكند.
اگر كسانى را كه به زور به سربازى برده يا به كارى بىمزد وادار مىشوند نيز در نظر آوريم،
مىتوانيم از دويست ميليون برده در جهان سخن گوييم.
بردگى به شكلهاى گوناگون
ظهور مىكند و علت آن اساسا فقر و بيچارگى است. در اين ميان باندهاى سازمانيافتهاى خريد و
فروش انسانها را تبديل به راهى براى رسيدن به درآمدى هنگفت كردهاند. به ويژه زنان و كودكان
كشورهاى فقير قربانيان اصلى خريد و فروش انسان هستند. دختران خانوادههاى فقير كشورهاى
اروپاى شرقى را اغوا مىكنند كه براى تحصيل به اروپاى غربى بيايند، اما آنها را در اروپاى
غربى به روسپيگرى وامىدارند. در كشورهاى آسياى جنوب شرقى، مثل تايلند، كودكان را از
خانوادههاى فقير مىخرند و به فحشا مىكشانند. طبق گزارشهاى شفاهى شاهدان عينى دختران
ايرانىاى نيز كه در كشورهاى شيخنشين خليج فارس به روسپيگرى مشغولند، سرنوشتى مشابه
داشتهاند.
خريد و فروش كودكان از
مظاهر دهشتبار بردهدارى است. كودكان را همواره سرمايههاى آينده خواندهاند. اما كسى كه
هماكنون در فقر به سر مىبرد، نمىتواند براى آينده خود پسانداز كند. او مجبور مىشود كه
سرمايه خود را هم اينك به كار اندازد. در سراسر جهان ميليونها كودك در كسب درآمد براى
خانواده سهيماند. مثلا با واكس زدن كفش، با قالىبافى، با خدمتكارى، با كار در معدن يا در
مزرعه و نيز با روسپيگرى. دويست و پنجاه ميليون كودك
۵
تا ۱۴
ساله در تمام دنيا كار مىكنند. شصت ميليون از اين عده در شرايطى بس طاقتفرسا روز و شب
مىگذرانند. آنان برده هستند. آنان را چون كالا مىخرند و مىفروشند. ديتر گارليش مدير
صندوق اضطرارى سازمان ملل متحد براى كودكان يونيسف در اين مورد مىگويد:
”هر روزه در آسيا و
افريقا سه هزار كودك قربانى خريد و فروش مىشوند. پس از معاملات اسلحه و مواد مخدر خريد و
فروش كودكان احتمالا از سودآورترين معاملات در جهان است كه از آن ميلياردها دلار درآمد حاصل
مىشود. و اين يكى از شديدترين موارد نقض حقوق بشر است.“
پديده خريد و فروش كودكان
حاصل مجموعهاى است از فقر، نبود آموزش و ساخت جوامعى در حال فروپاشي. فقر يكى از مهمترين
دلايل بلايى است كه بر سر كودكان مىآيد. يك ميليارد و دويست ميليون انسان در جهان با
درآمدى كمتر از دو دلار در روز زندگى مىكنند. كودكان خانوادههاى فقير مجبورند اغلب به
خاطر وضعيت اقتصادى نابسامان خانواده از رفتن به مدرسه بگذرند و كار كنند. در چنين وضعيتى
است كه خانوادهها به سادگى فريب قولهاى دروغ سوداگران را مىخورند كه هدفمندانه به دنبال
قربانيان خود مىگردند. براى مثال آنها به خانوادهها قول مىدهند كه فرزندشان در شهر به
مدرسه خواهد رفت، يا به عنوان خدمتكار مشغول به كار خواهد شد، يا ازدواج خواهد كرد. در ازاى
آن پدر و مادر پولى دريافت مىكنند يا بدهيشان صاف مىشود. كودك از محيط آشناى خود كنده
شده، به جايى ديگر، اغلب به خارج از كشور خود برده مىشود، به جايى كه زبان مردم آن را
نمىفهمد. در چنين وضعيتى كودكان به سادگى مرعوب مىگردند و اين براى آنان تازه آغاز راهى
طولانى و پردرد است.
طبق برآورد يونيسف تنها
در آسيا هر سال يك ميليون كودك دختر و پسر وادار به روسپيگرى مىشوند. پژوهشى در دانشگاه
آزاد برلين نشان مىدهد كه چهار صد هزار آلمانى هر سال در جستجوى روابط جنسى به خارج از
آلمان سفر مىكنند و به اصطلاح سكس توريست هستند. طبق گزارش روزنامه فرانسوى زبان لو فيگارو
در باره رواج ايدز در ايران در ميان مردان ايرانى نيز سكس توريسم مشاهده مىشود. مقصد سكس
توريستهاى ايرانى اغلب جمهوريهاى اتحاد جماهير شوروى سابق هستند. مارژى دو مونشى، مدير دفتر
يونيسف در تايلند، در باره مشاهدات خود در اين كشور آسيايى چنين مىگويد:
ق: ”ما مىدانيم كه
تمايلى وجود دارد كه هر چه بيشتر از دختران جوان در روسپيگرى استفاده شود. وجود اين تمايل
از جمله به اين باور آسياييان برمىگردد كه روابط جنسى با دختران باكره به مرد نيرو و
خوشبختى مىبخشد. در ضمن بسيارى از مشتريان به خاطر خطر ابتلا به بيمارى ايدز كودكان را
ترجيح مىدهند. اين مشتريان در پى آناند كه رابطه جنسى مطمئنى داشته باشند. اما براى آنها
مهم نيست كه آيا اين كودكان با كار آنها صدمه مىخورند يا نه.“
نمىتوان به راحتى تشريح
كرد كه كودكانى كه مورد سواستفاده جنسى قرار مىگيرند و همچون كالا خريد و فروش مىشوند چه
آسيبهايى مىبينند. مارژى دو مونشى بر مبناى مشاهدات خود در تايلند مىگويد:
“كودكان به لحاظ روحى و
جسمى غارت مىشوند. بسيارى از آنان با مشكلات فراوان جسمى نزد ما مىآيند. در برخى موارد
چنان وحشيانه با آنان رفتار شده است. مثلا دختران را عمل مىكنند تا دوباره باكره به نظر
آيند و بتوان بار ديگر آنان را به بهاى هنگفت در اختيار مشترى قرار داد. من دخترانى را
مىشناسم كه نمىتوانند بچهدار شوند چون به آنان بسيار آسيب وارد آمده است. حتى مواردى را
مىشناسم كه دختران را به زور به دست جراح زيبايى سپردهاند تا مثلا بينىشان شبيه به بينى
زنان اروپايى شود و براى مشتريان جذابتر باشند.”
خريد و فروش كودكان تنها
مشكل كشورهاى باصطلاح جهان سوم نيست. يونيسف و سازمان حمايت از كودكان تر د زوم گزارش
مىدهند كه در سراسر جهان خريد و فروش كودكان گسترش يافته است. بيشتر كودكان اروپايى كه
خريد و فروش مىشوند، از اروپاى شرقى هستند و از راه ايتاليا به اروپاى شمالى انتقال
مىيابند. قاچاقچيان كودكان را به ويژه از آلبانى، كه يكى از فقيرترين كشورهاى اروپاست، با
كشتى به ايتاليا مىبرند. اين كودكان سپس در اروپا، و از جمله در آلمان، به فحشا كشانده
مىشوند يا وادار به دزدى و جيببرى مىگردند يا به كسانى فروخته مىشوند كه به دنبال بچه
براى به فرزند پذيرفتن هستند.
اگر چه پيماننامه سازمان
ملل متحد در باره حقوق كودكان و پيماننامههاى ديگرى كه اشتغال كودكان را ممنوع مىسازند،
در جهت حفاظت از كودكان و حفظ حقوق انسانى آنان هستند، اما تنها پياده كردن قواعد و
هنجارهاى حقوقى بدون آنكه با فقر مبارزه شود، نمىتواند راهگشا باشد. همچنين بايد دو روش
پيشگيرى و درمان را با هم پيش برد. بر اين مبناست كه سازمانهايى چون يونيسف و تر د زوم
مىكوشند با خانوادههاى فقير ارتباط برقرار كنند و با روشنگرى خود در باره قولهاى دروغين
سوداگران كودكان جلوى پديده خريد و فروش كودكان را بگيرند. اما تا هنگامى كه كودكان حاميانى
قدرتمندتر نداشته باشند، كوششهاى سازمانهاى حمايت از كودكان تنها تاثيرى محدود خواهد داشت و
كودكان نخستين قربانيان پديده جهانى شدن ناعادلانه خواهند ماند.
|