سازمان بينالمللي كار (ILO)
منبع: http:// www.ilo.org
سازمان بينالمللي كار (The International Labour Organization-ILO) از آژانسهاي تخصصي سازمان ملل است كه هدف آن ارتقا بخشيدن به عدالت اجتماعي و شناسايي حقوق بشر و حقوق كار به لحاظ بينالمللي ميباشد. اين سازمان در سال ١٩١٩ تاسيس شد و تنها موجوديتي است كه به وسيله معاهده صلح ورساي پس از جنگ جهاني اول ايجاد شد و هنوز هم به حيات خود ادامه ميدهد. ILO اولين آژانس تخصصي سازمان ملل در سال ١٩٤٦ شد.
به گزارش دفتر مطالعات بينالملل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) سازمان بينالمللي كار (ILO) استانداردهاي بينالمللي كار را در قالب كنوانسيونها و توصيهها وضع ميكند كه از جمله اين استانداردها ميتوان به مواردي چون آزادي تشكيل انجمن، حق سازماندهي، چانهزني جمعي، منسوخ شدن كار اجباري، تساوي فرصتها و رفتار با نيروي كار و ديگر استانداردهايي كه طيف وسيعي از موضوعات مرتبط با كار را شامل ميشود، اشاره كرد.
ILO مساعدتهاي فني خود را در چارچوبهاي زير ارايه ميدهد:
١- آموزش و بهبود مشاغل ٢- سياست جذب و استخدام نيروي كار ٣- مديريت كار ٤- حقوق كار و روابط صنعتي ٥- شرايط كار ٦- مديريت توسعه ٧- تعاونيها ٨- امنيت اجتماعي ٩- آمارهاي مربوط به كار و سلامت و بهداشت كار.
ILO توسعهي سازمانهاي مستقل كارفرمايان و كارگران را تشويق و خدمات آموزشي و مشاورهاي را براي اين سازمانها فراهم ميكند. انگيزه اساسي و محرك تشكيل ILO در سال ١٩١٩ به وسيله كنفرانس صلح ورساي بشر دوستانه بود. شرايط نيروي كار، بر اثر استثمار كارفرما و عدم امكانات لازم براي تامين بهداشت مناسب كارگران و عدم مطلوبيت زندگي خانوادگي آنها و چشم انداز نامطلوب براي نيل پيشرفت و ترقي كارگران، بسيار وخيم بود. اين مساله به طور آشكار در مقدمه اساسنامه ILO ذكر شده است. در مقدمه اساسنامه سازمان بينالمللي كار آمده است كه: “شرايط موجود نيروي كار غير عادلانه، سخت و توام با فقر براي تعداد زيادي از مردم است.”
انگيزه دوم تشكيل ILO سياسي بود. انگيزه سياسي تشكيل سازمان بينالمللي كار اين نكته بود كه بدون بهبود شرايط نيروي كار كه تعدادشان نيز دايما در نتيجه صنعتي شدن در حال افزايش است احتمال بروز شورشهاي جمعي و حتي انقلاب افزايش مييابد. مقدمه اساسنامه ILO در اين رابطه مينويسد: “عدم عدالت، موجبات بروز شورشها و طغيانها را به حدي فراهم ميآورد كه صلح و هماهنگي جهان را به خطر بيفتد.”
سومين انگيزه ايجاد ILO، اقتصادي بود. به دليل تاثير غير قابل اجتناب شرايط نيروي كار بر هزينه توليد، هر يك از صنايع يا كشورها نياز به انجام اصلاحات اجتماعي را پذيرفتند، چون به اين نتيجه رسيدند كه بدون بهبود شرايط نيروي كار كه منجر به بالا رفتن كيفيت كالاها ميشود در مقابل رقبايشان آسيب پذير ميگردند. در مقدمه اساسنامه ILO در اين خصوص آمده است: “عدم موفقيت هر كشور و ملتي در پذيرش بهبود شرايط نيروي كار، در حالي كه ديگر ملتها تمايل به بهبود اوضاع كشورهاي خود دارند و در اين مسير تلاش ميكنند، مانع مهمي در مسير پيشرفت آن كشور يا ملت محسوب ميشود.”
در مقدمه اساسنامه ILO نوشته شده است: “صلح جهاني ميتواند فقط بر اساس عدالت اجتماعي بنيان نهاده شود.”
اساسنامه ILO بين ماههاي ژانويه و آوريل ١٩١٩ به وسيله كميسيون كار كه توسط كنفرانس صلح ايجاد شده بود، تدوين شد. كميسيون كار متشكل از نمايندگان ٩ كشور آمريكا، كوبا، بلژيك، چكسلواكي، فرانسه، ايتاليا، لهستان و انگليس بود. ILO اقدامات خود را از طريق سه ارگان اصلياش انجام ميدهد.اين ارگانها پوشش دهنده و دربرگيرنده ساختار سه پايه سازمان هستند. اين ساختار سه پايه كه عبارتاست از ساختار حكومت - كارفرما - كارگر.
١- اولين ارگان اصلي ILO كنفرانس بينالمللي كار (International Labour Conference) است. دولتهاي عضو ILO ژوئن هر سال در ژنو در كنفرانس بينالمللي كار گردهم ميآيند. از هر كشور عضو دو هيات به نمايندگي از دولت، يك هيات به نمايندگي از جانب كارفرمايان آن كشور و يك هيات به نمايندگي از نيروي كار در اين كنفرانس شركت ميكنند. اين هياتها توسط مشاوران فني همراهي ميشوند. معمول اين است كه وزراي مسوول در امور كار هر دولت عضو ILO رياست هياتهاي نمايندگي دولت آن كشور را بر عهده دارند و نقطه نظرات دولت متبوع خود را بيان ميكنند. هياتهاي نمايندگي كارفرمايان و نيروي كار ميتوانند نقطه نظرات خاص خود را بيان كنند و ميتوانند بر اساس دستوراتي كه از سازمانهاي متبوع خود دريافت ميدارند، راي بدهند. اين هياتها گاهي عليه يكديگر و حتي عليه نمايندگان دولت حاكم بر كشورشان راي ميدهند. اين كنفرانس نقش بسيار مهمي ايفا ميكند. كنفرانس بينالمللي كار، استانداردهاي بينالمللي كار را وضع ميكند و ميپذيرد و نشستي است كه معضلات اجتماعي و كاري مهم در كل جهان را مدنظر و مورد بحث قرار ميدهد. كنفرانس همچنين بودجه ILO را مديريت و اعضاي ارگان حاكم را انتخاب ميكند.
٢- دومين ارگان اصلي ILO ارگان حاكم (Governing Body) است كه شوراي اجرايي ILO را تشكيل ميدهد و سالي سه بار در ژنو تشكيل جلسه ميدهد. ارگان حاكم، تصميمات خود را بر اساس سياستهاي كلي ILO اتخاذ ميكند.اين ارگان برنامه و بودجه ILO را تدوين ميكند و براي تصويب به كنفرانس ميفرستد. دبير كل ILO به وسيله ارگان حاكم انتخاب ميشود. ارگان حاكم متشكل از ٢٨ عضو حكومتي، ١٤ عضو از سوي سازمانهاي كارفرمايي و ١٤ عضو از سوي نهادهاي كارگري است. ١٠ كرسي دولتي اين ارگان به صورت دايم متعلق به دولتهاي صنعتي برتر است. كشورهاي عضو هر سه سال يكبار در كنفرانس بينالمللي كار انتخاب ميشوند و اين انتخاب مبتني بر توزيع جغرافيايي است.
٣- ارگان سوم ILO ادارهي بينالمللي كار (The International Labour Office) است كه دبيرخانهي دايمي ILO ميباشد. اين اداره تحت نظر ارگان حاكم و دبير كل كه براي ٥ سال انتخاب ميشود به فعاليت ميپردازد. اين ادراه حدود ١٩٠٠ كارمند دارد كه داراي ١١٠ مليت مختلف ميباشند. مقر اصلي آن در ژنو است و در ٤٠ نقطه جهان نيز ادارات تابعه دارد. حدود ٦٠٠ كارشناس از سوي اين اداره در مناطق مختلف جهان تحت برنامه همكاري فني مشغول ماموريت ميباشند. اين اداره همچنين يك مركز تحقيقات و سند سازي و يك واحد انتشارات دارد كه گستره وسيعي از مطالعات تخصصي، گزارشها و فصلنامهها را انتشار ميدهد.