دغدغه‌ جهاني‌ شدن‌

اعتماد -  يكشنبه 25 مرداد 1383 – 15 اوت 2004

دغدغه‌ عصر حاضر، جهاني‌ شدن‌ است‌. در واقع‌ امروز جهان‌ به‌ سمتي‌ پيش‌ مي‌رود كه‌ حتي‌ ما نمي‌توانيم‌ مانع‌ جهاني‌ شدن‌ شويم‌.

در هر دهه‌يي‌ مساله‌ خاصي‌ مورد توجه‌ است‌. در دهه‌ 80 آنچه‌ مورد توجه‌ قرار گرفت‌ و مطرح‌ شد مساله‌ خصوصي‌ سازي‌ بود و اينكه‌ چگونه‌ توليد كنندگان‌ بايد براي‌ توليد محصولات‌ خود استراتژي‌ داشته‌ باشند اما دغدغه‌ دهه‌ 90 و عصر حاضر، جهاني‌ شدن‌ است‌.

وقتي‌ در مورد جهاني‌ شدن‌ صحبت‌ مي‌كنيم‌ يعني‌ اينكه‌ بايد كارا باشيم‌ و هنگامي‌ كه‌ كشوري‌ جهاني‌ مي‌شود، نه‌ تنها امكان‌ انتخاب‌ كالا را براي‌ مصرف‌ كنندگان‌ افزايش‌ مي‌دهد بلكه‌ هزينه‌ كمتري‌ بابت‌ خريد كالا مي‌پردازد.در فاصله‌ سالهاي‌ 1960 تا 1990 كشورهايي‌ داراي‌ اقتصاد باز، در مقايسه‌ با كشورهايي‌ كه‌ اقتصاد بسته‌ داشتند از رشد قابل‌ توجه‌تري‌ برخوردار بودند. آمار نشان‌ مي‌دهد كشورهايي‌ وارد عرصه‌ جهاني‌ شده‌اند كه‌ در فاصله‌ سالهاي‌ 1960 تا سال‌ 2000 از رشد 2 درصد به‌ رشد 6 درصد دست‌ يافته‌اند و كشورهايي‌ كه‌ جهاني‌ نشده‌اند با كاهش‌ رشد مواجه‌ بودند.حال‌ پرسيده‌ مي‌شود كه‌ آيا جهاني‌ شدن‌ سبب‌ كاهش‌ فقر مي‌ شود يا افزايش‌ آن‌؟!

برخي‌ از آمارها حاكي‌ از افزايش‌ فقر و برخي‌ حاكي‌ از كاهش‌ فقر در كشورهاي‌ داراي‌ اقتصاد باز است‌ و بنا بر تعريف‌ بانك‌ جهاني‌ فقير كسي‌ است‌ كه‌ درآمد روزانه‌ او 5\1 دلار و درآمد سرانه‌اش‌ 500 دلار باشد.

بر اساس‌ آمارها در سال‌ 1960 افرد فقير در كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ 13\1 ميليون‌ نفر اعلام‌ شد كه‌ اين‌ رقم‌ اكنون‌ به‌ 647 ميليون‌ نفر رسيده‌ است‌.جهاني‌ شدن‌ به‌ افزايش‌ سطح‌ زندگي‌ مردم‌ كشورهايي‌ كه‌ توانسته‌اند از مزاياي‌ جهاني‌ شدن‌ بهره‌مند شوند كمك‌ كرده‌ است‌ اما اين‌ پديده‌ در كشورهايي‌ كه‌ اقتصاد بسته‌يي‌ دارند موثر واقع‌ نشده‌ است‌.

دكتر حريريان‌، استاد دانشگاه‌ بلونبرگ‌ امريكا، معتقد است‌ : «براي‌ درك‌ جهاني‌ شدن‌ بايد بر سر مساله‌ جهاني‌ شدن‌ در ذائقه‌، توليد و بازار كار توجه‌ كنيم‌. ادغام‌ اين‌ سه‌ اصل‌ اساسي‌، راهكار مناسبي‌ براي‌ بهره‌گيري‌ از مزاياي‌ جهاني‌ شدن‌ براي‌ كشوري‌ چون‌ ايران‌ است‌.»

جهاني‌ شدن‌ در ذائقه‌ در اثر تحولات‌ چشم‌گيري‌ كه‌ در جريان‌ حمل‌ و نقل‌ و ارتباطات‌ به‌ وقوع‌ پيوست‌ ايجاد شد. توليدكنندگان‌ نيز بر همين‌ مبنا سعي‌ در توليد و ارايه‌ كالاهايي‌ كردند كه‌ بر مبناي‌ علاقه‌ مصرف‌ كنندگان‌ تعريف‌ شده‌ باشد.مفهوم‌ جهاني‌ شدن‌ در توليد نيز آنقدر توسعه‌ يافته‌ كه‌ مي‌توان‌ آن‌ را به‌ جهاني‌ شدن‌ سوپر ماركت‌ تشبيه‌ كرد و در حال‌ حاضر دو مساله‌ توليد در تجارت‌ جهاني‌ مطرح‌ است‌: صدور قطعات‌ از كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ و راه‌اندازي‌ تاسيسات‌ در ساير كشورها.

به‌ عنوان‌ مثال‌ فورد در 30 كشور جهان‌ داراي‌ تجهيزات‌ توليدي‌ است‌. همچنين‌ طرح‌هاي‌ توليدي‌ خود را در 7 كشور جهان‌ انجام‌ مي‌دهد. نتايج‌ اين‌ بحث‌ها نشان‌ مي‌دهد كه‌ در دنياي‌ كنوني‌ شناخت‌ مليت‌ كالاي‌ توليدي‌ مشكل‌ است‌.مثلا خودرو تويوتايي‌ كه‌ در امريكا توليد مي‌شود 56 درصد از قطعات‌ آن‌ در امريكا و 44 درصد قطعات‌ آن‌ در ديگر كشورها ساخته‌ مي‌شود و نمي‌توان‌ تعيين‌ كرد آيا تويوتاي‌ توليد شده‌ امريكايي‌ است‌ يا خير؟ علت‌ عمده‌ جهاني‌ شدن‌ كار نيز در جهاني‌ شدن‌ مخابرات‌ است‌ كه‌ امكان‌ توليد يا سفارش‌ كالا را از راه‌ دور امكان‌پذير مي‌كند. علاوه‌ بر آن‌ بين‌المللي‌ شدن‌ رقابت‌ سبب‌ شده‌ است‌ تا سرمايه‌گذاران‌ در كشورهايي‌ سرمايه‌گذاري‌ كنند كه‌ بالاترين‌ نرخ‌ بهره‌وري‌ را داشته‌ باشند. امروزه‌ كارگران‌ و مهندساني‌ كه‌ در كشورهاي‌ مختلف‌ به‌ توليد مي‌پردازند فقط‌ با رقباي‌ داخلي‌ مواجه‌ نيستند بلكه‌ با جمع‌ وسيعي‌ از رقباي‌ جهاني‌ و بين‌المللي‌ بايد به‌ رقابت‌ بپردازند.

دكتر احمد روشنفكر راد، كارشناس‌ مسائل‌ اقتصادي‌ در تعريفي‌ از جهاني‌ سازي‌ اين‌ چنين‌ مي‌گويد :جهاني‌ سازي‌ روندي‌ است‌ كه‌ بشر در جريان‌ رشد و توسعه‌ خود، ناگزير از مقابله‌ با آن‌ پيوند خورد و در واقع‌ جهاني‌ سازي‌ درنورديدن‌ تمامي‌ مرزهاي‌ جغرافيايي‌ است‌.دكتر روشنفكر بر نقش‌ گروهها و احزاب‌ مختلف‌ كه‌ بر اساس‌ منافع‌ مالي‌ و عقايد خود، بستر جهاني‌سازي‌ را ايجاد مي‌كنند اشاره‌ كرد و افزود:

در جريان‌ جهاني‌سازي‌ همواره‌ 2 مطلب‌ پابه‌پاي‌ هم‌ پيش‌ مي‌روندأ بشر در مسير رشد و توسعه‌ به‌ سمت‌ جهاني‌ شدن‌ سوق‌ مي‌كند و گروهها، جريانها و احزاب‌ در جهاني‌ كردن‌ به‌ نفع‌ خود كوشش‌ كرده‌ و مي‌كنند.وي‌ در ادامه‌ اظهار داشت‌: هدف‌ از تشكيل‌ اتحاديه‌هاي‌ جهاني‌ كه‌ منجر به‌ ايجاد سازمان‌ ملل‌ متحد شد، برقراري‌ تعامل‌ و همكاري‌ بين‌ اقوام‌ و ملتها و زدايش‌ ناملايمات‌ و جلوگيري‌ از جنگهاي‌ بين‌المللي‌ بوده‌ است‌، ولي‌ از طرفي‌ هم‌ قدرتهاي‌ فائقه‌ جنگ‌ جهاني‌ دوم‌ در سازمان‌ ملل‌ كه‌ حق‌ وتو نيز داشتند با جهت‌گيري‌هاي‌ خاص‌ خودشان‌ اين‌ جهاني‌ شدن‌ را به‌ سمت‌ جهاني‌ كردن‌ با دايره‌مداري‌ زور و قدرت‌ در قالب‌ اتحاديه‌هاي‌ نظامي‌ و امثالهم‌ دنبال‌ مي‌كردند و از زمان‌ تضعيف‌ بلوك‌ شرق‌ تا مقطع‌ فروپاشي‌ آن‌ و يكه‌تازي‌ بلوك‌ غرب‌ روند جهاني‌ شدن‌ در عرصه‌ به‌ اسارت‌ كشاندن‌ سازمان‌هاي‌ بين‌المللي‌ شكل‌ گرفت‌. وي‌ زير پا گذاشتن‌ تمام‌ قوانين‌ مدنيت‌ را به‌ وسيله‌ امريكا به‌ عنوان‌ قدرت‌ برتر جهان‌ از جمله‌ مسائلي‌ دانست‌ كه‌ با انعكاس‌ منفي‌ جهانيان‌ نيز روبرو بوده‌ است‌.

او بزرگترين‌ مانع‌ پيشروي‌ ايران‌ براي‌ الحاق‌ به‌ سازمان‌ جهاني‌ تجارت‌ را مشكلات‌ سياسي‌ عنوان‌ كرد و گفت‌: امريكا براي‌ هجدهمين‌ بار با درخواست‌ ايران‌ براي‌ الحاق‌ به‌ سازمان‌ ياد شده‌ مخالفت‌ كرد و به‌ دليل‌ اين‌ است‌ كه‌ نظام‌ تصميم‌گيري‌ در سازمان‌ جهاني‌ تجارت‌ بر اتفاق‌ نظر كشورها استوار است‌ و هر بار كه‌ با تقاضاي‌ ايران‌ براي‌ پيوستن‌ به‌ اين‌ سازمان‌ مطرح‌ شده‌ نماينده‌ امريكا مانع‌ از تصويب‌ اين‌ الحاق‌ شده‌ است‌.

معلوم‌ نيست‌ امريكا چه‌ هنگام‌ دست‌ از مخالفت‌ با الحاق‌ ايران‌ به‌ سازمان‌ جهاني‌ تجارت‌ بر مي‌دارد و حتي‌ سياستمداران‌ نيز از اين‌ پيش‌بيني‌ خودداري‌ مي‌كنند.

آنچه‌ از شواهد امر به‌ نظر مي‌آيد عدم‌ توافق‌ صاحبنظران‌ اقتصادي‌ ايران‌ در امر جهاني‌ شدن‌ است‌. آيا واقعا ايران‌ تمام‌ مولفه‌هاي‌ لازم‌ براي‌ جهاني‌ شدن‌ را دارد و آيا اين‌ جهاني‌ شدن‌ به‌ نفع‌ ايران‌ خواهد بود؟

دكتر روشنفكر از وجود شكاف‌ ديجيتالي‌ در كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ خبر داد كه‌ مانع‌ از رقابت‌ اين‌ كشورها در عرصه‌ بين‌المللي‌ خواهد شد ولي‌ مسائلي‌ از قبيل‌ قوانين‌ سرمايه‌گذاري‌، خصوصي‌ سازي‌ و آزادي‌ اقتصادي‌ نيز از ديگر پارامترهاي‌ ضروري‌ براي‌ جهاني‌ شدن‌ است‌.

حال‌ پرسيده‌ مي‌ شود چه‌ عواملي‌ مي‌تواند در سرمايه‌گذاري‌ خارجيان‌ در كشورهايي‌ چون‌ ايران‌ موثر باشد؟ ماليات‌، وجود كارگران‌ شايسته‌، كيفيت‌ عوامل‌ زيربنايي‌، ريسك‌ سرمايه‌گذاري‌، استراتژي‌هاي‌ مالكيت‌ و برنامه‌هاي‌ طولاني‌ مدت‌، مهمترين‌ عوامل‌ اثرگذار در جذب‌ سرمايه‌ خارجيان‌ است‌ و كشورهايي‌ كه‌ از تجارت‌ جلوگيري‌ مي‌كنند، در جذب‌ سرمايه‌گذاري‌ خارجي‌ هم‌ ناموفق‌ خواهند بود. به‌ اعتقاد يكي‌ از اساتيد دانشگاه‌ آكسفورد، سرمايه‌گذاري‌ خارجي‌ ممكن‌ است‌ خوب‌ يا بد باشد كه‌ اين‌ خوب‌ يا بد بودن‌ به‌ قوانين‌ داخلي‌ يك‌ كشور مربوط‌ است‌.حد فاصل‌ سالهاي‌ 1990 تا 1999 سرمايه‌گذاران‌ خارجي‌ حدود 235 ميليون‌ دلار در كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ سرمايه‌گذاري‌ كردند. در حاليكه‌ در همان‌ زمان‌، سرمايه‌گذاري‌ صاحبان‌ سرمايه‌ تبعه‌ عربستان‌ سعودي‌ خارج‌ از كشورشان‌ 500 ميليون‌ دلار بوده‌ است‌، چرا؟ اين‌ مساله‌ به‌ دليل‌ اعتماد نداشتن‌ به‌ قوانين‌ اقتصادي‌ كلان‌ كشور است‌ كه‌ موجب‌ فرار سرمايه‌ مي‌شود. بحث‌ خصوصي‌سازي‌ نيز، بعنوان‌ ديگر پارامتر موثر بر جهاني‌ شدن‌، در سال‌ 1980 مطرح‌ شد وقتي‌ ديده‌ مي‌شود كه‌ در بعضي‌ كشورها )مثل‌ امريكا( حتي‌ زندان‌ها هم‌ خصوصي‌ مي‌شوند پس‌ امكان‌ خصوصي‌ شدن‌ ساير نهادها نيز وجود دارد.

تعادل‌ سياسي‌، مديريت‌ بودن‌ دخالت‌ سياسي‌، رشد اقتصادي‌ و تكامل‌ بازار سرمايه‌ از مهمترين‌ عوامل‌ موثر در خصوصي‌ سازي‌ است‌ و مشكلات‌ مالي‌ كشور و افزايش‌ رقابت‌ دولت‌ها در كمرنگ‌ تر كردن‌ نقش‌ دولت‌ از مهمترين‌ عوامل‌ توجه‌ به‌ خصوصي‌سازي‌ در كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ است‌.اما در مورد ايران‌ هنوز اين‌ ترديد وجود دارد كه‌ آيا خصوصي‌سازي‌ خوب‌ است‌ يا بد؟ آمارها نشان‌ مي‌دهد كه‌ در سال‌هاي‌ گذشته‌ نقش‌ دولت‌ نه‌ تنها كاهش‌ پيدا نكرده‌ بلكه‌ افزايش‌ يافته‌ است‌.

عامل‌ ديگري‌ كه‌ در روند جهاني‌ شدن‌ جدي‌ گرفته‌ مي‌شود آزادي‌ اقتصادي‌ است‌ و آزادي‌ اقتصادي‌ يعني‌ اينكه‌ دولت‌ نبايد بيش‌ از آنچه‌ احتياج‌ است‌ آزادي‌ شهروندان‌ خود را در امور توليد، توزيع‌ يا مصرف‌ كالا كنترل‌ كند.دكتر حريريان‌ سياست‌هاي‌ تجاري‌، هدف‌هاي‌ دولت‌، اثر هزينه‌هاي‌ دولت‌، دخالت‌ دولت‌ در امور اقتصادي‌، سياست‌ پولي‌، ورود سرمايه‌ و سرمايه‌گذاري‌ خارجي‌، امور بانكي‌ و مالي‌، قيمت‌ها و حق‌ مالكيت‌، آيين‌نامه‌ها و فعاليت‌هاي‌ خارج‌ از بازار را از متغيرهاي‌ آزادي‌ اقتصادي‌ بيان‌ مي‌كند.بررسي‌ 153 كشور جهان‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ سنگاپور و هنگ‌كنگ‌ از نخستين‌ كشورها به‌ لحاظ‌ آزادي‌ اقتصادي‌ هستند بنا بر اين‌ تحقيقات‌، امريكا دهمين‌ كشور و ايران‌ صد و چهل‌ و هشتمين‌ كشور است‌.ايران‌ احتياج‌ دارد تا در مورد مسائل‌ توليدي‌ رقابت‌ بيشتري‌ داشته‌ باشد و دولت‌ بايد نقش‌ كمتري‌ ايفا كند. ايران‌ نه‌ تنها بايد تغييراتي‌ براي‌ ترغيب‌ سرمايه‌گذاران‌ ايجاد كند بلكه‌ بايد شرايطي‌ را فراهم‌ كند كه‌ پول‌هاي‌ خارج‌ شده‌ از ايران‌ هم‌ دوباره‌ به‌ كشور باز گردد و يكي‌ از بهترين‌ راهكارهاي‌ جلب‌ سرمايه‌ در ايران‌، كاستن‌ از بروكراسي‌ )كاغذ بازي‌( است‌.