سربازان خردسال
15 يوني Junge Welt 2004
Frank Brendle
برگردان ناهيد جعفرپور
نزديک به سيصد هزار کودک در سر تا سر جهان در جبهه هاي جنگ بسر مي برند. بخشي از اين کودکان در ارتش هاي غير نظامي به جنگ مشغولند و بخشي نظامي و بخش ديگر در صفوف چريکي بسر ميبرند. فاجعه زماني اوج مي گيرد که بسياري از اين کودکان راه باز کن جبهه هاي جنگ مي باشند.
تصوير کودکي که علارغم ميل خود در اين جبهه هاي مختلف مي جنگند ، تنها نيمي از واقعيت را بيان مي نمايد.
اصولا براي چه نو جوانان سرباز ميشوند؟
اين مسئله تم يکي از کنفرانس هاي مطبوعاتي شهر برلين بود که در اين کنفرانس سازمان دفاع از کودکان terre des hommes و بنياد کمک به کودکان Quäker شرکت داشتند. هر دوي اين سازمان ها با کمک سازمان کار بين المللي بروشوري را تهيه نموده اند که در اين بروشوردر باره انگيزه هائي که نوجوانان را به جبهه هاي جنگ مي کشاند اشاره و بررسي شده است. مارتين کونس عضو سازمان کواکر مي گويد:"حال ديگر کودکان و نو جوانان تنها با زور به جنگ ها نرفته بلکه اين آزادانه رفتن که البته در گيومه بکار مي رود داراي ريشه هاي اساسي است که براي اينکه به اين ريشه ها دست يابيم بايد اين ريشه ها را کند و کاوش نمائيم. آندرآس ريستر عضو سازمان terre des hommes در اين باره مي گويد که وي در مصاحبه اي که با نوجوانان سرباز داشته است به نتايجي دست يافته است که گوياي اين واقعيت هستند که بسياري از کودکان و نوجوانان نه فقط بخاطر جذاب بودن جنگيدن و يا اجبار در سازمان هاي نظامي شرکت مي نمايند بلکه دليل ديگر اين پيوسته شدن به ارتش هاي نظامي و غير نظامي، مشکلات اقتصادي خانواده هاي اين نوجوانان مي باشد. در مصاحبه اي که وي با 53 نوجوان پسر و دختري که به طور داوطلبانه در مناطق جنگي به سازمان هاي نظامي پيوسته اند،دليل ارجع همواره مسائل اقتصادي و خرابي بازار کار و فقر بوده است. فقر البته تنها دليل اجباري رفتن به سربازي نيست اما راه را براي اين تصميم ساده تر مي سازد. عدم وجود آموزش هاي ابتدائي عدم چشم انداز بهتر شدن وضعيت اقتصادي و بيکاري اعضاي خانواده و..... همگي دست به دست هم داده و نوجوانان را راهي جبهه هاي جنگ مي سازد. در مناطقي که جنگ ها امري عادي در زندگي انسانها گشته است دسترسي به تسليحات نظامي براي کودکان و نوجوانان بسيار سهلتر و تقريبا قانوني مي باشد. تلاش برخي از ارگان ها و نهاد هاي دفاع از کودکان براي اينکه کودکان و نو جوانان از جبهه ها کناره گيره نمايند بسيار عالي است اما اين تلاش ها اثري طولاني مدت نداشته و تا زماني که وضعيت عمومي زندگي نوجوانان بهتر نشود اين تلاش ها به بن بست خواهند رسيد. از آنجا که دروضعيت اقتصادي اين گونه نوجوانان تغييري حاصل نمي گردد و اميدي براي بهتر شدن و آينده اي روشن وجود ندارد، هر تلاشي کوتاه مدت اثر گذار خواهد بود. کشورهاي صنعتي غربي از فقر کشور هاي جهان سوم بهره برده و متاسفانه در کنفرانس از اين پديده انتقاد زيادي بچشم نمي خورد.اين مشکل تنها به کشور هاي در حال توسعه خلاصه نمي گردد زيرا با نگاهي به نيروهاي ارتش آمريکا اين تصوير عيان تر مي گردد. براي بسياري از نوجوانان جهان و مخصوصا کشور هاي فقير دسترسي به آموزش هاي نظامي و شرکت در ارتش به لحاظ اوضاع بد اقتصادي و بسته بودن بازار کار تنها بديل موجود است.