به بهانه راهپيمايي كودكان كار، دشواريهاي كودك بودن !
از : سعيد فرزانه - ايلنا - شنبه 16 خرداد 1383- 5 ژوئن 2004
" اميرحسين ص"، بچه 13 سالهاي كه خودش معتقد است، 14 سالش است، يك روز صبح زود در روز هجدهم دي ماه يا شايد هم اول اسفند ماه از خواب بيدار ميشود، درحالي كه شلوار روغنكاريش را به خاطر سرما روي زيرشلواري راه راه آبي رنگش بالا ميكشد، از لاي سفره تكه ناني بر ميدارد و با زور چاي شيرين فرو ميدهد، بعد به مكانيكي" سواري- وانت" واقع در جاده قديم كرج ميرود و تا ساعت 8 شب كار ميكند. كار او عبارت است از تميز كردن قطعات موتور اتوموبيل با بنزين؛ امير حسين، اكثر اوقات با رئيسش ( آقا عيسي مكانيك) ناهار ميخورد، گاهي اوقات هم از خانه ناهار مي آورد، بعضي روزها هم ساعت ناهار را ميخوابد.
"اميرحسين ص" از 2 سال پيش يعني هنگامي كه 11 سالش بود و خودش معتقد بود 12 سالش است، به مكانيكي همسايهشان آقا عيسي ميآيد. پدرش كه كارگر يك كارخانه ساخت كفش در غرب تهران بود، 2 سال پيش به علت واگذاري اين كارخانه به بخش خصوصي بيكار شد؛ كارخانه هم الان تعطيل است و صاحبانش با استفاده از وام بحران صنايع مشغول ساختمان سازي هستند. 6 ماه پيش كه پدر امير حسين را ديدم، مقابل كارخانه كفش سازي مشغول سيگار فروشي بود، البته ناگفته نماند كه آدامس و شكلات هم ميفروخت. خودش ميگفت كه جانباز جنگ است اما دنبال حق و حقوقش نرفته، شايد راست ميگفت.
امير حسين 3 خواهر و يك برادر هم دارد. خودش بچه دوم خانواده است. دو خواهر و تنها برادر او گوشه اتاق پذيرايي خانه استيجاريشان در "حسين آباد كرج" همراه مادرشان قالي ميبافند... بيشتر اما بازي ميكنند، امير حسين ميگويد: خواهر بزرگش سال گذشته، يعني يك سال بعد از بيكاري پدرش ازدواج كرده است. امير حسين ميگويد 16 ساله بوده، پس حتما 15 سال داشته...
**
در سال 1995 سازمان بين المللي كار گزارشي را منتشر كرد كه در آن روزگار عجيب به نظر ميرسيد.
در اين گزارش آمده بود: شواهد حاكي از آن است كه حداقل 13 درصد كودكان سراسر دنيا به كارهاي شاقلإ مامور و مجبور شدهاند.
در آن زمان تخمين زده ميشد كه بيشترين شمار اطفال كارگر در آسيا باشند (6/44 ميليون نفر)إ قاره آفريقا در مرتبه دوم (6/22 ميليون نفر) و در مرتبه بعد آمريكاي لاتين (1/5 ميليون نفر).
اخيرا يعني 9 سال پس از آن گزارشلإ در سال 2004 ، اين سازمان بين المللي گزارشي تازه را منتشر كرد كه سخت شگفت انگيز بود:" هم اكنون در سراسر جهان حدود 246 ميليون كودك 5 تا 17 ساله يعني از هر6 كودك يك نفر در دام استعمار گرفتار شده و مجبور به كار است" .
اين گزارش كارشناسانه با بررسي دقيقي مشخص كرده است كه از اين تعداد، 179 ميليون نفر (يعني از هر هشت كودك يك نفر) درگير شديدترين اشكال استثمار كودكان شدهاند به نحوي كه قابليتهاي جسمي، روحي يا اخلاقي آنها در معرض مخاطره جدي قرار دارد.
قانون كار ايران، اشتغال كودكان زير 15 سال را منع كردهاست؛ اما بهكارگيري گروه سني 15 تا 18 سال ( نوجوانان) را با رعايت برخي شرايط، مجاز ميداند.
يكي از اين شرايط وضع شده در قانون كار ايران ميگويد كه نوجوان در بدو استخدام بايد با نظارت سازمان تامين اجتماعي مورد آزمايشهاي پزشكي قرار گيرد.
آزمايش هاي پزشكي حداقل سالي يك بار تكرار مي شود و اگر نتيجه آزمايش ها نشان دهد كه نوع كار با شرايط سني نوجوان تناسب ندارد، كارفرما موظف است در حد امكان، شغل كارگر را تغيير دهد.
در قانون كار همچنين ساعت كاري نوجوانان، يك ساعت كمتر از كارگران معمولي تعيين شده است و كارفرما حق ندارد، كار اضافي، سخت و زيانآور را به كارگر نوجوان واگذار كند.
آئين نامه حذف مشاغل سخت براي نوجوانان نيز پس از تصويب الحاق ايران به مقاوله نامه 182 سازمان بين المللي كار، توسط مجلس شوراي اسلامي، تهيه شده است.
سه سال پيش مجلس، طرح پيوستن ايران به مقاوله نامه 182 سازمان بين المللي كار را تصويب كرد و دولت موظف شد با تنظيم آئين نامهاي اين قانون را به اجرا درآورد.
در آن زمان "خواجه نوري"، معاون وزير كار، درباره تاخير در تدوين آئين نامه اجرايي اين قانون در مصاحبهاي گفته بود:" لازم بود اين آئين نامه مورد بازبيني كارشناسي و فني قرارگيرد كه با همكاري وزارتخانههاي كار، صنايع و معادن، سازمان مديريت و برنامه ريزي و تشكلهاي كارگري و كارفرمايي اين كار انجام شد."
اين آئين نامه به تصويب دولت رسيده و به گفته معاون وزير كار، به فاصله دو هفته بعد از انتشار آن لازم الاجرا بود اما هنوز خبر موثقي از اجراي آن به گوش نرسيده است.
دستمزد پائين و نبودن نياز به بيمه نوجوانان، از جمله دلايلي است كه كارفرمايان را به استفاده از اين گروه سني تشويق مي كند؛ واقعيتي غير قابل انكار است كه كوره پزخانههاي اطراف تهران و همچنين برخي معادن استان گلستان و بافق روي شانههاي كودكان ميچرخد.
ازدواج زودرس قبل از سن بلوغ نيز مشكل ديگري است كه ميتواند منشاء استثمار نيروي كار كودك در چهارچوب خانه و خانواده و محروميت دختر نابالغ از درس و مدرسه و ترقي اجتماعي گردد.
شوربختي كودكان فقير جهان به محروميت آنان از حداقل تحصيلات محدود نميشود، هر روز 19 هزار كودك از كم غذايي و 50 هزار كودك از بيماريهاي قابلعلاج جان ميسپارند؛ اينها همه معلول فقري است كه گريبانگير نيمي از مردم جهان است، فقري كه مدام رو به افزايش است، زيرا پيش بيني ميشود كه تا 20 سال ديگر، جمعيت جهان دو برابر شود، اما در همين مدت تعداد فقيران سه برابر خواهد شد.
اصلاح اين وضع اسفبار، همچون ديگر دردهاي جامعه ي انساني نيازمند آن است كه تصميم گيران جهان، ديدگاه كنوني خود را كه معطوف به حفظ منافع موقت ملي است، از بنيان متحول سازند و به وعدهها و تعهدات خود كه در مجامع و كنفرانس هاي بين المللي ميسپارند، عمل كنند.