جهاني شدن و هويت ملي- 2
چهار شنبه 6 خرداد 1383- 26 مه 2004
تنها راه براي اصلاح ديدگاه دو انگارانه بازگشت به ارزشهاي تعاملي و برقراري پيوند بين ارزشهاي جهاني و زندگي روزمره ايرانيان است
به گزارش خبرنگار سرويس فرهنگ و انديشه ايلنا, عصر ديروز در آخرين روز همايش دو روزه هويت ملي و جهاني شدن دكتر تقي آزاد ارمكي مدرس و عضو هيئت علمي دانشگاه تهران با عنوان ارزشهاي جهاني و زندگي روزمره ايرانيان سخن گفت.
دكتر آزاد به داوريهاي آغازين در راه شناخت ايرانيان اشاره كرد و گفت: در اين راه اولين پايه شناخت جامعه ايراني است. زيرا اين داوري پيش فرضانه از يك روش شناسي بر پايه دو گانه بيني خوب يا بد, ارزش ملي و ارزش جهاني, مالكيت عمومي و خصوصي و مانند اينها تشكيل شده است.
وي باور سياسي منتج شده از اين قبيل دو گانهها را قرار گرفتن همه چيز در مقابل هم و زندگي بدون آشتي عنوان كرده و افزود: در اين محمل پارادايم تقابل دائمي سنت و مدرنيتم معني پيدا ميكند و اين پارادايمي غالب بر ادبيات سياسي و اجتماعي سدههاي اخير ايران است.
اين جامعه شناس طرح پرسشهايي از قبيل زندگي مدرن,و جامعه مدني خوب است يا بد؟ را در زمره نتايج اين پارادايم دانست و گفت: پاسخ بر اساس اين نظام معرفت شناسانه ايران را, در طرف مقابل جهاني شدن ميدانند.
دكتر آزاد ارمكي به راه حلهاي متعدد در قبال ارائه ارزشهاي جهاني و ملي اشاره كرد و گفت: در اين حوزه غربگرايي و ليبرالگرايي پيشنهاد ميشود و بهاين وسيله جامعه كنوني و ارزشهاي ملي ايران قلع و قمع ميشود. در وضعيت پيشين جامعه ايران نيز حذف شده است.
وي ادامه داد: قطبي ديدن و صفآرايي نيروهاي اجتماعي در مقابله با ارزشهاي بومي حاصل جامعه دو گانه است و هميشه دو نيروي صفآرايي شده در مقابل هم براي حذف هم آماده هستند.
مدرس و عضويت هيئت علمي دانشگاه تهران محصول تقابل دو گانه جامعه سنتي در مقابل جامعه جهاني را جامعهاي تخريبي و تهاجمي و تقابل سياست و اقتصاد در عرصههاي ديگر را پديد آورنده خشونت, تروريستم و عقب ماندگي دانست و تصريح كرد: بايد ارزشهاي جهاني را در تعامل با ارزشهاي بومي ديد. به بيان ديگر تعاملي ديد وتعاملي انديشيد.
آزاد ارمكي به وضعيت چند وجهي ,پيچيدگي و در هم تنيده بودن عرصههاي زندگي اجتماعي اشاره كرد و افزود: درعرصه جهاني امروز مذهبيها و سكولارها در كنار هم زندگي ميكنند و هيچ مشكلي ندارند.
دكتر آزاد ارمكي در انتها با تاكيد بر زندگي روزمره ايرانيان در شهرها و روستاها, جدايي ناپذيري جهان اسلام با غرب را يادآور شد و گفت: تنها راه براي اصلاح ديدگاه دو انگارانه بازگشت به ارزشهاي تعاملي و برقراري پيوند بين ارزشهاي جهاني و زندگي روزمره ايرانيان است . در نهايت بايد رابطه تعامل گونه جهان با ايران از طريق تعامل ارزشي برقرار شود.
رئيس مركز مطالعات وزارت امور خارجه:انفكاك ناپذيري, پويايي و تناقض جهاني شدنِ هويت ملي و سياست خارجي چالش هاي جدي فراروي ايرانيان است
انفكاك ناپذيري, پويايي و تناقض جهاني شدنِ هويت ملي و سياست خارجي چالشهاي جدي فراروي ايرانيان است.
به گزارش خبرنگار سرويس فرهنگ و انديشه ايلنا در دومين روز همايش هويت ملي و جهاني شدن دكتر سيد محمد كاظم سجادپور رئيس مركز مطالعات وزارت امور خارجه با عنوان" سياست خارجي و جهاني شدن, هويت, مرز و پويايي" سخن گفت.
دكتر سجادپور در ابتدا با يادآوري وجوه مختلف جهاني شدن و هويت ملي اين دو مفهوم را در دو سطح تحليل متفاوت تلقي كرده و گفت: جهاني شدن تحليلي بينالمللي و هويت به دليل فردي بودن, سطح مشخص فردي دارد. همچنين اين دو مفهوم در همه جهان فراگير است و همه مليتها از اين دو حجت ميكنند و هر دو نيز ابعاد توأمان فكري, فهمي, اجرايي و سياست گذاري خاص دارند.
وي سپس بعد سياست خارجي در بررسي مفهوم جهاني شدن را قابل توجه دانست و گفت: به دلايل مختلف مطالعات سياست خارجي ايران موردتوجه محافل فكري نيست و از طرفي در هويت يك بعد سياست خارجي نيز درگير است. زيرا در آن با مرزبنديهاي جغرافيايي روبرو هستيم.
رئيس مركز مطالعات وزارت امور خارجه پس از آن به پاسخ به سه پرسش: نوع رابطه بين سياست خارجي, جهاني شدن و هويت ملي, وضعيت كشور ايران در اين رابطه و در آخر درسهاي آموزنده آن براي سياست گذاري, پرداخت و گفت: حوزههاي سياست خارجي, جهاني شدن و هويت ملي از هم تفكيك ناپذيرند, زيرا سياست خارجي ادامه سياست داخلي است و نميتوان سياست خارجي را از هويت مستقل فرض كرد.
وي ادامه داد: هويت چيز ثابتي نيست؛ البته هر چند در قلب آن مفاهيم ثابتي وجود داشته باشد. ولي هويت هميشه در حال تغييراست و ما با انواع اقسام ساخته شدن هويتها روبرو هستيم. در مقابل سياست خارجي پوياترين پديده سياسي است.
سجادپور سومين عنصر در اين زمينه را رابطه متناقض سياست خارجي با هويت و جهاني شدن ناميده و گفت: سياست خارجي با مرز و در نتيجه محدوديت روبروست. ماوقتي درباره سرزمين ايران صحبت ميكنيم منظور جغرافيايي فيزيكي است اما جهاني شدن يك پديده برون مرز است.
وي مديريت رابطه سه عامل :انفكاك ناپذيري, پويايي و تناقض جهاني شدن هويت ملي و سياست خارجي را چالشهاي جدي فراروي ايرانيان دانست.
وي به سئوال دوم مبني بر وضعيت ايران در حال حاضر پرداخت و گفت: بايد سه رابطه انفكاك ناپذيري, پويايي و متناقض بودن با پديدههاي جهاني شدن, هويت ملي و سياست خارجي به بحث گذاشته شود.زيرا در جهاني شدن گفتمانهاي متفاوتي در جريان است و همچنين با گستردگي ارتباطات حساسيت نسبت به هويت جهاني نيز تغيير يافته و سبب شده است ويژگي فرهنگي خاصي توسط جهاني شدن بهوجود آيد.
سجادپور مفاهيم بازيگران شبكهاي, كاهش نقش دولت در بين ملل, چند جانبهگرايي و كنوانسيونهاي بينالمللي را مبناي سياست خارجي جديد ناميده و در مورد پويايي هويت ملي, گفت: جهاني شدن, هويت ملي ايران را به ابعاد نويني از پويايي دچار كرده است زيرا اكنون در سراسر دنيا 5 ميليون ايراني پراكندهاند و بسياري تابعيت كشورهاي ديگر را پذيرفتهاند. ولي در عين حال تعلق خاطر آنان به هويت ايراني خويش از بعضي ايرانيان ساكن در محدوده مرز فيزيكي بسيار بيشتر است ؛ اين نشاندهنده پويايي هويت, و ايجاد لايههاي جديد در حيات سياسي, اجتماعي است كه بر هويت تاثير ميگذارند.
وي تصريح كرد: هويت ايراني در حال حاضر با جهاني شدن پويايي خاصي پيدا كردهاست زيرا بر خلاف مفهوم "ايران ديجيتال" كه با واقعيت عيني ايران تفاوت دارد ما شاهد پايبندي به برخي هويتها هستيم.
رئيس مركز مطالعات وزارت امور خارجه كه در همايش هويت ملي و جهاني شدن سخن ميگفت به مرزهاي مشخص , جغرافياي تعيين كننده و همچنين عامل تداوم اشاره كرد و گفت: سياست خارجي به پويايي جهاني توجه كرده و در عين تداوم و دفاع از آن به تغيير وظايف و كاركردها و نقش آنان نيز اقدام ميكند.
وي مرزبندي جغرافيايي در مناسبات سياسي را تا جايي واجد اهميت دانست كه ممكن است به خاطر تغيير آن جنگي آغاز شود و به تغييرات ايجاد شده در حوزه سياست خارجي در مواجهه با جهاني شدن اشاره كرد و گفت: جهاني شدن تهديدات جديد امنيتي ايجاد كرده كه بخشي ابعاد هويتي دارند, همچنين باعث افزايش همكاريهاي منطقهاي شده, اين امر گاه به نفع وگاه به زيان مابوده است.
سجادپور ابعاد جهاني شدن در سياست خارجي از طريق تصويرسازي امنيتي از ايران و جهاني كردن آن تصوير را يادآور شد و ادامه داد: نگاه آنگلوساكسوني به ايران سبب معرفي ايران به عنوان يك پديده امنيتي ميشود.يعني سعي ميشود با نگاهي امنيتي به ايران در فضا جهاني شده به وسيله ابزار جهاني شدن تهديد ايران را به صورت جهاني مطرح كند.
وي افزود: حتي به اين نيز بسنده نشده و اين تفكر نه تنها ايران را خطرناك بلكه هويت ايراني را نيز خطرناك ميدانند.
رئيس مركز مطالعات وزارت امور خارجه تاثير جهاني شدن بر سياست خارجي را واكنش لحظهاي عنوان كرده و گفت: در سياست خارجي كنوني تصميمگيريها لحظهاي و موضعگيريهاي سريع واجد اهميت است. به طور مثال موضعگيري ايران پس از ساعاتي از حادثه يازده سپتامبر در اين راستا اقدام مثبت سياست خارجي ايران محسوب ميشود.
وي حفظ استقلال در همه زمينههاي سياست خارجي ايران بعد از انقلاب را از نقاط مثبت سياست خارجي ايران عنوان كرده و افزود: كاهش نقش سنتي وزارت خارجه, در جامعه جهاني شده نيزاز خصوصيات اين دوران است.
سجادپور به سومين سئوال مطرح شده در اين خصوص پرداخت و گفت: ما در پديده جهاني شدن, كشوري جدي با ريشههاي تاريخي و فرهنگي متفاوتي هستيم و بايد با اعتماد به نفس با اين پديده و طبعات آن روبرو شويم. زيرا در غير اين صورت ما بي هويت شده و بدون هويت نميتوان از هيچ چيزي دفاع كرد.
رئيس مركز مطالعات وزارت خارجه هويت را داراي عناصري ثابت و همچنين عناصر بازسازي شده دانست و گفت: بايد در عرصه جهاني شدن, گفتمان هويتي خود را طوري بازسازي كرد كه ايراني جهاني شده و در عين حال مسلمان و بومي داشت.
سجادپور در انتها خاطرنشان كرد: مطالعهي رابطه بين سه عامل انفكاك ناپذيري, پويايي و تناقض در عرصه سه پديده جهاني شدن, هويت ملي و سياست خارجي براي رفتن به سوي جامعهاي جهاني امري ضروري و اجتناب ناپذير است ودر نهايت سياست خارجي بايد براساس عشق و علاقه در چارچوب مرز جغرافيايي توانايي پاسخ گويي به تغييرات از جمله پديده جهاني شدن را داشته باشد.
گفتني است همايش دو روزه هويت ملي و جهاني شدن به همت موسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني, مركز بينالملل گفت و گوي تمدنها, كتاب ماه علوم اجتماعي و دانشگاه تهران 4 و 5 خرداد ماه جاري برگزار شد.
دومين روز همايش هويت ملي و جهاني شدن صبح امروز با سخنراني برخي اساتيد دانشگاه برگزار شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، سيدمحمدكاظم سجادپور ـ عضو هيات علمي دانشگاه ـ درباره سياست خارجي و جهاني شدن هويت روز و پويايي سخنراني كرد. وي با تبيين بخشي از روابط خارجي كشورهاي در حال توسعه گفت: در تصميمگيري براي روابط و سياست خارجي، بايد به هويت بيشتر توجه شود. مرزها تنها علايم و مشخصكنندههايي هستند.
وي افزود: نميتوان در دنياي امروز، بهويژه در بخش روابط خارجي انزوا پيش گرفت. تحرك و پويايي ويژگي مهم اين دولت موفق است.
كچوييان ـ عضو هيات علمي دانشگاه تهران ـ نيز در سخناني درباره معضل هويت فرهنگ و جهاني شدن ارزيابي در باب دو رويكرد به مساله هويت اظهار داشت: ما نيازمند منطق هويتي و احد هستيم چون در غير اين صورت هم به لحاظ ورانشناختي و هم به لحاظ اجتماعي دچا مشكل ميشويم.
وي افزود: جهاني شدن در كل يك تفكر مثبت و مطلوب نيست؛ چون آغازش با جهانگشايي شروع شده است.
همچنين قرار بود علياصغر سعيدي درباره اقتصاد و جهاني شدن و محمد يوسف نيري درباره تثليث بيتخليط سخنراني كنند كه به محل برگزاري همايش نيامده بودند.
به گزارش خبرنگار ايسنا در ادامه ميزگرد جهاني شدن و اقتصاد با حضور شاپور رواساني، فرشاد مؤمني، موسي غنينژاد و ركسانا بهرامتاش برگزار شد.
موسي غنينژاد در ابتداي صحبتش در ميزگرد گفت: ميخواهم ياد آقاي دكتر زرافشان را گرامي بدارم و اميدوارم كه هر چه زودتر همچنان از بحثهايشان استفاده كنيم.
وي افزود: من طرفدار نظام اقتصادي بازار رقابتي هستم؛ ولي باور كنيد نه امپرياليستم و نه طرفدار استعمار و معتقد نيستم كه جهاني شدن به زبان مردم دنياست.
ركسانا بهرام تاش نيز در اين ميزگرد با ارايه آماري از ميزان رشد فقر مطلق در جهان گفت: وقتي راجع به جهاني شدن حرف ميزنيم، درباره پروسهاي صحبت ميكنيم كه منظور اصلياش گسترش بازار است كه ظاهرا باعث ازدياد فقر شده است. در حال حاضر ما 162 ميليون كودك گرسنه داريم و زنان 70 درصد فقر جنسي موجود در كشور ما را دربر دارند.
شاپور رواساني نيز در سخناني درباره جهاني شدن اقتصاد و هويت ملي كوشش براي ارايه بديل جهاني شدن دموكراتيك بيان داشت: ما تمام فرهنگ غرب را غلط ميدانيم كه اشتباه است. بايد بررسي كنيم كه كدام بخش از غرب و چه چيزي از آن.
فرشاد مؤمني نيز درباره شتاب تاريخ بحران هويت و عملكرد اقتصاد صحبت كرد. وي گفت: نابرابري مسالهاي در كنار ساير مسائل نيست؛ بلكه ريشه هر ناهنجاري ديگري است. شتاب تاريخ بر روندهاي جهاني شدن انديشه و عمل توسعه ملي را با چالشهاي جدي رو به رو كرده است.
مؤمني يادآور شد: در ميان كشورهاي در حال توسعه شايد هيچ كشوري را نتوان يافت كه به اندازه ايران در معرض اين چالش جدي قرار گرفته باشد. چه به اعتبار محدوديتهاي ساختارياش، چه موقعيت ژئوپوليتيكياش و چه نحوه مديريت اقتصادياش در 15 سال گذشته.
موسي غنينژاد همچنين در بخش پاياني سخنانش گفت: برخي از سخنان گفته شده در اين همايش و ميزگرد در تناقض آشكار با واقعيت است. گفتن اينكه سازمان تجارت جهاني يك سازمان استعماري يا استثماري است، يعني چه؟ هر جا كه اقتصاد دولتي باشد، قتل اقتصاد ما فساد و نابرابري بيشتر شده و اين را ميتوان كاملا با آمار و استدلال نشان داد.
غنينژاد تصريح كرد: اين حيلههاي آماري در اقتصاد هم وجود دارد؛ همان طور كه حيلههاي شرعي هم وجود دارد. اين ترفندها حتا بين سياستمداران ما رايج شده بود. در سال 75 وقتي كمي نرخ تورم پايين آمد كه البته 30 درصد بود رييس جمهور وقت در صحبتهايش گفت كه نرخ رشد تورم كاهش پيدا كرده است؛ ولي تصور مردم چيز ديگري بود و به هر حال تورم بود. البته خب بعضيها كه به حيل شرعي آگاهند از اين حيل اقتصادي هم خوب بهره ميبرند. بنابراين بياييم بدون پيشداوري صحبت كنيم و حرفي نزنيم كه عقل سليم را به چالش نطلبد.
تنها راه اصلاح نگرش نسبت به جهاني شدن بازگشت به زندگي روزمره مردم ايران است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، دكتر تقي آزاد ارمكي - رييس دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران ـ كه درهمايش جهاني شدن و هويت ملي در تالار علامه اميني اين دانشگاه سخن ميگفت، با بيان مطلب بالا افزود: تا كنون در بحث ارزشهاي اجتماعي در ايران بحث درباره رابطه توافقي يا تزاحمي بين ارزشهاي جهاني به عنوان صورتي از جهاني شدن و غربي شدن و ارزشهاي ملي و ديني صورت ساخته است.
وي ادامه داد: از اين نوع نگاه نوعي روششناسي دوگانه استخراج ميشود كه همه چيز در مقابل هم، بدون امكان آشتي قرار ميگيرد و براساس اين پارادايم جامعه ايراني استعداد جهاني شدن ندارد؛ يعني يك طرف جامعه ايراني است و يك طرف جامعه جهاني.
آزاد ارمكي خاطرنشان كرد: اين قطبي ديدن، محصولش جامعهاي تعارض گونه، تهاجمي و تخريبي خواهد بود. در صورتي كه در نگاه تعاملي ارزشهاي جهاني در مقابل با ارزشهاي بومي ديده ميشود و براي تعاملي ديدن هم بايد سراغ زندگي روزمره ايرانيان رفت.
وي با نام بردن از خيابان وليعصر به عنوان يكي از بهترين نمونههاي زندگي ايرانيان كه در آن صفآرايي و تعارض ديده نميشود، بلكه زشتي و زيبايي توامان است گفت: تاكيد بر زندگي روزمره ايران داوريهاي بنيادين سياسي را مورد نقد قرار خواهد داد.
اما دكتر غلامرضا وطندوست - استاد دانشگاه شيراز - كه با موضوع روشن كردن ايران در تكاپوي هويت: 1332 - 1320 سخنراني ميكرد گفت: روشنفكران ايراني در سالهاي پر تلاطم 1320 تا 1332 حقوق خود را در قالب پيشينهي هويت ملي و مذهبي خويش جستوجو ميكردند، به همين دليل هويت ايراني را ميتوان در قلمر انديشههاي اسلامي، ملي و جديد، بهخصوص انديشهي چپ شناسايي كرد.
وي با تاكيد بر نقش انديشه اسلامي، مذهب شيعه در دوران گوناگون تاريخ ايران در تعيين هويت ملي يادآور شد: در فاصلهي زماني سالهاي 1320 تا 1332 انديشه اسلامي به دو صورت ايفاي نقش كرد. يكي به صورت انديشهي راديكال كه نمود آن در سازمان فداييان اسلام متصور شد و دوم در نوگرايي اسلامي با نهضت خداپرستان سوسياليست كه هر دو در سير تكوين هويت ملي ايران تاثير قابل توجهي به جا گذاشتند.
او با بيان اينكه سابقهي انديشه ملي در ايران به دوران پيش از مشروطيت باز ميگردد، گفت: انديشه ملي به معناي كسب آزاديهاي فردي در چارچوب قانون از جمله اقدامات مشروط خواهان عصر قاجار بود؛ اما در دوران رضا شاه مليگرايي به معناي تعلق داشتن به يك گسترهي خاص و اشتراك نژادي، زباني و تاريخي مبتني بر باستانگرايي ازجمله سرلوحه اقدامات رضا شاه شد و پس از شهريور 20 نيز انديشه مليگرايي همانند ساير انديشههاي روشنگرانه حضور خود را در عرصه سياست و احزاب بيشعار سياسي يافت.
وطنپرست همچنين درباره رشد انديشه چپ در طي اين سالها يادآور شد: علل اصلي رشد انديشه چپ در ايران، اوضاع آشفته كشور پس از شهريور 1320 بود كه با سقوط رضاشاه و اشغال كشور توسط متفقين فضاي نسبتا باز سياسي ايجاد كرد و انديشه چپ با رشد و بالندگي و سازماندهي همراه با ادبيات سياسي حزب توده نيز در جلب جوانان و روشنفگران موفق شد.
وي در ادامه عنوان كرد: در ادبيات چپ منابع و هويت ملي ايران زمين جهاني خود را به انديشه جهان وطني و ريشه كن كردن استعمار و نظامهاي سرمايهداري داد و در سالهاي پس از 1332 درگيري بين همين سه انديشه اسلامي، ملي و چپ زمينه انقلاب اسلامي را فراهم كرد.
به گزارش خبرنگار ايسنا، در سخنرانيهاي امروز بعدازظهر همايش عليرضا صدرا ـ عضو هيات علمي دانشگاه شهيد بهشتي ـ مقالهاي را با عنوان «هويت ملي ايراني اسلامي نوين در فرآيند جهاني شدن» ارايه داد.
وي در توضيح مقالهي خود عنوان كرد: بنيادهاي اركان هويت ايراني ما بر سه عنصر حكمت و عقلانيت جاويدان و اقتدار ايراني، ديانت و معنويت اسلاميت و شيعيت و نيز اعتدال بنا شده است.
صدرا با بيان اين كه جهاني شدن با تفسيرها و تعبيرهاي گوناگون همراه است، توضيح داد: بنياد عقلانيت و حكمت به اضافهي سازوكار روشهاي مدرن ميتواند براي ما آيندهي روشني را به ارمغان بياورد؛ به شرط آن كه ارادهي مليمان را ارتقا و مد نظر قرار دهيم. آن هويتي كه بتواند خودش را روزآمد نمايد، ميتواند اثربخشي بيشتري داشته باشد، اما بايد جوهرهي لازم را نيز داشته باشد و به نظر ميرسد هويت ايراني جزو آن هويتهاست كه هم روزآمد است و هم اثرساز.
مسعود غفاري ـ عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس ـ نيز ديگر سخنران نشست بعدازظهر همايش بود كه دربارهي جهاني شدن و دموكراسي صحبت كرد.
غفاري در سخنانش با اشاره به سه رويكرد جهاني شدن، جهاني سازي و جهاني بودن اذعان داشت: جهاني شدن و دموكراسي را ميتوان در عقيده سه گروه يافت؛ يك گروه جهاني شدن را عامل گسترش دموكراسي در ساختار نظامهاي سياسي ميدانند؛ مثل هانتيگتون و فوكوياما، گروهي جهاني شدن را به منزلهي چالشي فراروي دموكراسي طرح ميكنند و گروه سوم نيز قضاوت قطعي ندارند و تاثيرات جهاني شدن بر دموكراسي را مختلف ميدانند.
غفاري با اشاره به تاريخچهي رشد اقتصادي در ايران از انقلاب مشروطه تا كنون يادآور شد: استفاده از رانت در طول تاريخ يكصد سالهي اخير ايران هويت ملي ايراني را مخدوش كرده است و يكي از مهمترين دلايل پيچيدگي جامعهي ايراني رانت اقتصادي است.