بازگشت به صفحه نخست



 

استقبال از فيلم جنجال برانگيز مايكل مور در جشنواره فيلم كان

 

راديو آلمان - سه شنبه 29 ارديبهشت 1383- 18 مه  2004

«مايكل مور» نويسنده و كارگردان سرشناس سينماى آمريكا، برنده جايزه اسكار و منتقد سرسخت سياستهاى جورج دبليو بوش، بخاطر فيلم مستند جديد خود «فارنهايت ۱۱/۹» در جريان جشنواره فيلم كان مورد تحسين بسيار قرار گرفت و با كف زدنهاى پر شور و شوق حضار مواجه شد.

اين فيلم همچون تسويه حسابى انتقادى با جورج دبليو بوش رييس جمهور آمريكا، ديروز دوشنبه در جريان مسابقه اصلى جشنواره كان، در برابر خبرنگاران و مدعوين به نمايش در آمد. تاثير نمايش فيلم بر تماشاگران چنان قوى بود كه آنها پس از ديدن «فارنهايت ۱۱/۹» آن را همچون اثرى ارزيابى كردند كه مى تواند انتخابات در پيش رياست جمهورى آمريكا را به شدت تحت تاثير قرار دهد. حال پس از مخالفت شركت «ديسنى» با پخش فيلم، «فارنهايت ۱۱/۹» بايد توزيع كننده ديگرى را براى خود بيابد.

مايكل مور در «فارنهايت ۱۱/۹» خانواده بوش را متهم به اين مى كند كه با شركتهاى نفتى عربستان سعودى روابط تجارى داشته اند و به اين شكل حتا با خانواده «اسامه بن لادن» نيز در ارتباط بوده اند. در اين ميان، پيش از ۱۱ سپتامبر رييس جمهور كنونى آمريكا، در خوابى آسوده بوده و سپس از سوءقصدهاى ۱۱ سپتامبر براى برنامه هاى جنگى خود استفاده كرده است. «فارنهايت ۱۱/۹» با وجود پيام كاملا واضحش فيلمى ست پرهيجان و گاهى حتا شوخ طبع كه به آن ارزشى هنرى مى بخشد.

چهره مايكل مور در فيلم جديدش به ندرت ديده مى شود. خودش مى گويد: اين مسئله ضرورتى نداشت، زيرا محتواى آن خودبسنده است. وى ادامه مى دهد كه البته آنچه در فيلم مى گذرد، ديدگاه ها و روياها و نيز طنز آن، با نظر سازنده اش همخوانى دارد.

مايكل مور خود در پاسخ به اين پرسش كه آيا «فارنهايت ۱۱/۹» بر انتخابات رياست جمهورى در آمريكا تاثير خواهد گذاشت يا نه، مى گويد: “اميدوارم كه دست كم بر تماشاگران تا اين حد تاثير داشته باشد كه از سينما بيرون بيايند و شهروندان بهترى شوند”.

 

فيلم شديدا سياسی '911 درجه فارنهايت' اثر مستندساز جنجال آفرين، مايکل مور، روز دوشنبه در جشنواره فيلم کن برای رسانه های جهانی به نمايش درآمد.

بي بي سي - سه شنبه 29 ارديبهشت 1383- 18 مه  2004

 

شرکت آمريکايی ديزنی از توزيع اين فيلم خودداری کرده است و ساير توزيع کنندگان نيز اشتياقی به توزيع آن نشان نداده اند و اگر ادعای آقای مور را بپذيريم، کاخ سفيد می خواهد مانع اکران اين فيلم شود.

دليل آن اين است که اگر تماشاگران پيام فيلم را دربس بپذيرند، به اين نتيجه خواهند رسيد که جورج بوش يک کلاهبردار و احتمالا رئيس جمهوری فاسد است که به انگيزه های آبکی از جمله کينه توزی، حرص و طمع و عطش قدرت به جنگ رفته است.

اما بايد توجه داشت که فيلم را مايکل مور ساخته است و هرچند اين بدان معنی نيست که او اشتباه می گويد، اما بايد با چشمی نقادانه به آن نگريست.

مايکل مور خواهان اخراج بوش از کاخ سفيد است.

او دقيقا به همين دليل مصمم است فيلم خود را پيش از انتخابات رياست جمهوری ماه نوامبر در سينماها اکران کند.

صحنه های رعب انگيز

فيلم به کمک مجموعه ای از شواهد محکم، اطلاعات جالب، صحنه های تکان دهنده و همينطور نظريه های سست، به نتيجه گيری می پردازند.

فيلم که با پرداختن به انتخابات سال 2000 آمريکا آغاز می شود سعی دارد اين پندار را در ذهن بنشاند که انتخاب بوش- به لطف 537 رای اضافی نسبت به ال گور در فلوريدا- کاملا آزادانه و عادلانه نبوده است.

نخستين حلقه آميخته به توطئه زمانی مطرح می شود که آقای مور يکی از کارمندان کانال خبری فاکس را معرفی می کند که تصميم می گيرد جورج بوش را برنده انتخابات فلوريدا بخواند، درحالی که کليه کانال های خبری ال گور را در ايالت فلوريدا برنده اعلام کرده بودند. آقای مور می گويد اين کارمند پسر عموی آقای بوش است.

اين موضوع هرچند کم اهميت ولی جالب است، با اين حال به راحتی نمی توان از آن نتيجه گيری کرد که دسيسه ای خانوادگی برای ربودن انتخابات در کار بوده است.

مايکل مور با سفيد کردن پرده سينما و همزمان پخش اصواب رعب انگيز از برخورد هواپيماهای مسافربری به برج های دوقلو و صدای فرياد مردم در خيابان های اطراف به حوادث 11 سپتامبر می پردازد.

وی همچنين تصاوير آقای بوش را درحالی که در يک کلاس درس نشسته و درحال خواندن کتابی کودکانه برای دانش آموزان است نشان می دهد. به گفته وی اين در حالی بود که آقای بوش 10 دقيقه قبل از برخورد هواپيمای دوم به برج ها باخبر شده بود.

آقای مور گفت که اين صحنه قبلا ديده نشده است زيرا کسی از آموزگاران نپرسيده بود آيا آن را با دوربين دستی فيلمبرداری کرده اند يا خير.

يکی از اتهامات عمده مور اين است که درحالی که کليه هواپيماهای مسافربری زمين گير شده بودند، بوش اجازه داد 24 نفر از اعضای خانواده بن لادن در روزهای پس از آن حوادث با هواپيما از آمريکا خارج شوند.

او برای اثبات ادعای خود سندی را که ظاهرا از اين افراد نام می برد نشان می دهد. وی اين فهرست را مبنای کشف روابط ميان خانواده بوش و دودمان بن لادن قرار می دهد.

غيرقابل اثبات

آقای مور می گويد اين روابط به روزگار خدمت آقای بوش در ارتش بازمی گردد و اسنادی نظامی را علنی می کند که ظاهرا مدعی است رئيس جمهور آينده در گارد ملی هوايی تگزاس در کنار مردی که ادعا می شود بعدا به فروش هواپيما به يکی از برادران بن لادن پرداخت، خدمت می کرده است.

زمانی که جورج بوش می کوشيد به غول نفتی تگزاس بدل شود، همين مرد از سوی خانواده بن لادن برای سرمايه گذاری در تگزاس استخدام شد و به گفته فيلم او به نوبه خود در شرکت نفتی بوش سرمايه گذاری کرد.

مور ادعا می کند که چهره های برجسته خاندان سعودی در شرکت های بی رونق بوش سرمايه گذاری کردند تا به پدر او که آن زمان رئيس جمهور بود دسترسی يابند.

اما به استثنای مدارک نظامی، شواهد اندکی برای تصديق پيوندهايی که مور ادعا می کند ميان آنها هست وجود دارد.

فيلم نتيجه گيری می کند که آن دسته از شرکت های نفتی و اسلحه سازی که سعودی ها در آن سرمايه گذاری کرده اند و خانواده بوش و محفل داخلی آن در آن دارای منافع هستند، از وقايع بعد از 11 سپتامبر بهره برده اند.

فيلم با پخش قطعاتی از سخنان ريچارد کلارک، رئيس سابق برنامه مبارزه با تروريسم کاخ سفيد، که می گويد بوش چگونه به سرعت در پی کشف ارتباطی ميان عراق و حملات 11 سپتامبر برآمد، به موضوع افغانستان و عراق می پردازد.

بخش مربوط به افغانستان، که از جمله تصويری از سايت خبری بی بی سی را نشان می دهد، چنين ادعا می کند که اقدام نظامی در آن کشور در واقع با انگيزه تلاش برای احداث يک خط لوله گاز در افغانستان بود.

اما بخش مربوط به عراق که حاوی مصاحبه با سربازان آمريکايی، تصاويری از رنج غيرنظاميان و اظهارات شديدا تکان دهنده والدينی است که فرزندانشان در جنگ کشته شده اند است، مايه دارتر است و جهت فيلم را تغيير می دهد.

فيلم حاوی صحنه هايی از سوزاندن اجساد سربازان آمريکايی، کشيدن اجساد در پشت خودروها و آويزان کردن آنها از پل ها و تيرهای چراغ برق است. همچنين صحنه هايی که ادعا می شود سربازان آمريکايی را درحال بدرفتاری با زندانيان عراقی نشان می دهد در اين بخش گنجانده شده است.

مصاحبه های عاطفی

در همين حال، دوربين ماموران کارگزينی ارتش را درحالی که سعی دارند جوانان را در شهر فقيرنشين فلينت در ميشيگان، زادگاه مايکل مور، به استخدام ارتش درآورند دنبال می کند.

مور به واشنگتن رفت تا اعضای کنگره را قانع کند فرزندان خود را به عراق بفرستند و به گفته او تنها پسر يکی از نمايندگان کنگره هم اکنون در عراق است.

مور بر خلاف آثار قبلی اش در اين فيلم کمتر ظاهر می شود و بخش اعظم گپ و گفت ها را به سياستمداران، سربازان، والدين، کارشناسان و افراد گوناگون ديگری می سپارد.

فيلم با دستی آزاد اديت شده است، اما کاملا يک طرفه نيست. برای مثال سربازانی در عراق هستند که به ماموريت خود اعتقاد دارند، درحالی که عده ای ديگر می گويند سرخورده شده اند.

اما نتيجه گيری های فيلم، درست يا غلط، و مصاحبه های شديدا عاطفی با والدينی که فرزندانشان را از دست داده اند و همچنين با سربازان مجروح، شديدا بر مخاطبان سراسر جهان تاثير خواهد گذاشت.