هیئت منصفه ای به بزرگی یک ملّتبهروز جاوید تهرانی- 14 ارديبهشت 1383 در حالی به چهاردهمین سالروز نام گذاری سوم مه (24 اردیبهشت) به عنوان روز جهانی آزادی مطبوعات نزدیک می شویم که 130 خبرنگار در حال حاضر در سرتاسر جهان به دلیل شغلشان در زندان به سر میبرند. در سال 2003 چهل و دو خبرنگار در سراسر جهان کشته شدند. (جالب است بدانیم فقط 5 تن از این خبرنگاران در کشور عراق جان خود را از دست داده اند) این در حالیست که هیچ کس نمیتواند آمار دقیقی از تمام خبرنگارانی که توسط حکومتهایشان احضار، بازجویی، تهدید و یا حتی ضرب و شتم شده اند را بدست آورد. هر سال خبرنگاران بدون مرز فهرستی از بزرگترین دشمنان آزادی بیان و مطبوعات منتشر میکند، که امسال در لیست 37 نفری این گروه اسم جناب آقای خامنه ای هم جلب توجه میکند. به گفته منابع رسمی دولت ایران هم اکنون 12 زندانی مطبوعاتی در زندان اوین محبوس می باشند که همین آمار کشور ایران را از حیث زندانی مطبوعاتی در خاور میانه در رتبه نخست قرار داده است. فراموش نمیکنیم که خانوم زیبا (زهرا) کاظمی، عکاس خبری ایرانی تبار مقیم کانادا در طی سال گذشته در ایران هنگام تهیه گزارش از مقابل زندان اوین به طرز ناجوانمردانه ای به قتل رسید و هنوز از مجازات آمران و عاملان قتل این عکاس زن هیچ خبری در دست نیست. (در شرایطی که عدّه ای از فعالین سیاسی آقای سعید مرتضوی را آمر و حتی عدّه ای نیز عامل قتل زهرا کاظمی میدانند، سازمان گزارشگران بدون مرز از آقای سعید مرتضوی به عنوان گرگ درنده مطبوعات اصلاح طلب یاد کرده است) در سالی که گذشت کمتر روزی بود که شاهد احضار یکی از فعالین مطبوعاتی و تعطیلی و یا توقیف یک نشریه در ایران نباشیم. این امر درحالی صورت میگیرد که ممیزیهای شدید حاکم بر مطبوعات ایران است و رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون کاملا در اختیار انحصار طلبان رژیم میباشد. گزارشگران بدون مرز در گزارش سالیانه خود چنین می گویند: (( نوشتن در ايران شديدا تحت کنترل است. شوراي عالي امنيت ملي به رياست محمد خاتمي رئيس جمهور ( با اکثريت محافظه کار) هر هفته با ارسال دستورالعملي " ليست موضوعات ممنوعه" را به تحريريه ي روزنامه ها ارسال مي کند، تاکنون مسائلي چون مذاکره با امريکا، سالروز هيجده تير، پرونده ي زهرا کاظمي و يا امضاي پروتکل الحاقي از جمله مواردي بوده اند که نوشتن در باره ي آنها براي مطبوعات توسط شوراي عالي امنيت ملي ممنوع اعلام شده است. هر چند که روزنامه ها مي توانند با نقل قول و انتشار گفته هاي مسئولان در اين باره اطلاع رساني کنند. اما بحث جدي در اين باره خطر تعطيلي را براي روزنامه به همراه دارد. تعدادي از روزنامه ها به اين دليل به دستور شوراي عالي امنيّت ملي توقيف شده اند.)) براستی دلیل اینهمه برخورد و سانسور شدید مسئولین با جراید و مطبوعات را درکجا باید جستجو کرد؟ مگر نه آن است که مطبوعات با خبر رسانی (آنهم خبر رسانی بدون ممیزی) به نوعی دیدبان مردم بر مسئولین هستند، تا اگر جایی این مسئولین پا را از حیطه قانونی خود فراتر نهادند مورد سئوال افکار عمومی قرار بگیرند؟ مگر همین مسئله آزار و اذیت سربازان انگلیسی در مورد زندانیان عراقی توسط همان مطبوعات انگلیس برای اولین بار فاش نگشت؟ (که همین اطلاع رسانی به موقع جلوی بسیاری فجایع دیگر را گرفت و باعث مجازات عاملین این نوع رفتار غیر انسانی گردید) بگمان شما اگر کشور ما از مطبوعات آزاد و رسانه های جمعی مستقلی برخوردار می بود جریان قتلهای زنجیره ای نویسندگان اینگونه بی فرجام باقی می ماند؟ گمان میکنید بازهم گروهی تحت عنوان «سپاه سربلند محمّد» این جرات را به خود میداد تا دم از حذف فیزیکی نخبگان و دگراندیشان این مرز و بوم بزند؟ باز هم در کشور ما با وجود این تعداد دانشجو و استاد در زندانهای مخوف کسی جرات می کرد بگوید در ایران زندانی سیاسی وجود ندارد و یا اصلا چنین قانونی را هنوز ننوشته ایم؟ آیا شورای نگهبان این جرات را بخود میداد تا کاندیداهای نمایندگی مجلس را بدون هیچ ادله قانونی از دم تیغ رد صلاحیت بگذراند؟ فکر میکنید در جامعه ای که مطبوعات آزاد باشد و رسانه های مستقل در آن آزادانه فعالیّت کنند رشوه خواری، باند بازی، فساد و غیره در سطوح بالا خوره جان آن جامعه میگردد؟ در واقع در کشوری که آزادی بیان در تمام رسانه های عمومی رعایت شود مردم به عنوان یک هیئت منصفه تمام رفتار مسئولین خود را به قضاوت مینشینند. افکار عمومی در چنین جامعه ای به مسئولین اجازه نخواهند داد تا بر علیه منافعشان و وجدانهایشان عملی انجام دهند. به همین علّت بنده گمان می کنم آزادی مطبوعات و بیان و رسانه های عمومی مستقل اولین رکن دموکراسی و همچنین پیشرفت هرجامعه ای میباشد.
|