نفوذ
ایران در عراق
اشپیگل 17 آپریل-
گزارش از :
Matthias Gebaue
برگردان : ناهید جعفرپور
ایران در جنگ میان ایالات متحده و ال صدر رهبر شیعیان عراق، نقش واسطه را ایفا می نماید. تهران دارای منافع متناقضی است: از سوئی رهبران دولت الله علاقه واقعی به یک عراق قدرتمند ندارند، اما از سوی دیگر ازاین می ترسند که مبادا از قدرت روحانیون شیعه در ایران کاسته شود.
روز
چهارشنبه گذشته یک هیئت 5 نفره از ایران به بغداد سفر نمود. ترتیب ملاقات این هیئت
را حسین صادقی نماینده وزارت خارجه ایران داده است. این هیئت در نظر دارد که در
رابطه با تصمیم گیری های مهم در رابطه با وضعیت عراق با ال صدر رهبر شیعیان عراق
اشتراک مساعی نماید.
کمال خرازی وزیر خارجه ایران، در مصاحبه ای در تهران اعلام نمود که :"هیئت فرستاده از جانب وی تلاش خواهد نمود تا آنجا که امکان دارد به بحران موجود در عراق پایان دهد". همچنین او به مامورانش دستور داده است که به محل اقامت ال صدر درشهر نجف رفته و در آنجا با الصدر اشتراک مساعی نمایند.
چراغ سبز داده شده از تهران همچنان مانند همیشه کاملا متناقض است.از یکسو بسیاری از محافظه كاران تهران چون هاشمی رفسنجانی ( که نفوذ بسیاری در میان روحانیت ایران دارد)، ال صدر را بخاطر شهامتش علیه آمریکا تشویق می نماید،از سوی دیگر رئیس جمهور محمد خاتمی از شورش طرفداران صدر فاصله می گیرد. اما جالب اینجاست که هر دو نظر اذعان دارند که حاضرند نقش واسطه را بازی نموده و جلوی زیان به اسلام و یا بهتر بگوئیم شیعه را بگیرند.
نیروهای اشغالگر در عراق از خبر سفر هیئت جمهوری اسلامی به عراق خشنود نیستند، زیرا حد اقل در حد ظاهر هم که شده آنها موافق رژیم ایران نیستند.البته دستگاه اداری آمریکا شایعه نموده است که دولت ایران با خواست آنان هیئتی را به عراق فرستاده است. آن چنان که معلوم شده نقش واسطه گری را ایران به خواست بریتانیای کبیر و تائید آمریکا به عهده گرفته است. در تهران چنین گفته شده که آمریکا در روز های اخیر از طریق سفارت سوئیس از ایران خواسته است که از تمام قدرت و نفوذ خود بر شیعه های عراق برای پایان دادن به بحران موجود استفاده نماید. چنانچه از اوضاع بر می آید در رابطه با این نقش ایران از زمان پایان جنگ تصمیم گیری شده است.
حال اینکه از زمان رفتن این هیئت به عراق نظر ال صدر تا چه حد تغییر نموده است و یا چه توافقاتی برای حل بحران عراق میان هیئت ایرانی و رهبر شیعیان عراق انجام پذیرفته است، هنوز چیزی مشخص نیست.روز جمعه مجددا ال صدر به آمریکا اخطار داد که اجازه ندارد به نجف که مرکز زیارتگاه شیعیان است حمله نماید. همچنین ال صدر خلع سلاح ارتش مهدی را رد نموده است. نقش ایران در بحران عراق نقشی این چنین متناقض است. ایران بعنوان کشور همسایه عراق و بعنوان بزرگترین کشور شیعه نشین و نقش روحانیت شیعه در ایران و عراق و... از آشوب فعلی و بحران در عراق بهره می برد. آنچه که هر دو کشور روی آن توافق دارند،رد اشغال نظامی آمریکاست.در نهایت نقش ایران در هر دو طرف قابل تفسیر ات بیشماریست: در حالیکه مرتبا آمریکا به ایران برای دخالت هایش در عراق و تحریک ال صدر، اخطار می کند، اما دولت ایران قیافه ای معصومانه می گیرد و ادعا می کند که میخواهد صلح در عراق بر قرار شود. اتهامات آمریکا به ایران سنگین است. زیرا که ایران درست از پایان جنگ تا کنون ماموران امنیتی اش را از جانب روحانیون رادیکال به طرق مختلف وارد عراق نموده است تا بدینوسیله اوضاع عراق را در کنترل داشته باشد.مرزهای ایران به عراق برای رفت و آمدتروریست های ایرانی و خارجی باز مانده است. طبق گزارش ماموران آمریکا، تا کنون میلیون ها دلار پول از ایران برای تبلیغات شیعه ها و اتصال شبکه های مختلف آنان به یکدیگر به عراق جاری شده است. تنها از طریق پشتیبانی های اساسی از تهران، در شهرهای نجف و کربلا و بصره این چنین سریع، امکان به وجود آوردن یک چنین دستگاه حساب شده ای که ادعای رهبری عراق را می نماید ،ممکن شده است.آیا این اتهامات صحیح می باشند را نمی توان به این سادگی اثبات نمود اما آنچه قابل تعجب می باشد تجهیز سریع شیعیان درست بعد از جنگ است. در بصره آنزمان هنوز بنزین یا آب آشامیدنی وجود نداشت اما عکس رهبر شیعیان که در ایران در تبعید بسر میبرد بر در و دیوار خانه ها چسبانده شده بود. فورا در تمامی شهرهای عراق حوزه های مختلف روحانیت ایجاد گردید و برگشت ال صدر را اعلام نمودند. مبلغین روحانی با تلفن های بیسیم و اتومبیل های آخرین سیستم و ابزار مختلف تبلیغاتی منطقه به منطقه راه افتادند و شبکه های مختلفی را برای ترساندن آمریکا، ایجاد نمودند. رهبران مذهبی بجای پلیس و ماموران دولت شروع نمودن اوضاع را کنترل کردن. آنها بودند که مردم را مجبور نمودند دست از غارت و خراب کردن عراق بر دارند و تلاش نمودند با حضور خود به عراقی ها بفهمانند که آنان امنیت را در عراق حاکم خواهند نمود. گفته می شود که رهبران شیعه در عراق عروسک های خیمه شب بازی ایران هستند. ایران با چشمان باز در انتظار است که ببیند، که رهبران شیعه عراق چه نقشی را در رابطه با شیعیان هردو کشور بازی خواهند نمود. نقشی که تا کنون تنها از جانب ایران اجرا شده است. آنچه مسلم است دیگر تهران نمی تواند برای رهبر شیعه عراق وظیفه تعیین کند که چه موضعی را باید بگیرد. ترس ایران از این است که نکند بزودی نجف و کربلا نقش قم مرکز شیعه های هردو کشور را کم رنگ نماید. رشد آشوب و ناامنی در عراق مورد علاقه ایران است. از زمانی که آمریکائی ها با نیروهای نظامی در خاور میانه مستقر گشته اند،ترس ایران زیاد تر گشته است و احساس خطر می کند. چون اگر اوضاع عراق آرام گردد و ثبات به این منطقه باز گردد، توجه آمریکا و نیروی نظامی اش جلب دشمن دیرینه یعنی رهبران ایران برای تغییر آنان خواهد شد. به این لحاظ رهبران ایران هیچگونه علاقه ای به صلح عراق نداشته و از این ناآرامی بهره می برند.
همچنین در تهران نظرات مختلفی در باره استراتژی بعدی آمریکا وجود دارد. بخشی از حکومت ایران خواهان واسطه شدن در جهت پایان بخشیدن به خشونت در عراق بوده و در حقیقت با این کار به آمریکا چراغ سبز نشان می دهند تا بدینوسیله هم موضع آمریکا را نسبت به ایران تخفیف دهند و هم در انظار بین المللی برای خود کسب آبرو نمایند.
اما روحانیون رادیکال در مقابل، خواهان عدم دخالت در رشد آشوب ها در عراق بوده و بر این اعتقادند که درگیری های روزانه و کشته شدن سربازان آمریکائی باعث ضعف آمریکا شده و آمریکا در این شرایط مجبور می گردد با رژیم ایران به نرمی رفتار نماید. هنوز اما مشخص نیست که وقایع در عراق چه پایانی خواهند داشت. سفر هیئت اعزامی به عراق اما میتواند بعنوان چراغ سبز به آمریکا از جانب بخشی از قدرت ایران برای مقاصد بعدی باشد. در کنار این دیپلماسی رسمی اما نیروهای رادیکال هم راه های دیگری را برای رساندن خواسته هایشان به شورش گران در سر دارند.البته آمریکا هم به هیچ وجه از سفر این هیئت خشنود نیست، زیرا علارغم تمامی اختلافات میان روحانیت عراق و رفرمیست های ایران، آنها در یک مسئله با هم توافق دارند که : صلح در عراق تنها می تواند با خروج نیروهای اشغالگر و آمریکا تحقق یابد.