ظرفیت بانک جهانی و سازمان جهانی سرمایه ارزی ( صندوق بین المللی پول) در رابطه با دولت های عضو
فرانکفورتر رونشاو 2 آپریل 2004
گزارشی از : SVEN ASTHEIME
برگردان ناهید جعفرپور
در مباحثات انتخاب جانشین برای هورست کولر رئیس سازمان جهانی سرمایه های ارزی (صندوق بین المللی پول)، همواره تعداد کثیری از کشور های در حال توسعه داد سخن برآورده و خواهان شفافیت در این مباحثات می باشند!
کمی در باره بانک جهانی و صندوق بین المللی پول: سازمان جهانی سرمایه های ارزی و بانک جهانی در سال 1944 در برتون وود توسط جامعه بین المللی دولت ها غسل تعمید داده شد. سازمان سرمایه های ارزی ( که بنام فوندس و یا صندوق بین المللی پول) خوانده میشود، از این زمان به بعد، سیاست اقتصادی و ارزی دولت های عضو را در کنترل داشته است. در حالیکه گروه بانک جهانی به عنوان شرکت مادر، تشکیل شده است از تعداد بیشماری شرکت های دختر که به تامین مالی طرح های بزرگ خصوصی و دولتی کمک می نماید.
امروزه صندوق بین المللی پول و بانک جهانی در مجموع 184 دولت عضو را زیر پوشش
دارند. صاحبان بانک جهانی و صندوق بین المللی پول همین دولت های عضو می باشند که با
بالا و پائین بودن سرمایه های مالی شان قدرت رای شان و تصمیم گیریشان در این
سازمان تعیین خواهد شد. بزرگترین سرمایه گذاران این سازمان، کشورهای ایالات متحده
آمریکا ، ژاپن ، آلمان ، بریتانیای کبیرو فرانسه می باشند.
این
کشور ها
برای اینکه بتوانند کنترل بر ابزار مالی را حفظ نمایند، بر روی انتخاب شغل رهبری
بین المللی این سازمان با هم توافق می نمایند. به این لحاظ اروپائی ها کاندید خود
را برای جانشینی رئیس آمریکائی صندوق بین المللی پول به آمریکائی ها معرفی می
نمایند( در حال حاضر آنه کروگر صاحب این منصب است که فعلا هورست کولر را نمایندگی
می نماید). در مقابل جمز ولفن زون آمریکائی بانک جهانی را رهبری می نماید وآلمانی
ها پتر ویسکه را بعنوان معاون و جانشین ولفن زون معرفی نموده اند. آمریکا اعتقاد
دارد که وقت زیادی باقی نمانده است به این دلیل آمریکا در هفته جاری از طریق
نماینده وزیر دارائی واشنگتن، یک پیغام عجیب برای اروپائی ها فرستاد، دال بر اینکه
آنها باید بزودی یک کاندیدی مشترک را انتخاب نمایند که بتواند بجای هورست کولر
رهبریت صندوق بین المللی پول را بعهده گیرد.
وزیر دارائی اتحادیه اروپا بعنوان مامور، این پیغام را در آخر هفته در جلسه سران اروپا که در ایرلند برگزار میشد برده و در آنجا گفت:" باید یک کاندیدای قوی انتخاب گردد". این پیغام کاملا روشن بود و آنها را موظف می نمود سریعا اقدام نمایند.
این اتفاقی نبود که دیپلمات ایالات متحده در کنفرانس سران آمریکای لاتین در لیما، رشته سخن را در دست گرفت. زیرا که قبل از وی وزیر دارائی مکزیک فرانسیسکو گیل به نمایندگی یک گروه 15 نفره دولتی ، کاملا بدون هیچ مقدمه ای برای کاندیداتوری رادریگو راته اسپانیائی سخن گفت. بدینوسیله مکزیکی ها قانون لفظی را زیر پا گذاشتند که می گوید: از زمان تاسیس صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، کشور های صنعتی مقام های رهبری صندوق و بانک جهانی را از بین خود تعیین می نمایند.
همچنین قبل از انتخابات کولر در سال 2000 هم کشور های در حال توسعه به نحوه بارزی ادعای شرکت در رهبری را می نمودند و خواهان ارائه کاندیدا برای این منظور بودند. این بحث و جدل مابین جامعه دولتها در سطح بین المللی، تقریبا چهار سال بعد خود را بشکلی جدی تر و قوی تر نشان داد و این سئوال را پیش روی دولت ها قرار داد که تا چه حد بانک جهانی و صندوق بین المللی پول اصول دمکراسی را رعایت خواهند نمود؟
و بلاخره شاکور شالان نماینده مصرکه یکی از روئسای صندوق بین المللی پول در ( السکوتیو بورد) می باشد، آغاز سخن نموده و هموطنش محمد ال اریان ، آندروکروکت بریتانیائی و استانلی فیشر آمریکائی را برای این مقام کاندید نمود. همچنین در حدود 100 کشور عضو دیگر در یک نامه سرگشاده به صندوق بین المللی پول بر علیه انتخاب انتسابی روئسای صندوق توسط اروپا اعتراض نموده و خواهان یک روند باز و قابل اجرا گردیدند. حتی اعضای اتحادیه اروپا هم مثل ایتالیا و بریتانیای کبیر اعتراض نمودند که فرانسه و آلمان یک کاندیدای مشترک یعنی جین لیمری فرانسوی را کاندید نموده اند. این اعتراض بریتانیا و ایتالیا بیانگر این است که آنها هم علاقه دارند کاندیدای خود را ارائه دهند.
در مجموع آمریکا و اروپا و ژاپن بایکدیگرهم عقیده اند که راه حل رهبری بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را نمی توان به این شکل حل نمود.
همچنین حق برگزاری انتخابات دمکراتیک در جهت انتخاب رهبری صندوق و بانک جهانی در بین کشور های عضو هم وجود ندارد. یکی از شرکت کنندگان بیان می کند:" اگر بستانکاران تصمیم بگیرند ، بانک سریعا ورشکست می شود".
آن کاترین اشنایدر از سازمان توسعه (وود)، از اعتراض و مباحثات عمومی استقبال نموده و اعتقاد دارد که: که یک اعتماد بنفس جدید در میان کشور های در حال توسعه از زمانی که یک گروه از کشور های چین ، برزیل و هندوستان در سال گذشته در کنفرانس سران جهان در مکزیک کاملا واضح در مقابل دولت های کشور های صنعتی قد علم نمودند، در حال رشد است.