ژاله كاظمي درگذشت

 

 

خاموشي يك گوينده

شرق - شنبه 15 فروردين 1383- 3  آوريل  2004

اگر اهل سينما باشيد، حتماً فيلم هاي «دكتر ژيواگو»، «اشك ها و لبخندها»،  «بانوي زيباي من» و «رام كردن زن سركش» را ديده ايد و حتماً شما هم تصديق كرده ايد كه دوبلورهاي ايراني كارشان فوق العاده است. روز دوازدهم فروردين «ژاله كاظمي» گوينده اين چهار فيلم و فيلم هاي بسيار ديگر از دنيا رفت.كاظمي كه با صحبت كردن به جاي بازيگران بزرگي چون جودي كريستي، باربارا استرايسند، جولي اندروز، اليزابت تيلور و سوفيا لورن در ياد و خاطره مردم ايران ماندگار شده است از ۱۵ سالگي وارد كار دوبله شده بود.كاظمي سال ۱۳۲۲ متولد شد و ليسانس علوم سياسي خود را در ايران گرفت و سپس به آمريكا مهاجرت كرد و در آنجا فوق ليسانس تعليم و تربيت كودك گرفت. او از كودكي به نقاشي علاقه داشت و در سفرش به آمريكا اين هنر را دنبال كرد و در بازگشتش به ايران در اوايل دهه ۶۰ نمايشگاهي از آثارش برپا كرد و تا همين سال ها نيز نمايشگاه نقاشي مي گذاشت. او در دهه ۷۰ خورشيدي بار ديگر به دوبله و گويندگي تلويزيون روي آورد.

 

از جمله كارهاي اخير او در اين سال ها مي توان به گويندگي برنامه سينما نود، سينما چهار و سينماي حرفه اي اشاره كرد. او همچنين مديريت دوبلاژ و گويندگي نقش نخست فيلم «ساعت ها» را نيز به عهده داشت.كاظمي پيش از انقلاب تجربه هايي در مجري گري تلويزيوني نيز داشت.او به دنبال ناراحتي هايي كه در ماه هاي پاياني سال ۸۲ داشت در هفته هاي آخر براي معالجه به ايالات متحده سفر كرد و همان جا در دوازدهم فروردين بر اثر سرطان لوزالمعده درگذشت.

 

درگذشت ژاله كاظمي، مجري تلويزيون ملي و هنرمند برجسته دوبله، از ديد يک همکار قديمي

پنجشنبه 13 فروردين 1383- 1  آوريل  2004

شيرين فاميلي (راديوفردا): روزگذشته ژاله كاظمي، چهره آشنا و مجري خوش صداي تلويزيون ملي ايران پيش از انقلاب، در شهر واشنگتن دي سي چشم از جهان فرو بست. صداي دلنشين و اجراي هنرمندانه او در دوبله فيلمهاي فارسي و در برنامه هائي چون شما و تلويزيون و روزها و روزنامه ها براي بسياري از ايرانيان به ياد ماندني است. ژاله علاوه بر آنكه يكي از پيش كسوتان و برجسته ترين گويندگان در ايران به شمار مي رفت، نقاش هم بود. بهروز نيكذات از دوران آشنائي و همراهي با ژاله كاظمي سخن مي گويد.

صداي ژاله كاظمي: سال گذشته من در ميشيگان نمايشگاهي داشتم به نام صداي خاموش، چون معتقد هستم كه نقاشي به طور كلي، صدا و موسيقي را در خودش دارد و مي دانيد كه به طور كلي در هنرها ما موسيقي را اول داريم و بعد نقاشي را و به نظر من نقاشي خيلي هنر پرصدايي است، در نهايت خاموشي اش، بنابراين من درواقع با صداي خاموشم سال گذشته در آمريكا حرف زدم و امسال در مملكتم ايران.

 

علي سجادي (راديو فردا): اين صداي ژاله كاظمي بود كه براي هميشه خاموش شد. در مصاحبه اي با بهروز نيكذات، درباره نمايشگاهي با نام صداي خاموش دو كه شمال نقاشيهاي خانم ژاله كاظمي بود و سال گذشته در تهران برگزار شد. خانم كاظمي روز گذشته در بيمارستاني در ايالت ويرجينيا در ساعت شش و نيم به وقت محلي درگذشت. در گفتگويي با بهروز نيكذات، از او درباره سابقه آشنايش با ژاله كاظمي پرسيدم.

 

بهروز نيكذات (راديو فردا): سابقه شخصي من با خانم ژاله كاظمي به دوران تلويزيون ملي ايران برمي گردد، ولي از زماني كه تلويزيون به ايران آمده بود كه اصلا تلويزيون ملي وجود نداشت، در تلويزيون خصوصي بود به نام تلويزيون ايران، من تماشاگر اين برنامه ها بودم و اولين بار شايد ايشان را آن برنامه اي كه برنامه جوانان آنجا ديدم كه فقط چند لحظه اي بيشتر طول نكشيد، چون براي اولين بار آمده بودند به تلويزيون و مي خواستند برنامه را اجرا كنند كه بعد از اين كه دوربين به روي ايشان بازشد، ايشان نگاهي به دوربين كردند و نگاهي به كاغذ، گفتند سلام و بعد ديگر همانطور ماندند و نتوانستند ادامه دهند و گفتند كه من نمي توانم. و برنامه را به همانجا قطع كردند و از آن به بعد هم ديگر در تلويزيون ايران كه تلويزيون تجاري و بخش خصوصي بود، حضور پيدا نكردند.

 

ع . س : سابقه حضور ايشان قبل از اين كه به تلويزيون بيايند، در دوبلاژ بود.

 

ب ن: نه . وقتي كه ايشان به تلويزيون آمدند، بيشتر از 17 سال نداشتند و دختر جوان تازه كاري بودند كه توسط برادرشان آقاي كاظمي كه خودشان در دوبلاژ كار مي كردند و يكي از دوبلاژهاي خيلي سرشناس ايران بودند، معرفي شدند به تلويزيون كه در آنجا نتوانست موفق بماند و از آنجا با برادرشان به دوبلاژ برگشتند.

 

ع . س: ايشان كي به تلويزيون ملي ايران آمد؟

 

ب ن: خانم كاظمي وقتي كه در دوبلاژ بود، يك ازدواج خيلي كوتاه و ناموفقي داشت با آقاي سيامك ياسمي كه بدوا تهيه كننده فيلمهاي سينمايي شد. ازدواجش شايد بيشتر از سه ماه طول نكشيد كه بعد از هم جدا شدند و بعد با آقاي ايرج گرگين كه يكي از تهيه كنندگان و مديران تلويزيون ملي ايران بودند ازدواج كردند كه نتيجه اش يك فرزند است به اسم آقاي افشين گرگين. آن هم بيشتر از چند سالي طول نكشيد و از هم جدا شدند و بعد از اينكه از هم جدا شدند، ژاله كاظمي به تلويزيون آمد.

 

ع . س : در تلويزيون چه مي كرد ايشان؟

 

ب . ن: آنهايي كه ژاله كاظمي را به ياد مي آورند مي دانند كه بيشتر كار خانم ژاله كاظمي در زمينه مصاحبه و ارائه برنامه هاي ديگري بود در همين زمينه ها. از برنامه هاي معروفي كه شايد به خاطر مانده باشد، برنامه شما و تلويزيون بود كه ايشان مجريش بودند و يك برنامه ديگري كه خانم ژيلا سازگار تهيه مي كردند به نام روزها و روزنامه ها كه مجري آن برنامه هم بودند و شما يادم مي آيد در صحبتي كه با هم مي كرديم درباره خانم ژاله كاظمي، از خاطره اي كه از يكي از برنامه هاي شما و تلويزيون داشتيد ياد كرديد كه بهتر است از زبان خود شما بشنويم.

 

ع . س: بله من برنامه نوروز 1357 بود. در آن برنامه يكي از ميهمانان خانم كاظمي در برنامه شما و تلويزيون آقاي اميرعباس هويدا، نخست وزير وقت بود و آن مصاحبه خيلي خوب ياد من مانده است، بخصوص به خاطر سئوالهايي كه خانم كاظمي از ايشان كرد، از جمله اينكه از او پرسيد كه شما سيزده سال است كه نخست وزير كشور هستيد و فكر نمي كنيد كه اين عدد سيزده براي شما نحسي به باربياورد؟

 

ب . ن : به هر حال هر كسي به نوعي اطمينان دارم كه يادي از ژاله كاظمي دارد، چه در مقام اجراكننده برنامه هاي تلويزيوني و يا در پانزده بيست سال گذشته كه به نقاشي هم روي آورده بود و نمايشگاههاي متعددي در آمريكا و ايران برگزار كرده بود، به نوعي اسم خودش را در ذهنها و خاطره ها ثبت كرده و براي من به عنوان يك دوست و همكار قديمي جايش هميشه خالي خواهد بود.

 

 

يادي از يك هنرمند، به مناسبت مرگ نابهنگام «ژاله كاظمي» مجري تلويزيون، دوبلوربرجسته و نقاش

مهدي خلجي (راديوفردا): همچنانكه در 24 ساعت گذشته در خبرها شنيديد، يكي از همكاران با سابقه تلويزيون ايران و چهره سرشناس دوبلور سينما، ژاله كاظمي، در واشنگتن در گذشت. همكار راديوفردا بهنام ناطقي كه از همكاران پيشين او نيز بوده است، در اين باره گزارشي دارد.

 

بهنام ناطقي (راديوفردا، نيويورک): ژاله کاظمي، بانوي هنرمندي که صبح چهارشنبه به وقت تهران، در واشنگتن در شصت سالگي چشم از جهان فروبست، در عمري فعاليت هنري، قلب و روح ميليونها ايراني را با صداي ظريف خود بارها و بارها لمس کرد. ميليونها تن در تاريکي تالارهاي سينما، قلبشان از تلنگر آهنگين، بازيگوش و در عين حال موقر صداي او تکان خورد، در غم شخصيت‌هاي فيلم‌هاي احساساتي اشک ريختند و از شادي معصومانه عشق دختران جوان به وجد آمدند، در حاليکه نگاهشان به چهره و بازي ستارگان مشهور جهان، از ناتالي وود و اليزابت تايلور گرفته تا کترين دونوو و بارابا استرايسند، يا ستارگان سينماي ايران، فروزان، پوري بنائي و ده‌ها تن ديگر بود، ولي گوششان به صداي کسي بود که او را نمي ديدند و حتي نامش را هم به اين عنوان نمي شنيدند. صداي ژاله کاظمي، که با بازي هنرمندانه خود، به آن چهره‌ها و بازي‌هاي گاه يک بعدي، شخصيت و حس و عاطفه و عمق مي‌بخشيد.

 

صداي ژاله کاظمي به جاي فروزان در فيلم تالاهو: «درست است که نزديک بود بميرم. اما در عوض يک چيز خيلي قشنگي پيدا کردم که من را به زندگي اميدوار مي‌کند. همان که من را نجات داد. يک جوان پاک و شجاع، يک موجود فوق العاده.

 

در فيلم تالاهو در برابر بهروز وثوقي، صداي ژاله کاظمي راز معصوميت دخترانه شخصيت فروزان بود...

 

صداي ژاله کاظمي از تالاهو: «نگذار اين لحظه‌اي که با توهستم خراب شود. نمي‌دانم چرا با تو اين قدر راحت حرف مي زنم. دلم مي‌خواست هميشه همين جا پهلوي تو مي ماندم. هيچکس با اين صميميت نمي تواند به عشق خود اعتراف کند. اينجا کلبه عشق من است. تا آخر عمرم نمي توانم اينجا را فراموش کنم.»

 

ب.ن.: و در فيلم مشهور خداحافظ تهران، صداي ژاله کاظمي بود که با درد و رنج عشق دخترکلفت نيمه کور به پسرخانواده ارباب، که پوري بنائي نقشش را بازي مي‌کرد، اشک ميلونها تماشاگر را در مي‌آورد.

 

صداي ژاله کاظمي به جاي پوري بنائي در خداحافظ تهران: «من از اين عشق جز سوختن چه انتظاري مي توانم داشته باشم؟ عشق بي سرانجام دختر خدمت کاري با چشم هاي معيوب به تنها پسر يک خانواده اشرافي.»

 

ب.ن.: ژاله خانم نمي دانست چند فيلم دوبله کرده است اما حدس مي زد در بيش از 400 فيلم جاي دهها زن حرف زده است. اما عشق اصلي‌اش در سالهاي قبل از انقلاب تلويزيون بود. با اينکه از 17 سالگي جلوي دوربين بود، هيچوقت جلوي دوربين راحت نبود. سخت‌گيري او، جديت او، و اينکه نمي‌خواست مطلبي تحقيق نشده يا نادرست از زبان او جاري شود، چالشي براي نويسنده‌هاي تلويزيون بود که خود را با معياري از کمال که در حضور و اجراي ژاله کاظمي متجلي مي‌شد، تطبيق دهند. هنگام اجراي برنامه از شدت تنش و خويشتنداري، گاه ناخن‌هاي خود را چنان در گوشت دستش فرو مي‌کرد که بعد از اتمام ضبط کف دستش خون مي‌افتاد. ژاله کاظمي ستاره تلويزيون بود، به عنوان مجري برنامه شما و تلويزيون، سخنگو، چهره و صداي سازمان راديوتلويزيون بود و در دهها برنامه ديگر، از جمله روزها و روزنامه ها، مجله هنري هفت گنبد و برنامه هاي ادبي که زير نظر خود او تهيه مي‌شدند، ژاله کاظمي، با زيبائي و وقار خيره کننده، با ترکيبي از اعتماد به نفس، غرور، مهرباني، ظرافت و طنزي خويشتندار، نمونه آرماني زن مدرن و اجتماعي ايراني بود، و از سرآمدان نسل خود بود.

 

خانم ژاله کاظمي بعد از انقلاب، سالهائي را در ايران و سالهائي را در آمريکا زيست و در جستجو براي مفري براي خلاقيت خود، به نقاشي روي آورد و کار دوبله را همچنان ادامه داد. او چند روزمانده به شصتمين سالگرد تولدش در اثر سرطاني پيشرفته و ديريافته، درگذشت، در حاليکه تنها پسرش افشين گرگين را در کنار داشت.

 

صداي ژاله کاظمي از فيلم خداحافظ تهران: «خداحافظ! تو ناراحتي از اينکه من مي روم. خودم هم ناراحتم. اما چه مي‌شود کرد. مي داني؟ آخر نمي توانم اينجا بمانم. براي اينکه مي‌گويند حق ندارم عاشق باشم. فقط تو يکي قول بده که من را فراموش نکني. عيب ندارد. ناراحت نباش!»