جهان، بی رحمی

تجارت جهانی افسار گسیخته،فقر، جنگ

نویسنده: مایکل کوزودوفسکی

ترجمه از انگلیسی به آلمانی: آندرآس سیمون

ترجمه از آلمانی به فارسی: ناهید جعفرپور

 

بدبختی اقتصاد مزد ارزان

جهانی شدن، مرحله ای را پشت سر می نهد که در آن پیشرفت های علمی و تکنولوژی با سرعت بی نظیر در حال  پیشروی اند و با وجود اینکه این مرحله از رشد، قا عد تا می بایست  توانائی سیستم اقتصادی را در جهت تولید اجناس ضروری و خدمات اجتماعی بالا برد اما میبینیم که فقرجهانی نه تنها محدود نشده است بلکه برعکس گسترده تر هم گشته است. سقوط جهانی استاندارهای زندگی  در ابتدای قرن حاضربه هیچ وجه نتیجه کمبود ذخایر و ثروت های طبیعی نمی باشد. بر عکس :  تغییرات  بر اساس موازین اقتصادی  و تغییرات  در برنامه شرکت ها و انتقال مراکز تولید به کشورهائی مزد ارزان جهان سوم  است که روز به روز بیکاری را افزایش داده و سقوط  درآمد کارگران شهری و دهقانان را باعث میگردد.  این نظم نوین اقتصاد جهانی از فقر و مزد های ارزان  تغذیه  می نماید. در حالیکه سرمایه داران همواره بدنبال مزد های ارزان از این کشور به آن کشور مهاجرت می نمایند، درصد بالای بیکاری در کشورهای صنعتی و کشور های در حال توسعه کمک می کند تا مزد های حقیقی  سقوط نماید و بیکاری بین المللی شود. در نتیجه عملکرد های آزمایشگاه بین المللی سازمان  جهانی تجارت  آزاد ، هم اکنون یک میلیارد انسان در سرتاسر جهان یعنی تقریبا یک سوم سکنه کره زمین  بیکار می باشند. 8                                                          

بیکاری جهانی ، همانندی اهرمی کمک می کند تا هزینه دستمزدهادر سراسر جهان تعدیل یابد. از آنجا که در جهان سوم و در اروپای شرقی سابق نیروهای ارزان کار به تولید گرفته میشوند ، بنابر این در کشورهای صنعتی هم مزدهای حقیقی سقوط می نمایند. دستمزد های حقیقی در کشور های جهان سوم و کشور های اروپای شرقی سابق تا 70 مرتبه پائین تر از دستمزدهای ایالات متحده ، اروپای غربی و ژاپن می باشند. طبیعی است که مشاغل تخصصی وعلمی هم از این قاعده پیروی می نمایند.                                                                                                

 در حالیکه مکتب اقتصاد حاکم بر جهان  "تقسیم مفید ذخایر اندک" یک جامعه را تاکید دارند، واقعیت های تلخ اجتماعی بیانگر عدم تقسیم ثروت های اجتماعی می باشند. کارخانه ها بسته می شوند و شرکت های کوچک و بزرگ به ورشکستگی سقوط کشیده می شوند و کارگران متخصص و کارمندان دولت از کار برکنار می گردند. با نام" سودآوری " سرمایه های بشری ودولت های تولید گر از هم پاشیده می شوند. فشار تلخ و غم انگیز "برای سودآوری" و استفاده از ذخایر اجتماعی در سطوح اقتصاد تک قطبی دقیقا شرایطی  را به وجود می آورد که مخالف  سطوح مختلف اقتصاد اجتماعی است. سرمایه داری مدرن آنطوری که بنظر میرسد فاقد این توانائی است که بتواند این حجم عظیم انسانی  بکر را که بزرگترین ذخیره  مادی اجتماعی می باشند ،  تجهیز نماید.                                                               

  ثروت در نتیجه دقل بازی ها و معاملات جنائی                                                                 

این تغییر ساختار اقتصادی جهان ، از یک سوباعث رکود در ارائه تولیدات ضروری و خدمات اجتماعی  میگردد و از سوی دیگر رونق سرمایه گذاری در صنایع پر منفعت کالاهای صنعتی لوکس را موجب می شود. سرمایه گذاری بجای اینکه بر روی برنامه های اقتصادی مفید و سازنده متمرکز گردد، هرچه بیشتر به روش های اقتصادی دقلکارانه و تبهکارانه و معاملات عظیمی که باعث بحران های بازارهای مالی بزرگ جهان میشوند. گرویده می شود. اقلیت کوچکی در جهان بزرگترین ثروت ها را از نتیجه دسترنج اکثریت مردم جهان اندوخته اند. تنها تعداد میلیاردر های آمریکا از 13 نفر سال 1982 به 149 نفر سال 1996 و 300 نفر سال 2000 رسید. کلوپ جهانی میلیاردر ها با چیزی حدود 450 عضو، ثروتشان برابر است با ثروت تمامی جهان و به روشنی بالا تر از تولید ناخالص اجتماعی گروه کشورهای با درآمد نازل ، کشورهائی که در حدود 59% مردم جهان را در خود سکنا دارند.  9                                                                                                             

ثروت خصوصی خانواده والتون از آرکانزاز ( صاحبان فروشگاه های زنجیره ای وال مارت)  چیزی در حدود 85 میلیارد دلار می باشد با توجه به اینکه وارث آلیس والتون و برادران( روبسون ،جان و جیم ) و مادر هلن بیشتر از دوبرابر تولید ناخالص کشور بنگلادش را که 4/33 میلیارد دلار میباشد و 127 میلیون جمعیت با درآمد سرانه ای در حدود 260 دلار در سال می باشد را در تصاحب خود دارند.

مضاف بر این که این سرمایه گذاری دقلبازانه هر چه بیشتر خارج از اقتصاد حقیقی عمل می کند و نه از طریق کارکرد اقتصاد سازنده و کارکرد بازرگانی. بخش بزرگ درآمد میلیادر ها در سال 1996 از طریق موفقیت در بازار بورس وال استریت ( سود های دقلبازانه از طریق تجارت بورس و سهام) تامین گشته است. همزمان در حدود میلیارد ها دلار از طریق دقلبازی در معاملات بزرگ به شماره حساب های سری به در حدود بیش از 50 بهشت مالیاتی  در اقصا نقاط جهان واریز گشته است.  طبق تخمین  مریل لینچ در بانک سرمایه گزاران آمریکا ، ثروت افراد شخصی در شماره حساب های بانک های بهشت های مالیاتی جهان چیزی در حدود 3/3 بیلیون دلار می باشد. 11

صندوق بین المللی پول ثروت کنسرن ها و افراد شخصی را در بانک های بهشت های مالیاتی جهان چیزی در حدود 5/5 بیلیون دلار تخمین زده است. مبلغی که مساوی است با 25% در آمد کل جهان.12

ثروت های غیر قانونی و نامشروع رهبران کشور های جهان سوم در حساب های بانکی سال های 90 به 600 میلیارد دلار تخمین زده شده است که از این مبلغ یک سومش در بانک های سوئیس می باشد . 13

" رفرم های بازار" کمک می کند به بیشتر شدن عملکرد های غیر قانونی و بین المللی شدن اقتصاد جنائی.  در آمریکای لاتین و اروپای شرقی ، سندیکا های جنائی مافیائی موفق شدند توسط برنامه های خصوصی سازی بانک جهانی ، بطور غیر قانونی  بخش های همگانی و دولتی را در دست گرفته و در آنجا به سرمایه گذاری بپردازند. طبق آمار سازمان ملل متحد در آمد های سازمانهای جنائی چند ملیتی در سراسر جهان چیزی در حدود یک بیلیون دلار می باشد که مساوی است با تولید ناخالص اجتماعی گروه کشور های فقیر جهان با جمعیتی در حدود سه میلیارد نفر. این تخمین سازمان ملل متحد ، قاچاق اسلحه ومواد مخدر همچون سود های حاصله از عملکرد های گروه های مافیائی ( فحشا، کازینو ها، کافه ها ... ) را در بر دارد اما آن رقمی که به حساب نیامده است سود های حاصله از سرمایه گذاری های سازمانهای جنائی در اقتصاد قانونی و همچنین سودی که از دست کاری حساب شرکت ها نصیبشان شده است ، می باشد.

گروه های جنائی و متخلف بطور منظم با این چنین شرکت ها همکاری نموده و و در بسیاری از فعالیت های قانونی این شرکت ها سرمایه گذاری نموده اند که از یک سو به شستشوی پول های غیر قانونی آنان  کمک نموده و توجیهی قانونی برای کاربرد این پول ها داشته اند واز سوی دیگر راه های آسان تری را برای رسیدن به ثروت خارج از محدوده اقتصاد جنائی و غیر قانونی پیش روی آنان باز نموده است.  طبق گزارش یکی از کسانی که این شکل کار را تحت نظر داشته است : سازمانهای جنائی در حدود 500 شرکت بزرگ را تحت پوشش خود دارند. مثلا  با شرکت هائی نظیر جنرال موتور رابطه دارند که برای آنان بهتر از کار با مافیای سیسیلی است. 15

جیم مودی رئیس اف بی آی در گزارشی در کنگره آمریکا گفته است که سازمانهای جنائی در روسیه با گروه های خارجی جنائی همکاری دارند که از جمله می توان از سازمانهای جنائی ایتالیا و کلمبیا نام برد.  گذر از سرمایه داری ( در شوروی سابق) شرایطی جدیدی را ایجاد نمود که این شرایط بهترین حالت برای سوء استفاده سازمانهای جنایتکار و خلاف کار گردید.

ادامه دارد...........................................