بازگشت به صفحه نخست

 

 

قرارداد 5/2 ميليارد دلاري توسعهء فازهاي 15 و 16 سپاه در پارس  جنوبي !!

 

 

 

_ سرمايه كيوان سرافرازي:    توسعهء فازهاي گازي 15 و 16 پارس جنوبي امروز به قرارگاه سازندگي خاتم‌الانبياء سپرده مي‌شود.

 

شركت نفت و گاز پارس، قرارگاه را به عنوان اپراتور  (Operator)  پذيرفته است تا پيمانكاران زير بخشي خود را براي آغاز به كار عمليات اجرايي اين فازها در پارس جنوبي انتخاب كند.

 

بيش از يك سال از اعلام مناقصه و انتخاب پيمانكار فازهاي 15 و 16 مي‌گذرد و توسعهء اين طرح عملائ در اين مدت متوقف مانده بود.

 

مردادماه سال گذشته كنسرسيوم شركت‌هاي ايكركاورنر نروژ، صدرا و قرارگاه خاتم‌الانبياء برندهء مناقصهء توسعهء اين فازها انتخاب شد اما پس از مدتي شركت نروژي به دلايل نامعلوم از كنسرسيوم خارج شد. اگرچه، علل خروج اين شركت در همكاري با نفت و گاز پارس به طور رسمي اعلام نشد، اما اين شركت تلويحائ اجراي اين طرح را غيراقتصادي خوانده بود، ضمن آن‌كه مديران اين شركت از ناسازگاري اعضاي كنسرسيوم در توسعهء اين پروژه خبر دادند.شركت ملي نفت با خروج شركت نروژي به تكاپو افتاد اما با شرايط تعريف شده، موفق به جلب همكاري شركت‌هاي خارجي نشد. در اين ميان و در شرايطي كه نفت و گاز پارس در جست‌وجوي مشاركت خارجي بود، مجمع تشخيص مصلحت نظام بر نحوهء قراردادهاي موسوم به «فاينانس» اشكال ساختاري وارد كرد و همين كافي بود تا انتخاب پيمانكار اين طرح با تأخيري يك‌ساله، مواجه شود.در قراردادهاي فاينانس، عملائ، شركت اپراتور وجود ندارد و كنسرسيوم برنده مناقصه به عنوان پيمانكار در اجراي طرح با كارفرما همكاري خواهد داشت.

 

پس از تغيير تركيب شركا، شركت ملي نفت در اوايل مهرماه سال گذشته تصميم گرفت جهت تسريع در اجراي قرارداد توسعهء فازهاي 15 و 16 پارس جنوبي، ترك تشريفات مناقصهء طرح را به تصويب هيات مديرهء شركت نفت برساند تا امور واگذاري به كنسرسيوم مورد تأييد نفت و گاز پارس، عملي شود.براساس تصميمات شركت ملي نفت قراردادهاي 15 تا 18 پارس جنوبي بايد به طريق فاينانس تامين اعتبار شده و توسعه مي‌يافت.توسعهء فازهاي 17 و 18 با فاينانس 7/2 ميليارد دلاري بانك فرانسوي  SG  به شركت ايدرو (سازمان گسترش و نوسازي صنايع)، اويك و تأسيسات دريايي واگذار شد،اما اين بار قرارداد فازهاي 15 و 16 قرار است به صورت بيع متقابل با كنسرسيوم قرارگاه سازندگي خاتم‌الانبياء و شركت ايزوايكو امضا شود.

 

شركت «ايزوايكو» قبلائ در مناقصهء سال گذشتهء اين طرح به همراه شركت «ال‌جي» كرهء جنوبي در اين طرح اعلام مشاركت كرده بود و تأييد صلاحيت قرارگاه خاتم‌الانبياء كافي بود تا آن‌ها به عنوان اپراتور در طرح بيع متقابل توسعهء فازهاي 15 و 16 انتخاب شوند.

 

حجم سرمايه‌گذاري در فازهاي 15 و 16 مشابه فازهاي 17 و 18 است كه به حدود 5/2 ميليارد دلار مي‌رسد.

 

اين قرارداد، سومين قرارداد امضا شدهء قرارگاه خاتم‌الانبياء در كمتر از يك ماه است كه ارزش آن‌ها در مجموع به بيش از هفت ميليارد دلار مي‌رسد.

 

پيش از اين، احداث خط لوله انتقال گاز از عسلويه به بلوچستان و توسعه خطوط مترو تهران نيز به اين قرارگاه واگذار شد.

 

 

 

 حضور سپاه در قراردادهاى اقتصادى

 

 

 

 

 

گروه اقتصادى،رضا زندى: هم سردار سرتيپ پاسدار است هم فارغ التحصيل دوره اكتشاف نفت. در حالى كه فرمانده كل سپاه پاسداران رياست قرارگاه سازندگى خاتم الانبيا را برعهده دارد او جانشين رحيم صفوى و اداره كننده قرارگاه است. مركزى كه پس از جنگ براى حضور سپاه در فعاليت هاى سازندگى ايجاد شد. عبدالرضا عابد با گرماى رفتار جنوبى اش پذيراى شرق مى شود. بهانه گفت وگو امضاى قراردادهاى اخير قرارگاه سازندگى سپاه با وزارت نفت است. از خط لوله سراسرى هفتم گرفته تا حضور سپاه در عسلويه و امضاى قرارداد بيش از ۲ ميليارد دلارى توسعه فازهاى ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبى. گرچه قرار بود اين قرارداد ديشب در مهمانسراى نفت امضا شود كه نشد. قرار است حدادعادل اين هفته به عسلويه برود و كلنگ احداث اين فازها را به زمين بزند و تشريفات قرارداد هم همان جا اجرا شود. به ساختمان قرارگاه سازندگى در شهرك غرب كه وارد مى شوم توافق مى كنيم همه آنچه را كه درباره فعاليت هاى اقتصادى - صنعتى سپاه مطرح مى شود به صراحت بپرسم، بى ذره اى ملاحظه.

•••

جناب سردار! به عنوان سئوال ابتدايى مايلم از سابقه شما شروع كنم. از چه زمانى وارد فعاليت هاى صنعتى و اقتصادى شديد؟ چه سابقه اجرايى و علمى در اين حوزه داريد؟

حدود سال ۱۳۵۲.بنده بورسيه بودم. به انتهاى دوران تحصيلى ام رسيده بودم كه با پيروزى انقلاب به ايران بازگشتم. رشته تحصيلى ام هم اكتشاف نفت بود.بعد از پيروزى انقلاب و همزمان با شوراى فعاليت هاى جهاد سازندگى براى تشكيل شوراى جهادها به كردستان رفتم. ۵/۱ سال بعد همزمان در جهاد سازندگى فعاليتم در سپاه پاسداران را هم آغاز كردم.

يعنى در چه سالى؟

حدود سال ۵۹ وارد سپاه شدم. بعد از شروع جنگ تحميلى هم كاملاً از جهاد جدا شدم و به سازماندهى يگان پرداختم. مدتى فرمانده يگان شدم. بعد هم فرماندهى گردانى را به عهده گرفتم و سپس در قالب گردان هاى مشترك ژاندارمرى، ارتش و سپاه در زمينه پاكسازى مشغول فعاليت شدم. در زمان جنگ در جبهه هاى غرب، شمال غرب و جنوب انجام وظيفه كردم تا انتهاى جنگ. پس از اتمام جنگ هم مسئول دو مجموعه مهندسى شدم و فعاليت هاى سازندگى را از ساخت اتوبان تهران- ساوه شروع كردم. سپس به قرارگاه كربلا و بعد هم به قرارگاه خاتم الانبيا آمدم.

شما چندمين مسئول قرارگاه سازندگى خاتم الانبيا هستيد؟

از زمان تاسيس قرارگاه حضور داشتم اما در اصل پنجمين مسئول قرارگاه هستم. بعد از قرارگاه كربلا در سال ۱۳۸۴ مسئول قرارگاه خاتم الانبيا(ص) شدم.

قرارگاه خاتم الانبيا از چه سالى تاسيس شد؟

از سال ۱۳۶۸.

سئوالى كه وجود دارد اين است كه اساساً چه لزومى دارد يك نهاد نظامى مانند سپاه پاسداران فعاليت اقتصادى و صنعتى انجام دهد؟ چرا بايد وارد كار پيمانكارى شود؟ واقعاً چه لزومى دارد؟

اصل ۱۴۷ قانون اساسى جمهورى اسلامى مى گويد كه دولت موظف به استفاده از توان نيروهاى مسلح در زمان غيرجنگ جهت مشاركت در بازسازى و سازندگى كشور است. براساس اين تكليف قانون اساسى و با توجه به ظرفيتى كه پس از پايان جنگ تحميلى در سپاه وجود داشت، سپاه پاسداران وارد فعاليت سازندگى شد. بخش زيادى از توان مهندسى هم در سازمان سپاه شكل گرفته بود. با اين اوصاف امروز تنها حدود ۳۰ درصد از توان مهندسى سپاه در فعاليت هاى سازندگى است. ۷۰ درصد در ماموريت هاى نظامى براى دفاع مشغولند.

اين همه تشكيلات سپاه كه وارد پروژه هاى اقتصادى و صنعتى شده است واقعاً ۳۰ درصد توان سپاه است؟

بله همين طور است. البته ما براساس منشور سازندگى مان در عين حالى كه ماشين آ لات مان را بازسازى كرديم، اضافه هم كرديم. چون ماشين آلات مان در امر سازندگى تكميل نبود. بعضى ها بود اما برخى ماشين  آلات هم نبود. مثلاً ما غلتك و لودر و... داشتيم اما كارخانه توليد مصالح و ماسه شور و سنگ شكن و... نداشتيم. اينها را اضافه كرديم تا اكيپ راه سازى مان تكميل شود. ماشين آلات و تجهيزات ديگرمان را هم اينچنين افزايش داديم.

يعنى در زمان غيرجنگ نمى توان از اين توانمندى ها در همان حوزه فعاليت نظامى استفاده و آن را تقويت كرد؟

خير. آن وقت بايد ماشين آلات بدون استفاده بماند و از عمر مفيدشان كاسته شود.

اين سئوال پيش مى آيد كه چرا براساس همان اصل ۱۴۷ كه شما فرموديد نيروى نظامى مثل ارتش وارد فعاليت هاى صنعتى و اقتصادى نشده است؟

ارتش هم اوايل وارد اين فعاليت ها شده بود. ولى سازمان ارتش مثل سازمان سپاه نيست كه نيروهاى بسيجى داشته باشد و سروكارش با توده هاى مردم باشد. نيروهاى سپاه متنوع است. چرا كه نيروهاى مختلف به هنگام دفاع از كشور جذب بسيج و سپاه شدند. من خودم هم تا سال ۶۴ بسيجى بودم. بعد ازدواج كرديم و بچه دار شديم. ديديم بايد سابقه اى داشته باشيم. امثال من هم زيادند. اينهايى كه رفتند و شهيد شدند هر كدامشان استاد و دكتر و مهندس بودند. معلم و كاسب بودند. اما به دليل وظيفه ذاتى و دينى و انسانى شان آمدند در سپاه و ماندند. مى خواهم بگويم در سازمان سپاه تنوع نيروى انسانى وجود داشت و بعد از اتمام جنگ نمى شد اين نيروها را همين طور نگه داشت. آنها حتماً بايد جايى خدمت مى كردند.

پاسخم را درباره علت عدم حضور ارتش در فعاليت هاى اقتصادى به مانند سپاه نداديد؟

ماموريت ارتش با سپاه متفاوت است. ماموريت ارتش حفظ آمادگى رزم و محافظت از مرزها است. سپاه علاوه بر آمادگى رزم حفظ كل آرمان انقلاب را هم در ماموريتش دارد. هر جا انقلاب تهديد شد سپاه بايد وارد شود.

اعم از فرهنگى، اقتصادى، صنعتى و...؟

در امورى كه براساس اقتضاى مملكت فرماندهى محترم كل قوا تشخيص دهند وارد مى شود.

كسانى كه به فعاليت هاى اقتصادى- پيمانكارى سپاه ايراد مى گيرند، مى گويند ان شاءالله اين كشور ديگر هيچ وقت روى جنگ نبيند. اما اگر روزگارى پيش آمد كه دوباره بايد براى دفاع از كشور همه توان نظامى بسيج شود آيا اين پروژه هايى كه سپاه قبول مى كند اولاً دست و پا گير انجام وظيفه نخواهد شد و ثانياً آيا خود پروژه ها دچار مشكل اجرا نمى شوند. بالاخره اين پروژه هايى كه اخيراً قبول كرده ايد طولانى مدت و با هزينه هاى گزاف است. آيا ماموريت هاى شما در دوران دفاع پروژه هاى ملى را تحت الشعاع قرار نخواهد داد؟

خير.

دستگاه مسئولى كه به عنوان كارفرما پروژه را به شما واگذار مى كند چطور مى تواند اين اطمينان را داشته باشد؟

اگر خداى ناكرده اتفاقى بيفتد براى كل نظام اتفاق مى افتد نه فقط براى يك بخش خاص. اگر جايى تهديد شود، تهديد براى كل نظام است. در يك گوشه كه نيست. بنابراين همه دولت را شامل مى شود. همين طور كه در زمان جنگ تحميلى بود. تمام وزارتخانه ها سازماندهى شدند و به دفاع از كيان جمهورى اسلامى پرداختند. بنابراين موضوعى كه مى فرماييد شامل همه است.

نه منظور من اين بود كه مثلاً اگر يك بخش خصوصى مسئول اجراى خط لوله ايرانشهر- عسلويه باشد وزارت نفت در زمان دفاع مى تواند به او بگويد تو كارت را انجام بده، كارى به جنگ نداشته باش. چون بخشى از منافع كشور هم در آن پروژه نهفته است. اما اين مسئله را به شما نمى تواند بگويد. به هر حال ماموريت اصلى شما نظامى است.

ما براى اين مسائل پيش بينى كرده ايم. تنها ۳۰ درصد از توان سپاه در پروژه هاى صنعتى و اقتصادى حضور دارد. بنابراين هيچ تهديدى متوجه آمادگى رزمى و ماموريت هاى نظامى سپاه نيست. با آن ۷۰ درصد به راحتى مى توانيم از عهده ماموريت هاى دفاعى برآييم.

يعنى در شرايط سخت دفاعى، پروژه هاى اقتصادى- صنعتى سپاه همچنان ادامه مى يابد؟

بله، اصلاً مشكلى نداريم. البته ممكن است يك درصدى مثل همه مملكت در دوران دفاع زير فشار قرار گيرد. ما مى توانيم با برنامه ريزى و زمان بندى توان مورد نياز انجام پروژه ها را آزاد كنيم. الان انجام خيلى از پروژه ها توان زيادى نمى خواهد ولى ما مجبوريم ماشين آلات مان را آماده نگاه داريم.

پس براى انجام پروژه در شرايط مختلف دستورالعمل هاى ويژه اى وجود دارد؟

بله، دستورالعمل وجود دارد. اگر خداى ناكرده اتفاق خاصى پيش بيايد ما بايد به نيروى دفاعى سپاه كمك كنيم اما اين پيش بينى را هم كرده ايم كه چون ۷۰ درصد توان سپاه آمادگى دفاعى را كاملاً دارا است نياز ما خيلى كم است. اما به هر حال اگر كشور تهديد شود همه مملكت بايد براى دفاع بسيج شود.

نكته ديگرى بر سر حضور سپاه در فعاليت هاى اقتصادى مطرح مى شود. بالاخره شما بخشى از يك نيروى نظامى هستيد. ابزارهاى نظامى گرى را هم داريد. يك پيمانكار بخش خصوصى چطور مى تواند با شما رقابت كند. شما ابزارهايى در اختيار داريد كه بقيه پيمانكاران ندارند. بالاخره...

چه ابزارهايى مثلاً داريم؟

ابزارهاى خاص نظامى وجود دارد ديگر. قدرت دارد، سلاح دارد، نهادهاى نظامى برخوردكننده دارد. منظور من اين نيست كه چنين اتفاقى مى افتد، بلكه مى خواهم بگويم اينها وجود دارد. چگونه پيمانكارى كه در بخش خصوصى فعاليت مى كند مى تواند اين درك را داشته باشد كه شما هم مثل يك پيمانكار معمولى وارد پروژه يا مناقصه شده ايد و ارتباطى با ابزارها و ماموريت هاى نظامى نداريد؟

الحمدلله قانون و مقررات مربوط به حضور در مناقصات و كار كردن وجود دارد. بسيارى از پروژه هايى را كه قرارگاه سازندگى خاتم الانبيا(ص) در آن حضور دارد به وسيله برنده شدن در مناقصه كسب كرده است. قيمت پايين داده ايم. اما همين قيمت پايين را طورى نداده ايم كه صرفاً برنده شويم و بعد بحث هايى ديگر پيش بيايد. ما معتقديم پروژه را با همان قيمتى كه در ابتدا داديم تمام كنيم. نه اينكه دو سال كار كنيم بعد بگوييم پول كم آورديم. شما اگر روند مناقصات را نگاه كنيد مى بينيد گاهى در مناقصات قرارگاه نفر پنجم يا ششم مى شود. ما معتقديم بايد رقابت باشد. در هر كارى هم بايد رقابت باشد. اما رقابت سالم، نه اينكه خداى نكرده بخواهيم كسى را حذف كنيم. طورى هم حذف كنيم كه از كل مملكت حذف شود. خير، اصلاً نبايد اين طور باشد. بايد رقابت باشد تا قيمت ها تعديل شود و توانمندى ها ظهور پيدا كند.

اما شما پروژه هايى را نظير همين قرارداد احداث خط لوله عسلويه- ايرانشهر با ترك تشريفات مناقصه گرفته ايد؟

اگر ترك تشريفات داده اند به دليل اين است كه قبلاً سابقه مان را ديده اند. حتماً يك كارى انجام داده ايم كه راغب شده اند پروژه را به صورت ترك تشريفات مناقصه به قرارگاه بدهند.

به طور مثال در همين پروژه فازهاى ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبى كه تا پايان هفته قراردادش امضا و كلنگ آن زده خواهد شد شما چه سابقه اى داشتيد كه با ترك تشريفات پروژه را گرفتيد؟

اولين كلنگ در منطقه پارس جنوبى را همين قرارگاه خاتم الانبيا(ص) زده است. آبگيرى كه الان براى كل فازها مورد بهره بردارى قرار مى گيرد توسط قرارگاه خاتم الانبيا ساخته شده است. آن هم در كمترين زمان و با بهترين كيفيت. بنابراين اولين پيمانكارى كه وارد عسلويه و پارس جنوبى شده قرارگاه خاتم الانبيا بود.

آقاى عابد، شما مهندس نفت هستيد. بهتر مى دانيد كه ساخت يك آبگير با يك پالايشگاه ۲ ميليارد دلارى خيلى فرق دارد.

بله. همين طور است. اما ما تاسيسات مربوط به پروژه زيادى ساخته ايم. مخازنى كه ساخته ايم الان هم در فازهاى مختلف پارس جنوبى به بهره بردارى مى رسد و هم در پروژه هاى ديگر وزارت نفت. تاسيساتى كه مى سازيم مثلاً براى تصفيه خانه ها يا تلمبه خانه ها داراى مشخصات صنعتى است. اين را هم توجه داشته باشيد كه قرارگاه خاتم الانبيا(ص) براى به دست آوردن پروژه فازهاى ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبى در مناقصه اى بين المللى شركت كرد و برنده شد. بعد از برنده شدن ما، شريك خارجى كنسرسيوم به دليل سياسى و مسائل بين المللى در دقيقه ۹۰ عقب كشيد. درست يك روز قبل از امضاى قرارداد. يعنى ما بايد بنشينيم كه كشورى مثل قطر چهار برابر ايران در سال گذشته از ذخاير پارس جنوبى برداشت كند؟! آن هم به خاطر كار مهندسى. البته قبول دارم كه كار مهندسى پروژه كار بسيار پيچيده اى است و بايد به آن ارزش دهيم. ولى ما خودمان فازهاى ديگرى را ساخته ايم و مشاورهاى خوبى در سطح كشور داريم. چرا از آنها استفاده نكنيم. هم رتبه دارند، هم تخصص و هم استعداد نفتى. همين كشورهاى عربى از مشاوران ايرانى استفاده مى كنند. اگر ما به اينها بها بدهيم و از توانشان استفاده كنيم، آنها هم مى توانند كمك مان كنند.

شما برنامه اى براى استفاده از پيمانكاران و مشاوران داخلى داريد؟

سپاه پاسداران بنا ندارد به تنهايى در فازهاى ۱۵ و ۱۶ كار كند. ما كنسرسيوم داريم و مى خواهيم پيمانكاران مختلف را بياوريم. ضمن اينكه برخى تجهيزات فازهاى ۱۵ و ۱۶ بايد توسط كارخانه هاى خاصى ساخته شود. هر پيمانكارى هم به غير از ما بيايد بايد آن تجهيزات را سفارش دهد. حالا يا ساخت داخل باشد يا ساخت خارج. البته اكثراً ساخت داخل است.

حالا مفصل به فازهاى ۱۵ و ۱۶ مى پردازيم. بحث ابتدايى من نيمه تمام ماند. مى خواهم بدانم آيا فعاليت قرارگاه سازندگى خاتم الانبيا(ص) از فعاليت هاى نظامى سپاه پاسداران جدا است يا خير؟

كاملاً جدا است.

پيمانكاران و كارفرمايان چگونه مى توانند اطمينان داشته باشند كه مى توانند با شما در يك فضاى آزاد رقابت و يا بر شما نظارت كنند؟

آن روزى كه قرارگاه سازندگى خاتم الانبيا(ص) تاسيس شد منشور سازندگى از طرف فرماندهى معظم كل قوا ابلاغ شد. اين منشور سازندگى يك ديوار بين بخش سازندگى و بخش دفاعى ايجاد كرد تا اين دو بخش از هم جدا باشند و مزاحم همديگر نباشند. به همين شكل هم الان عمل مى شود. آنهايى كه كار نظامى انجام مى دهند با آنهايى كه در كار سازندگى حضور دارند از يكديگر جدا هستند.

پس چرا جنابعالى با يونيفورم نظامى در مراسم امضاى قرارداد احداث خط لوله هفتم ظاهر شديد. در همين ساختمان قرارگاه من بعضى ها را با يونيفورم نظامى ديدم.

اينكه اشكال ندارد. آنهايى كه يونيفورم نظامى مى پوشند يك نوع احترام مى گذارند. اين موضوع كه خللى در كار ايجاد نمى كند. الان بنده كت و شلوار پوشيدم. نبايد بپوشم؟ ممنوع است؟ خير ممنوع نيست. اگر جلسه اى باشد و رسميت داشته باشد خب يونيفورم مى پوشند.

اينكه مى گوييد ديوار محكمى بين بخش سازندگى و دفاعى وجود دارد به طور اوليه بايد در ظاهر نمود پيدا كند. بالاخره ما با يك ظاهر نظامى روبه رو مى شويم. اگر اين ديوار وجود دارد چرا نبايد شما هم مثل سايرين با لباس شخصى در مراسم امضاى قرارداد ظاهر شويد؟

در جلسه امضاى قرارداد خط لوله هفتم تنها دو نفر لباس نظامى پوشيده بوديم. آن هم به خاطر فرماندهى محترم كل سپاه پاسداران بود. وقتى ايشان تشريف مى آورند زيردستش بايد احترام قائل شود. اينكه آن روز لباس نظامى پوشيدم به اين دليل بود. وگرنه در كارگاه ها كه مى رويم اين طور نيست. حتى در سربرگ هاى قرارگاه هم آرم سپاه وجود ندارد. وجود دارد؟ در كدام كارگاه ما ابزار نظامى وجود دارد؟ چنين چيزى نيست.

مى دانيد چرا اين سئوالات را مى پرسم. من معتقدم نيروى نظامى يك حرمتى دارد. يك جايگاه خاصى دارد. پيمانكار يا كارفرما چطور مى تواند پشت يك ميز وارد بحث هاى مختلف با او شود؟

از ابتدا هم اعلام كرده ايم كه ما به عنوان يك پيمانكار هستيم. جايگاه مان هم جايگاه پيمانكار است. اين طور نيست كه خداى ناكرده ما از موضع نظامى بگوييم كسى نمى تواند به ما چيزى بگويد يا سئوالى بكند. خير، اين طور نيست. ما در مواقع سازندگى تمام مشخصات شرايط عمومى پيمان را رعايت مى كنيم. در شرايط عمومى همان سه ضلع كارفرما، مشاور و پيمانكار قرار دارند. ما در جايگاه پيمانكار هستيم و براساس دستور كار مى كنيم.

 

 

 

 

يعنى كارفرما تحت تاثير نفوذ سياسى و نظامى سپاه قرار نمى گيرد؟

اصلاً به اين مسائل كار ندارند. ما به كارفرمايان مى گوييم شما اصلاً به اين موضوع توجه نكن.

آقاى عابد! واقعاً در عمل اينچنين است؟

واقعاً اين طور است. البته اگر كسى شناخت نداشته باشد ممكن است همين ابهامى كه شما داريد را داشته باشد. اما كم كم كه آشنا مى شوند، مى بينند كه اشتباه كرده اند. اوايل به ما مى گفتند كه شما پيمان فرما هستيد...

بله، همين اصطلاح را درباره شما به كار مى بردند.

در صورتى كه اين طور نيست. ما پيمانكار هستيم و هرجا هم كه خلاف كرديم مى توانند جريمه مان كنند. مشكلى هم ندارند. خود ما بايد رعايت شرايط پيمان را بكنيم. چون اگر رعايت نكنيم نمى توانيم دوام بياوريم و كار كنيم.

به مصلحت عمومى كشور هم نيست.

اصلاً نيست. چون ما بايد جايگاه قانونى كارفرما را به هر قيمتى هست حفظ كنيم. با تعهد خودمان، با عملكردمان بايد احترام كارفرما را حفظ كنيم. اگر اين كار را نكنيم بعد پشت سر ما مى گويند اينها نظامى هستند و گوش به حرف نمى دهند و هر كارى كه خودشان بخواهند انجام مى دهند. اصلاً ما اجازه نمى دهيم اين مسئله اتفاق بيفتد.

يعنى اگر شما تخلف كرديد كارفرما مى تواند بدون ترس از مسائلى كه ممكن است برايش پيش بيايد با شما برخورد كند. بدون اينكه نگران زندگى خصوصى اش باشد؟

اصلاً اين مسائل وجود ندارد. اصلاً. در برخى پروژه هايى كه داريم كارفرما به ما اخطار مى دهد. بعضى جاها شامل جريمه مى شويم. گاهى تاخير غيرمجاز داريم جريمه مى شويم. مثل همه پيمانكاران. چه اشكالى دارد. موظفيم كه نظم و انضباط را رعايت كنيم. تاكيد هم مى كنيم كه از كار نمى دزديم. كيفيت برايمان مهم است. ما معتقديم پروژه اى كه انجام مى دهيم بايد براى كشور بماند. حتى بالاتر از استانداردها پروژه را انجام مى دهيم، حتى اگر از لحاظ مالى كم بياوريم. مى خواهيم كارى انجام دهيم كه سال ها بماند. بعد هم بگويند اين كار را ايرانى انجام داده است. فرق هم نمى كند نظامى يا خصوصى يا فلان شركت.

براى حفظ استانداردها به شما تاكيد ويژه اى هم شده است؟

بله. مقام معظم رهبرى تاكيد كرده اند. فرماندهى محترم كل سپاه تاكيد كرده است كه بايد با رعايت دقيق استانداردها كارها انجام شود.

يك مسئله ديگر كه در ارتباط با فعاليت قرارگاه سازندگى خاتم الانبيا مطرح مى شود اين است كه شما از پرسنل وظيفه و كادر سپاه در پروژه ها استفاده مى كنيد. چقدر اين موضوع صحت دارد، چقدر از پرسنل وظيفه استفاده مى كنيد و چه تعداد از بيرون نيروى متخصص جذب مى كنيد؟ مايلم در اين مورد توضيح دهيد.

اين نكته اى كه مى خواهم عرض كنم برايتان جالب است. در بسيارى از پروژه هاى مان تنها پنج درصد از پرسنل قرارگاه حضور دارند. ۹۵ درصد را از كارشناسان بيرون قرارگاه جذب مى كنيم. از پيمانكاران دست  دوم استفاده مى كنيم. وضعيت جذب پرسنل كادر هم براساس سلسله مراتب مشخص است. با برنامه اى روى آنها سرمايه گذارى مى شود. از طرفى اكثر پرسنل وظيفه قرارگاه سرباز صفر نيستند. اكثراً مدرك كارشناسى دارند. اينها مى آيند، كار ياد مى گيرند و بعد ما جذبشان مى كنيم. اگر هم نخواستند مى روند جاى ديگر كار مى كنند. چون اينجا تجربه ارزشمندى كسب كرده اند.

يعنى شما براى هر پروژه به طور جداگانه از بيرون سپاه نيرو جذب مى كنيد؟

بله، بسيارى از روساى كارگاه هاى ما، غيررسمى هستند.

آقاى عابد، رئيس يكى از پيمانكاران خصوصى بزرگى كه در حوزه نفت كار مى كند اخيراً درباره قرارگاه خاتم الانبيا اظهارنظرى كرده كه مايلم نظر شما را در اين باره بدانم. ايشان چند روز پيش گفته بود كه الان دوره، دوره قرارگاه سازندگى خاتم الانبيا است. مى خواهم كمى درباره اين نگرش توضيح دهيد. با روى كار  آمدن دولت جديد اين نگرانى به وجود آمده كه پروژه   هاى مهم كم كم به سمت شما بيايد.

خير. اين طور نيست. اتفاقاً اگر ما وارد اين پروژه هاى بزرگ شويم به نفع آنهاست. كار ممكن است در وهله اول بزرگ به نظر برسد اما ۶۵ تا ۷۰ درصد اين پروژه ها تجهيزات است كه بايد ساخته شود. وقتى ما از پروژه   هاى كوچك فارغ شويم پيمانكارانى كه كارهاى كوچك انجام مى دهند وارد كار مى شوند. تا كى سپاه بايد راه سازى كند. تا چه وقت بايد سدها يا تونل   هاى كوچك بسازد. تا چه وقت بايد خطوط لوله ۱۰ تا ۲۰ كيلومترى بسازد. اگر ما وارد پروژه هاى بزرگ تر شويم پيمانكاران كوچك مى توانند بيايند و پروژه   هاى كوچك را انجام دهند.

البته پيمانكارى كه اين حرف را زده بود پيمانكار كوچكى نيست. خودش ليدر است. انتقاد ايشان اين بود كه پروژه هاى نفتى به سمت سپاه مى رود.

اين طور نيست. اجازه بدهيد يك مثال بزنم. قبل از پروژه احداث خط لوله عسلويه به ايرانشهر پروژه اى وجود داشت كه احداث خط لوله از عسلويه به آغاجارى بود. طول خط لوله حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ كيلومتر بود. اتفاقاً در آن مناقصه  همان پيمانكارى كه امروز شما از رئيس اش نقل قول كرديد برنده شده با فاصله ۳ تا ۴ ميليارد تومانى. تازه پيشنهاد قرارگاه سازندگى به لحاظ امتياز فنى بالاتر از آن شركت بود. مى توانستيم اعتراض كنيم. اما گفتيم نه، حالا كه برنده شده بگذار برود كار انجام دهد.

يعنى لطف كرديد؟

خير. لطفى نكرديم. به لحاظ حقوقى عرض كردم كه مى توانستيم به اين مناقصه اعتراض كنيم. بگوييم امتياز فنى مان بيشتر است. به لحاظ  مالى هم مى توانستيم قيمت پايين تر بدهيم.

اجازه بدهيد سئوالم را شفاف تر بپرسم. شما نمى خواهيد در آينده انحصار پروژه هاى بزرگ ازجمله پروژه   هاى نفتى را به دست بگيريد؟ سپاه نمى خواهد اين كار را بكند؟

اصلاً چنين چيزى نمى خواهيم. اصلاً چنين كارى نمى خواهيم انجام دهيم. من روزنامه  ها را ديده ام. هر كس اين فكر را مى كند ما واگذارشان مى كنيم به خدا. همين طور كه ما را واگذار كرده اند به خدا. صراحتاً عرض كنم كه اصلاً ما چنين نظرى نداريم. چرا وقتى يك شركت چينى و كره اى از آن سر دنيا مى آيد اينجا پروژه  مى گيرد كسى چيزى نمى گويد و اعتراضى نمى شود. حالا مى گويند تكنولوژى دارد. من فكر نمى كنم شركت هاى ايرانى كمتر از آنها باشند. آن وقت وقتى ما مى خواهيم ماشين آلات و تجهيزات مان زير آفتاب و برف در پادگان ها فرسوده نشوند اين صحبت ها را مى كنند. نيرو هم اگر كار نكند فسيل مى شود. الان كه كشور نياز به سازندگى و عمران دارد بايد از اين كمك خوشحال شوند. كار هم زياد است. اين جور نيست كه ما دو تا كار بزرگ گرفتيم اول و آخرش تمام شد. كار فراوان است پيمانكاران بايد وارد ميدان شوند. حالا يكى ليدر مى شود خب بقيه هم بيايند كمكش كنند.

آقاى عابد، آيا بهتر نيست توانى كه سپاه در پروژه هاى صنعتى، راه سازى و... مى گذارد بر روى پروژه هاى نظامى متمركز شود و رشد يابد؟

آن را هم دارد. آن ۷۰ درصدى كه عرض كردم دارد كار خودش را انجام مى دهد.

آيا درآمدى كه از پروژه ها حاصل مى كنيد صرف تامين پروژه هاى دفاعى مى شود؟

به هر حال كمك مى شود. مى تواند به بودجه هاى عمرانى كه دولت بايد در اختيار نيروهاى مسلح قرار دهد كمك كند. اين هم هست.

در مجموع چند پيمانكار فرعى زيرمجموعه قرارگاه فعاليت مى كنند؟

قرارگاه در حال حاضر حدود ۲۴۷ پروژه دارد. در هر پروژه هم بين ۴ الى ۵ پيمانكار حضور دارند.

تاكنون چند پروژه اجرا كرده ايد؟

۱۲۲۰ پروژه را به اتمام رسانده ايم.

چه ميزان سرمايه گذارى براى كل پروژه ها انجام داده ايد؟

حدود ۵/۲ تا ۳ هزار ميليارد تومان براى همه پروژه هايى كه تا به حال انجام شده است.

يكى از نمونه هاى موفق شما، ساخت سد كرخه بود. مايلم كمى درباره اين پروژه توضيح دهيد.

وقتى مى خواستيم وارد پروژه هاى سدسازى شويم مثل حالا كه وارد پروژه هاى صنعت نفت شديم برخى حرف و حديث داشتند. مى گفتند اينها (قرارگاه خاتم الانبيا) نه سدساز هستند و نه تا به حال سد ساخته اند، چطور مى توانند چنين سد بزرگى را احداث كنند. تقريباً خيلى از مسئولين هم ابهام و شك داشتند. خود ما هم آن اوايل شايد چنين احساس مى كرديم. به هر حال تعهد بزرگى بود ولى عزم و اراده مهم است. اگر شما در هر كارى عزم و اراده جدى داشته باشيد مى توانيد به مقصد برسيد.

درباره سد كرخه توضيح مى داديد.

چون در منطقه كرخه هم قبلاً عمليات فتح المبين انجام شده بود وارد كار ساخت سد شديم و نيروهاى متخصص را جذب كرديم.

ارزش ۲۴۷ پروژه اى كه در حال حاضر در اختيار قرارگاه خاتم الانبيا قرار دارد چقدر است؟

حدود ۲ هزار و ۱۰۰ تا ۲۰۰ ميليارد تومان.

چرا فكر كرديد كه بايد وارد پروژه هاى حوزه نفت شويد؟

در ابتداى شكل گيرى پارس جنوبى براى ساخت آبگير وارد عسلويه شديم. از همان روز فكر وارد شدن در پروژه هاى نفتى در سرمان بود. بعد در پروژه هاى مختلفى در خوزستان از جمله تلمبه خانه ها، تصفيه خانه ها، ايستگاه هاى تقويت فشار و بخشى از پالايشگاه آبادان وارد شديم و بچه ها كار كردند. در احداث خطوط نفت و گاز هم بچه ها زياد كار كردند.

مى خواهم بدانم استراتژى كلى تان براى ورود در حوزه نفت چيست؟ بالاخره هر نهادى وقتى مى خواهد وارد فعاليتى جديد شود طرحى كلى در ذهنش دارد. شما با چه استراتژى اى وارد حوزه نفت شديد؟

استراتژى ما خدمت است. هر جا كه انحصار ايجاد شود، هر جا كه مورد تهديد قرار گيرد بايد وارد ميدان شويم.حضور قرارگاه سازندگى در حوزه نفت بحث پيچيده اى نيست. چرا؟ چون اين نيرو، مال اين كشور است. سرمايه ايران است. بايد از اين نيرو استفاده كرد. پارس جنوبى حدود ۲۵ فاز دارد. حالا دو فاز ۱۵ و ۱۶ را به ما داده اند. تازه سه شركت پيمانكار هم در قالب كنسرسيوم در كنار ما حضور دارند. شركت هاى تاسيسات دريايى، صف و ايزايكو در اين كنسرسيوم حضور دارند.

اين شركت هايى كه ذكر كرديد قرار است كارهاى دريايى فازهاى ۱۵ و ۱۶ را انجام دهند. پيمانكاران بخش خشكى را انتخاب كرده ايد؟

آنها را هم از ميان پيمانكاران داخلى انتخاب مى كنيم.

بنا نداريد در فازهاى ۱۵ و ۱۶ با شركت هاى خارجى مشاركت داشته باشيد؟

در بخش مهندسى مشاركت داريم. شش شركت خارجى را انتخاب و به نفت و گاز پارس معرفى كرده ايم كه قرار است يكى را انتخاب كنند.

كدام شركت ها؟

مايل نيستم اسم ببرم.

از كدام كشورها؟

از كشورهايى همچون اسپانيا، هلند، فرانسه و ايتاليا.

مايلم كمى وارد سابقه مناقصه فازهاى ۱۵ و ۱۶ شوم. اين مناقصه با تلاطم بسيارى وارد شد. هنگامى كه قرارگاه خاتم الانبيا به همراه شركت «ايكركاورنر» نروژ وارد مناقصه شد توانستيد مناقصه را ببريد. بعد آن شركت خارجى از كنسرسيوم شما خارج شد. به تبع آن شركت نفت و گاز پارس مناقصه را باطل اعلام كرد. مى خواهم بدانم چه پروسه اى طى شد تا مناقصه را كه باطل كرده بودند مجدداً به شما واگذار كردند؟

ما براى حضور در اين مناقصه و طراحى هاى آن هزينه كرده بوديم. بچه ها زحمت كشيده بودند. قول هم داده بودند كه پروژه را به ما بدهند.

چه كسى قول داده بود؟

شركت نفت و گاز پارس قول داده بودند. حالا شركت  خارجى از كنسرسيوم خارج شد. ما بايد چه مى كرديم. ضمن اينكه همزمان با فازهاى ۱۵ و ،۱۶ فازهاى ۱۷ و ۱۸ هم مطرح شد. حتى بعد از ما مطرح شد.مناقصه اى هم برگزار نشده بود. اما قرارداد ابلاغ نشد. ما رفتيم با مسئولان شركت نفت و گاز پارس صحبت كرديم. گفتيم تكليف ما چيست. چه كار كنيم. گفتيم مى خواهيد دوباره مناقصه برگزار كنيد! اگر وقت داريد بسم الله. گفتيم كه ما روى اسناد كار كرديم. مداركمان پيش شما است. بعد به ما اعلام كردند كه مى خواهند مناقصه را لغو و پروژه را از طريق ترك تشريفات واگذار كنند. شركت هايى مثل تاسيسات دريايى مربوط به خود نفت است.

بنابراين پروژه فاز هاى ۱۵ و ۱۶ را هم با ترك تشريفات به شما واگذار كردند.

بله.

آيا روند قراردادهايى كه با ترك تشريفات مناقصه به قرارگاه خاتم الانبيا واگذار مى شود ادامه خواهد يافت؟

اين بحث در اختيار كارفرما است. كارفرما اگر احساس كند پيمانكارى بهتر از ما دارد، آن را مى آورد. وقتى ما همه امكانات را آماده و تجهيز كرديم [در پروژه  فازهاى ۱۵ و ۱۶] هيچ كارفرمايى نمى آيد راه را از اول برود. همان نقد را انتخاب مى كند.

آيا به كارفرما فشار سياسى يا گروهى براى واگذارى پروژه [فازهاى ۱۵ و ۱۶] وارد نشده است؟

اصلاً. كاملاً تكذيب مى كنم.

اجازه مى خواهم يك سئوال صريح بپرسم. گاهى گفته مى شود اين پروژه هايى كه به شما واگذار شده پاداش روى كار آمدن دولت جديد است. نظر شما چيست؟

البته موضوع گفت وگوى ما اقتصادى است. وارد مقولات سياسى نمى شويم. ولى چنين مسئله اى اصلاً صحت ندارد.

به نوعى سهم خواهى نيست؟

اصلاً نيست. بلكه نياز هست. دولت الان نيازمند است كه كار كند. هركس هم كه پاى كار باشد كار مى گيرد. نه تنها قرارگاه، بلكه پيمانكاران ديگر. خيلى از پيمانكاران در مناقصه شركت مى كنند. كارفرما به ما مى گويد شما فقط بياييد. مى گويند كار را مثلاً به فلان پيمانكار مى خواهند بدهند.

چرا به شما پيشنهاد مى كنند كه فقط در مناقصه شركت كنيد؟

براى اينكه مى خواهند مناقصه قانونى شود. مثلاً در جايى مى خواهند به پيمانكارشان كه در پروژه قبلى شان حضور داشته و كمكى نگرفته اند به نوعى كمك كنند. چنين توجيهى هم دارند. ما هم مى گوييم فلان شركت هم پيمانكار است ما هم پيمانكاريم. چه اشكالى دارد كه هواى همديگر را داشته باشيم. آنها هم مى خواهند براى جامعه كار كنند. نمى خواهند كه پول بگيرند كار نكنند.

اگر بخواهم بحثم را در اين مقوله جمع بندى كنم سئوالم را اين طور طرح مى كنم كه شما هم مثل شركت هايى نظير صدرا، صف، تاسيسات دريايى و.... خودتان را تنها پيمانكار مى دانيد، نه يك شركت متعلق به نهاد نظامى. درست است؟

بله. همين طور است. ما پيمانكاريم. براى ما قابل پذيرش نيست كه از جايگاه قدرت يا جايگاه سازمان نظامى برخورد كنيم. براى ما فقط اين مهم است كه وقتى وارد پروژه اى شديم آن را به هر قيمتى تمام كنيم. متاسفانه در برخى شرايط مى بينيم كه پيمانكاران به كارفرما مى گويند مثلاً اگر فلان خبر را ندهند كار را تمام نمى كنند. اين بد است.

اگر درست متوجه شده باشم شما مى خواهيد بگوييد كه پروژه ها را ملى مى بينيد؟

بله. بايد فكر ملى داشته باشيم در غير اين صورت نمى توانيم موفق شويم.

عمليات اجرايى فاز ۱۵ و ۱۶ را از چه زمانى شروع مى كنيد؟

برنامه زمان بندى مان را به كارفرما  ارائه كرده ايم.

ارزش قراردادتان چقدر است؟

دو ميليارد و ۹۰ ميليون دلار.

چه مقدار از تجهيزات را وارد كار مى كنيد؟

پيش بينى كرده ايم ۵۰۰ دستگاه از ماشين آلات مختلف قرارگاه و ۵۰۰ دستگاه هم از ماشين آلات پيمانكاران را وارد كار كنيم.

مناقصه هاى فرعى تان را چه وقت برگزار مى كنيد؟

ديگر پله  به پله بايد پيش برويم.

ليدر (رهبر) پروژه ۱۵ و ۱۶ قرارگاه خاتم الانبيا است؟

بله.

حتى در بخش طراحى مهندسى؟

بله، كلاً.

خودتان مهندس نفت هستيد. فكر مى كنيد توانايى طراحى پيچيده پالايشگاه را داريد؟

مشكلى ندارم. مهندسين زيادى وجود دارند. مى توانيم استخدام شان كنيم. ما از توانمندى ديگران هم بايد استفاده كنيم. نبايد فقط به توانمندى  خودمان اكتفا كنيم. اين ديگر هنر مدير است كه بتواند توانمندى ها را در كنار هم سازماندهى كرده و راهبردى نمايد.

فكر مى كنيد قرارگاه خاتم توان تبديل شدن به يك پيمانكار عمومى (GC) را دارد؟

بله، چرا ندارد.

از نظر تجهيزات وضع تان چطور است؟

مشكلى از نظر تجهيزات نداريم.

مى خواهم بدانم در فازهاى ۱۵ و ۱۶ خودتان را به عنوان يك مجرى مى بينيد يا يك پيمانكار عمومى؟

هر دو. در هر كجا كه گلوگاه ببينيم تيم اجرايى  مان را مى گذاريم.

كوچك كردن كار، تقسيم آن و بعد دوباره جمع كردنش در يك زمان معين خود يك پروژه مهم است كه نياز به شركت پيشرفته اى دارد.

الان قرارگاه بزرگترين بندر پتروشيمى را در عسلويه اجرا مى كند. شما بياييد ببينيد چقدر پيمانكار در آنجا مشغول به كار هستند. انواع و اقسام كارها را انجام مى دهند. از عمليات سنگ بردارى گرفته تا انفجار و چيدن تجهيزات براساس طراحى ها. اينها همه با مديريت قرارگاه انجام مى شود. يا همين سد گوتوند. اگر برويد از بالا به طرح نگاه كنيد دريايى از كار در حال انجام است. هر پيمانكارى كار خودش را انجام مى دهد. ما مديريت مى كنيم.

پروژه فازهاى ۱۵ و ۱۶ از چه طريقى تامين مالى مى شوند. شما كه نمى توانيد فاينانسور خارجى بگيريد؟

خيلى از فاينانسورهاى خارجى الان داوطلب هستند كه بيايند اما با توجه به شرايطى كه براى كل كشور وجود دارد فعلاً آرام حركت مى كنند. البته براساس قانون فاينانس كل تجهيزات و وسايل مورد نياز پروژه بايد از همان كشور فاينانس دهنده تامين شود.

شما از كجا تامين مالى مى شويد؟ دو ميليارد دلار پول كمى نيست.

پول هست. فاينانسور هست. دولت كمك مى كند. حساب ذخيره ارزى هست.

پس از حساب ذخيره ارزى پول مى گيريد؟

بله.

كل دو ميليارد دلار را؟

بخشى از حساب ذخيره ارزى است، بخشى هم از فاينانسور. البته قرار بود كل دو ميليارد دلار از آن حساب تامين شود اما فعلاً قسمتى از اعتبار را تخصيص داده اند.

چقدر تخصيص داده اند؟

حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ ميليون دلار فعلاً براى شروع كار تخصيص يافته است.

سقفش تا كجا است؟

به موازات پيشرفت پروژه جلو مى رود.

بنابراين عمده تامين مالى تان از صندوق ذخيره ارزى است؟

بله.

اينجا يك سئوال ايجاد مى شود. آيا پيمانكاران ديگر هم مى توانند به همين راحتى از حساب ذخيره ارزى پول بگيرند؟

بله، مى توانند.

ولى ظاهراً نمى توانند به اين راحتى وام بگيرند.

خيلى راحت مى توانند.

مطلعم كه همين چند وقت پيش وزير نفت به اتفاق معاونينش رفتند خدمت رئيس جمهور تا درخواست كنند اعتبارى از حساب ذخيره ارزى براى توسعه پروژه هاى نفتى اختصاص يابد. واقعاً گرفتن اعتبار به اين سختى است؟

الان سه ميليارد دلار از حساب ذخيره ارزى در اختيار شركت هاى بانك صنعت و معدن قرار گرفته تا فقط به شركت هاى خصوصى پرداخت شود. حتى ما هم درخواست كرديم، ندادند. گفتند فقط مخصوص شركت هاى خصوصى است. ضمن اينكه شركت هاى خصوصى مى توانند از بانك ها تسهيلات زيادى بگيرند. ما كه نمى توانيم از اين موضوع محروميم.

آقاى عابد، فلسفه تشكيل حساب ذخيره ارزى اين بود كه ۵۰ درصد پول آن براى جلوگيرى از نوسانات بازار نفت ذخيره و ۵۰ درصد ديگر به بخش خصوصى وام داده شود نه اينكه دوباره به دولت بيايد. شما چطور امكان اختصاص اين پول را از حساب ذخيره ارزى گرفته ايد؟ شخصاً هم معتقدم به جاى فاينانس از خارج بهتر است از امكان همين حساب براى توسعه پروژه هاى نفتى استفاده شود.

امروز اين پول وجود دارد. فردا ممكن است ارزش اين پول كم شود.

بله. اما سئوال من اين بود كه آيا اين امكان بين همه شركت ها يكسان توزيع مى شود؟

بله. توزيع مى شود.

منظورم اين است كه اگر قرارگاه خاتم الانبيا متعلق به سپاه نبود شايد نمى توانست اين اعتبار دو ميليارد دلارى را بگيرد.

فعلاً گرفتن اين اعتبار براى ما هم با مشكل روبه رو است. مى گويند شما هم برويد فاينانسور بگيريد. اما به يك نكته توجه داشته باشيد. وزارت نفت مى خواهد اين فاينانس را انجام دهد. من كه نبايد فاينانس كنم. بنده به نفت معرفى مى  كنم. وزارت نفت است كه با آن شركت توافق مى كند.

شايد نتوانستم مقصودم را خوب برسانم. بحث من اين است كه معلوم نيست پيمانكاران ديگر بتوانند دو ميليارد دلار از حساب ذخيره ارزى فاينانس كنند. شايد احساس تبعيض از اينجاها شكل بگيرد.

ديگران هم مى گيرند. همين قراردادى كه براى كشتى سازى امضا شد از كجا تامين اعتبار مى شود. قرارگاه خاتم الانبيا كه در آنجا نبود چه كسى به آنها كمك مى كند. ديگران هم دارند از تسهيلات حساب ذخيره ارزى استفاده مى كنند. ولى گم است. پنهان است. حالا ما يك بار استفاده مى كنيم، حرف و حديث مى آورند. واقعاً دولت با ما تعارف ندارد. اگر كار كرديم حق مان را مى دهد. اگر كار هم نكرديم برخورد مى كند. فرق ما با شركت هاى خصوصى اين است كه اگر درآمدى داشتيم، دخل و تصرفى روى آن درآمد نداريم.

بحث ديگرى كه درباره قرارگاه خاتم الانبيا مطرح مى شود اين است كه قرارگاه توانمندى لازم براى اجراى پروژه ها را ندارد. بلكه به عنوان يك واسطه پروژه را مى گيرد و اجرايش را به ديگران واگذار مى كند.

اصلاً اين طور نيست. اينجا كه سر گردنه نيست. دلالى كه نمى كنيم. مراحل اصلى پروژه را خودمان انجام مى دهيم. از پيمانكاران فرعى ديگر هم استفاده مى كنيم. از پرسنل خارج از قرارگاه هم كمك مى گيريم. حتى تجهيزات مان را در اختيار پيمانكاران ديگر قرار مى دهيم. دلالى بر ما حرام است.

براى مشاركت با خارجى ها در آينده ممنوعيتى داريد؟

خير ممنوعيت نداريم. اگر براساس عرف و قوانين و مقررات كشور باشد، مشكلى نداريم. مثل پيمانكاران ديگر. الان هم با يك شركت مهندسى خارجى مى خواهيم قرارداد ببنديم.

اگر نكته اى در ذهن داريد مى شنوم.

تشكر مى كنم از حسن نيت شما. سئوالات شما سئوالات خوبى بود. بعضى ابهام دارند كه فكر مى كنند سپاه مى خواهد از قدرت نيروى مسلح اش در بحث هاى اقتصادى استفاده كند. ان شاءالله با اين پرسش و پاسخ اين شبهات مرتفع شود. خداوكيلى ما به جز خدمت و به جز تلاش براى سربلندى كشور هيچ چيزى براى خودمان نمى بينيم. براى ما مهم است كه امروز كار خيرى كرده باشيم وگرنه اين ميزها و صندلى ها موقت است.

بنده هم از شما تشكر مى كنم از اينكه كمك كرديد اين مصاحبه به صراحت انجام شود و به شبهات پاسخ داده شود. به عنوان سئوال پايانى مايلم بپرسم كلنگ زنى پروژه فازهاى ۱۵ و ۱۶ پارس جنوبى را چه وقت انجام خواهيد داد؟

به احتمال فراوان فردا (سه شنبه) با حضور رئيس مجلس اين مراسم انجام خواهد شد.

اين براى اولين بار است كه يك مقام عالى رتبه براى كلنگ زنى يك فاز پارس جنوبى به عسلويه مى آيد.

اين مسئله را وزارت نفت دنبال مى كند. چون يك افتتاح در پروژه هاى پتروشيمى هم دارند.

شما از نفوذتان استفاده نكرديد كه آقاى رئيس مجلس بيايند؟

خير. وزارت نفت بيشتر پيگيرى مى كرد.

آيا براى گرفتن پروژه هاى ديگرى در حوزه نفت برنامه اى داريد؟

فعلاً خير. همين ها است.

در مناقصه جديدى شركت نمى كنيد؟

اگر در مناقصه اى به صورت آگهى عمومى دعوت كردند، شركت مى كنيم. اما فعلاً برنامه خاصى نداريم

 

 

منبع : شرق